کلمه جو
صفحه اصلی

sit up and take notice

انگلیسی به انگلیسی

• wake up, become alert; be amazed, be astounded

جملات نمونه

1. These protests have really made the government sit up and take notice .
[ترجمه ترگمان]این اعتراضات واقعا باعث شده است که دولت بنشیند و توجه کند
[ترجمه گوگل]این اعتراضات واقعا باعث شده که دولت به نشستن برسد و توجه کند

2. This news made us all sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]این خبر باعث شد همه بشینن و توجه کنن
[ترجمه گوگل]این خبر باعث شد همه ما نشستیم و متوجه شدیم

3. The proposal had made his clients sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد باعث شده بود مشتریانش بنشینند و توجه کنند
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد مشتریان خود را به نشستن و اطلاع رسانی رسانده است

4. If Maria succeeded, then everyone would sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]اگر ماریا موفق می شد، همه می نشستند و متوجه اش می شدند
[ترجمه گوگل]اگر ماریا موفق شد، همه جا نشستند و متوجه شدند

5. This should make people sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]این باید باعث شود که مردم بنشینند و توجه کنند
[ترجمه گوگل]این باید مردم را نشناسد و متوجه شوند

6. Well, he would make them all sit up and take notice. 1990 was going to be his year.
[ترجمه ترگمان]خوب، آن ها همه را وادار می کرد که بنشینند و توجه کنند سال ۱۹۹۰ قرار بود سال او باشد
[ترجمه گوگل]خب، او همه را می کشد و متوجه می شود 1990 سال بود

7. Yet when another child is attacked, they sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]با این حال هنگامی که یک کودک دیگر مورد حمله قرار می گیرد، بیدار می شوند و اخطار می گیرند
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که یک کودک دیگر مورد حمله قرار می گیرد، آنها نشستند و متوجه شدند

8. George's sudden success made town sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]موفقیت ناگهانی جورج در شهر برپا شد و به او توجه کرد
[ترجمه گوگل]موفقیت ناگهانی جورج ساخته شده شهر را نشست و متوجه شد

9. “It took that to make people sit up and take notice, ” said Dr. Steven Goodman, professor of oncology, pediatrics, epidemiology and biostatistics at Johns Hopkins University.
[ترجمه ترگمان]دکتر استیون گودمن، استاد غدد، امراض مسری، اپیدمیولوژی و biostatistics در دانشگاه جان هاپکینز گفت: \" این کار باعث شد که مردم بنشینند و توجه کنند \"
[ترجمه گوگل]دکتر استیون گودمن، استاد انکولوژی، اطفال، اپیدمیولوژی و آمار زیستی در دانشگاه جان هاپکینز، گفت: 'این کار باعث شد که مردم نشست و توجه کنند '

10. This news makes us all sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]این خبر باعث میشه همه بشینن و توجه کنن
[ترجمه گوگل]این خبر باعث می شود همه ما نشستن و توجه داشته باشیم

11. His success made us sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]موفقیت او باعث شد که بنشینیم و توجه کنیم
[ترجمه گوگل]موفقیت او باعث شد ما را ببوسیم و متوجه شویم

12. His achievement make many people sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]موفقیت او باعث می شود که بسیاری از مردم بنشینند و توجه کنند
[ترجمه گوگل]دستاورد او باعث می شود بسیاری از مردم نشست و توجه کنند

13. Your new invention will make the whole world sit up and take notice!
[ترجمه ترگمان]اختراع جدید شما باعث میشه همه دنیا بشینن و توجه کنن
[ترجمه گوگل]اختراع جدید شما باعث می شود تمام جهان نشستن و توجه!

14. And although the bebop classics give her the most vocal trouble, she nevertheless makes you sit up and take notice.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که ادبیات کلاسیک the را به او می دهند، با این همه شما را بیدار می کند و توجه می کند
[ترجمه گوگل]و اگر چه کلاسیک Bebop به او مشکل ترین صدا می دهد، او با این وجود باعث می شود شما نشستن و توجه

پیشنهاد کاربران

از خواب بیدار شدن . به عبارتی هوشیار بودن

انگشت به دهن ماندن، از دیدن چیزی متحیر شدن

از خواب غفلت بیدار شدن


کلمات دیگر: