کلمه جو
صفحه اصلی

dominoes

انگلیسی به فارسی

دومینو، یکی از مهره های بازی دومینو


انگلیسی به انگلیسی

• game played with rectangular tiles marked with a varying number of dots

جملات نمونه

1. A group of old men sat playing dominoes.
[ترجمه ترگمان]گروهی از پیرمردان دومینو بازی می کردند
[ترجمه گوگل]یک گروه از مردان قدیمی نشین بازی دومینو

2. Popular games normally are: whist, rummy, scrabble, draughts, dominoes or poker.
[ترجمه ترگمان]بازی های محبوبی در حالت عادی، بازی ویست، بازی شطرنج، بازی دومینو، بازی دومینو یا پوکر است
[ترجمه گوگل]بازی های محبوب معمولا عبارتند از whist، rummy، scrabble، drafts، dominoes، or poker

3. Like a row of cascading dominoes, scandal followed scandal.
[ترجمه ترگمان]مثل یک ردیف دومینو، رسوایی به پا شد
[ترجمه گوگل]مانند یک ردیف دومینو آبشار، رسوایی رسوایی را دنبال کرد

4. Games like dominoes and draughts can help both perception and memory.
[ترجمه ترگمان]بازی ها مانند دومینو و draughts می توانند هم به درک و هم به حافظه کمک کنند
[ترجمه گوگل]بازی مانند دومینو و پیش نویس می تواند به هر دو ادراک و حافظه کمک کند

5. But things almost instantly began falling like dominoes.
[ترجمه ترگمان]اما بلافاصله چیزهایی مثل دومینو شروع به باریدن کرد
[ترجمه گوگل]اما همه چیز تقریبا بلافاصله شروع به سقوط کرد مثل دومینو

6. I don' want to play you bloody dominoes.
[ترجمه ترگمان] نمیخوام باه ات دومینو بازی کنم
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم بازی دومینو خونین شما را انجام دهد

7. Dominoes may not be played on Sunday.
[ترجمه ترگمان]Dominoes ممکن است در روز یکشنبه انجام شود
[ترجمه گوگل]دومینو ممکن است در روز یکشنبه پخش نشود

8. 32 dominoes can cover the whole chess board.
[ترجمه ترگمان]که ۳۲ تا دومینو میتونه کل صفحه شطرنج را پوشش بده
[ترجمه گوگل]32 دومینو میتواند کل صفحه شطرنج را پوشش دهد

9. My brother - in - law was playing dominoes outside the library.
[ترجمه ترگمان]برادر زنم هم بیرون کتابخانه دومینو بازی می کرد
[ترجمه گوگل]برادر من در حال بازی دومینو در خارج از کتابخانه بود

10. It's like long dominoes, asas the top of a fall, followed by all Domino will fall.
[ترجمه ترگمان]مانند دومینو طولانی است که از بالای یک سقوط کنده شود، و با آن همه دومینو هم سقوط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این مانند دومینو طولانی است، همانطور که در بالا سقوط، و پس از آن تمام Domino سقوط خواهد کرد

11. The game sees dominoes substituted with mattresses and the addition of some willing participants.
[ترجمه ترگمان]بازی به بازی دومینو با تشک ها و اضافه کردن برخی از شرکت کنندگان علاقه مند نگاه می کند
[ترجمه گوگل]این بازی دومینو را جایگزین تشک و اضافه کردن برخی از شرکت کنندگان علاقه مند می کند

12. The earthquake sent buildings tumbling into one another like failing dominoes.
[ترجمه ترگمان]زمین لرزه ساختمان ها را مانند دومینو به هم ریخت
[ترجمه گوگل]زمین لرزه ساختمان هایی را که به عنوان دومینو شکست خورده اند، به یکدیگر متصل می کنند

13. The bar was empty now except for a couple of old boys playing dominoes.
[ترجمه ترگمان]حالا بار خالی بود، مگر چند تا پسر پیر که دومینو بازی می کردند
[ترجمه گوگل]نوار اکنون خالی بود، به جز برای یک پسر و پسران بازی دومینو

14. A hundred men were crowded into a little corner park, playing dominoes and cards.
[ترجمه ترگمان]صدها مرد در گوشه ای از پارک کوچک ازدحام کرده بودند و دومینو بازی می کردند و ورق بازی می کردند
[ترجمه گوگل]صد نفر به یک پارک کوچک کشیده شده بودند، بازی دومینو و کارت داشتند

پیشنهاد کاربران

دومینو ( وسیله ای برای بازی که اغلب چوبی یا سنگی هستند )


کلمات دیگر: