وابسته به یا همانند استاد دانشگاه (به ویژه استادان مشاور در انگلیس)، مدرس وار
donnish
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه (به ویژه استادان مشاور در انگلیس)، مدرس وار
انگلیسی به فارسی
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه (بهویژه استادان مشاور در انگلیس)، مدرسوار
تسلیم شدن
انگلیسی به انگلیسی
• resembling an english academic, meticulous, learned, serious
someone who is donnish is considered to be rather serious and clever.
someone who is donnish is considered to be rather serious and clever.
جملات نمونه
1. He has a somewhat donnish air about him.
[ترجمه ترگمان] اون یه مقدار donnish در مورد اون داره
[ترجمه گوگل]او تا حدودی هوشیار است
[ترجمه گوگل]او تا حدودی هوشیار است
2. She knew he was being playful in his donnish way and she was surprised that he could take the whole affair so lightly .
[ترجمه ترگمان]می دانست که دارد شوخی می کند و تعجب کرده بود که می تواند همه کارها را سرسری بگیرد
[ترجمه گوگل]او می دانست که او به شیوه ای شبیه او بازی می کند و او را شگفت زده کرد که می تواند تمام امور را به طرز خفیفی انجام دهد
[ترجمه گوگل]او می دانست که او به شیوه ای شبیه او بازی می کند و او را شگفت زده کرد که می تواند تمام امور را به طرز خفیفی انجام دهد
3. He is precise and mildly donnish in manner.
[ترجمه ترگمان]رفتارش دقیق و ملایم است
[ترجمه گوگل]او به شیوه ای دقیق و ملایم است
[ترجمه گوگل]او به شیوه ای دقیق و ملایم است
4. He is a devout Catholic with mild, donnish quirks. He writes haiku poems and reads Shakespeare for pleasure.
[ترجمه ترگمان]او کاتولیک devout با خصوصیات ملایم و donnish است او شعر haiku می نویسد و برای لذت خواندن آثار شکسپیر را می خواند
[ترجمه گوگل]او یک کاتولیک مذهبی با دلایل خفیف و تلخ است او اشعار هیکو را می نویسد و برای شادی خواندن شکسپیر
[ترجمه گوگل]او یک کاتولیک مذهبی با دلایل خفیف و تلخ است او اشعار هیکو را می نویسد و برای شادی خواندن شکسپیر
5. May, a donnish, genteel man nicknamed Captain Slow by his colleagues for his championing of comfort over speed in cars, thinks Top Gear gives viewers vicarious pleasure.
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، مردی محترم، نجیب، با نام مستعار سروان آهسته از همکاران خود به خاطر دفاع از سرعت در خودروها، فکر می کند که لوازم مورد نیاز به بینندگان شادی فوق العاده ای می دهد
[ترجمه گوگل]مه، مردی باهوش و باهوش که توسط همکارانش به نام Captain Slow نامزد شده است برای دفاع از راحتی در سرعت در اتومبیل، به نظر می رسد که Top Gear تماشاگران را از لذت بردن لذت برده است
[ترجمه گوگل]مه، مردی باهوش و باهوش که توسط همکارانش به نام Captain Slow نامزد شده است برای دفاع از راحتی در سرعت در اتومبیل، به نظر می رسد که Top Gear تماشاگران را از لذت بردن لذت برده است
6. The film took a firm course through its vast subject, avoiding the rocks of donnish rancour.
[ترجمه ترگمان]فیلم مسیر محکم خود را طی می کرد و از the of اجتناب می کرد
[ترجمه گوگل]این فیلم از طریق موضوع وسیع خود، از اجتناب از صخره های خرابکاری، به طور منظم پی برد
[ترجمه گوگل]این فیلم از طریق موضوع وسیع خود، از اجتناب از صخره های خرابکاری، به طور منظم پی برد
7. Juvenile Antarctic octopuses, speckled brown, mauve and orange, look like exquisitely carved netsuke ornaments, perfectly proportioned and endearing for their donnish domed "heads".
[ترجمه ترگمان]زیورآلات قطب جنوب نوجوانان، بنفش و نارنجی، به نظر می رسند که netsuke netsuke و زیبا به نظر می رسند، کاملا متناسب و دوست داشتنی برای سره ای domed هستند
[ترجمه گوگل]هشت پا قطب جنوب، قهوهای مایل به زرد، میوه ای و نارنجی، به نظر می رسد مثل تزئینات نکته تزئینی پیچیده، کاملا مناسب و دلخراش برای سر و صدای غم انگیز خود را
[ترجمه گوگل]هشت پا قطب جنوب، قهوهای مایل به زرد، میوه ای و نارنجی، به نظر می رسد مثل تزئینات نکته تزئینی پیچیده، کاملا مناسب و دلخراش برای سر و صدای غم انگیز خود را
8. I dare say boldly, in me before, still do not have a person dare donnish, you are a bit quieter to me!
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم، پیش از این، پیش از آن کسی را ندارم که به من جرات بدهد، تو کمی آرام تر از من هستی!
[ترجمه گوگل]من جرأت می کنم بشنوم، قبل از من، هنوز یک فرد جرأت ندارم، من کمی آرام تر از من هستم!
[ترجمه گوگل]من جرأت می کنم بشنوم، قبل از من، هنوز یک فرد جرأت ندارم، من کمی آرام تر از من هستم!
کلمات دیگر: