ژنرال مونتگمری (سردار انگلیسی در جنگ دوم جهانی)، شهر مونتگمری (مرکز ایالت آلاباما - امریکا)
montgomery
ژنرال مونتگمری (سردار انگلیسی در جنگ دوم جهانی)، شهر مونتگمری (مرکز ایالت آلاباما - امریکا)
انگلیسی به فارسی
مونتگومری
ژنرال مونتگمری (سردار انگلیسی در جنگ دوم جهانی)
شهر مونتگمری (مرکز ایالت آلاباما - آمریکا)
انگلیسی به انگلیسی
• capital city of alabama (usa); bernard law montgomery (1887-1976), 1st viscount montgomery of alamein, renowned british field marshall of world war ii; male first name; family name
جملات نمونه
1. montgomery outfoxed marshal rommel
(ژنرال) مونتگمری بر مارشال رومل پیشدستی کرد.
2. Mrs Montgomery was delivered into Mr Hinchcliffe's care.
[ترجمه ترگمان]خانم مونتگومری به بخش مراقبت های بهداشتی آقای Hinchcliffe تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]خانم مونتگومری به مراقبت آقای هینچلیف منتقل شد
[ترجمه گوگل]خانم مونتگومری به مراقبت آقای هینچلیف منتقل شد
3. Montgomery drew level with Greene in the 100 metres final, but never passed him.
[ترجمه ترگمان]مونتگمری در فاصله ۱۰۰ متری با گرین جر و بحث کرد، اما هرگز از کنارش رد نشد
[ترجمه گوگل]مونتگومری با گرین در 100 متری نهایی بازی کرد اما هرگز او را نگذاشت
[ترجمه گوگل]مونتگومری با گرین در 100 متری نهایی بازی کرد اما هرگز او را نگذاشت
4. Coach Montgomery seemed more amused than irritated at Shane's attempt to catch the ball.
[ترجمه ترگمان]مربی مونتگومری به نظر بیشتر از اینکه از تلاش شین برای گرفتن توپ خوشحال بود خوشحال به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]مربی مونتگومری به نظر می رسید بیشتر سرگرم کننده از تحریک در تلاش شان برای گرفتن توپ
[ترجمه گوگل]مربی مونتگومری به نظر می رسید بیشتر سرگرم کننده از تحریک در تلاش شان برای گرفتن توپ
5. He had outlived both James Dean and Montgomery Clift but his film career was floundering.
[ترجمه ترگمان]او پس از مرگ جیمز دین و مونتگومری ۲۹ به دنیا آمده بود، اما حرفه بازیگری او به تته پته افتاده بود
[ترجمه گوگل]او هر دو جیمز دین و مونتگومری کلیفت را نابود کرده بود، اما فیلم کار او فریبنده بود
[ترجمه گوگل]او هر دو جیمز دین و مونتگومری کلیفت را نابود کرده بود، اما فیلم کار او فریبنده بود
6. A Montgomery County jury ruled in their favor, and Aron was ordered to pay $ 17 000.
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه بخش مونتگومری به نفع آنان حکم راند، و آرون به آرون دستور داده شد تا ۱۷ هزار دلار بپردازد
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه شهرستان مونتگومری به نفع آنها بود و آرون مجبور به پرداخت 17،000 دلار شد
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه شهرستان مونتگومری به نفع آنها بود و آرون مجبور به پرداخت 17،000 دلار شد
7. The underwriter for the issue is Montgomery Securities.
[ترجمه ترگمان]The برای این موضوع، Montgomery Securities است
[ترجمه گوگل]بیمه نامه برای این موضوع، اوراق بهادار مونتگومری است
[ترجمه گوگل]بیمه نامه برای این موضوع، اوراق بهادار مونتگومری است
8. McDonnell and Montgomery found that higher overflow percentages than 10-25 percent led to increased retrieval times for all block sizes.
[ترجمه ترگمان]مک دانل و Montgomery نشان دادند که درصد بالای سرریز در مقایسه با ۱۰ تا ۲۵ درصد منجر به افزایش زمان بازیابی برای همه اندازه های بلوک شده است
[ترجمه گوگل]McDonnell و Montgomery دریافتند که درصد بالای overflow از 25 تا 25 درصد باعث افزایش زمان بازیابی برای تمام اندازه بلوک شده است
[ترجمه گوگل]McDonnell و Montgomery دریافتند که درصد بالای overflow از 25 تا 25 درصد باعث افزایش زمان بازیابی برای تمام اندازه بلوک شده است
9. Also captured his first Montgomery County Public Schools diving title the previous week after posting a 3-1 regular season mark.
[ترجمه ترگمان]همچنین اولین بار در هفته گذشته، پس از ارسال یک مارک ۳ - ۱ به طور منظم، عنوان غواصی در مدارس عمومی شهرستان مونتگومری را نیز به دست آورد
[ترجمه گوگل]اولین مدرسه عمومی شهرستان مونتگومری اولین هفته خود را پس از ارسال یک نشست فصل 3-1 به عنوان غواصی عنوان کرد
[ترجمه گوگل]اولین مدرسه عمومی شهرستان مونتگومری اولین هفته خود را پس از ارسال یک نشست فصل 3-1 به عنوان غواصی عنوان کرد
10. Montgomery wasn't fooled at all. Behind the mask of her dark blue eyes lurked horror and shock, perhaps even guilt.
[ترجمه ترگمان]مونتگومری به هیچ وجه گول نخورد پشت نقاب چشمان آبی تیره او وحشت و وحشت نهفته بود، شاید حتی احساس گناه
[ترجمه گوگل]مونتگومری در همه چیز فریب خورده بود پشت ماسک چشمان تیز آبی تیره و ترس و شوق، شاید حتی گناه
[ترجمه گوگل]مونتگومری در همه چیز فریب خورده بود پشت ماسک چشمان تیز آبی تیره و ترس و شوق، شاید حتی گناه
11. Montgomery is a stickler for defense, and Moseley caught on quickly.
[ترجمه ترگمان]مونتگومری یک stickler برای دفاع است، و Moseley به سرعت دستگیر شد
[ترجمه گوگل]مونتگومری یک دفاع شخصی است و موسلی سریعا گرفتار شده است
[ترجمه گوگل]مونتگومری یک دفاع شخصی است و موسلی سریعا گرفتار شده است
12. James F. . Montgomery, the 61-year-old former chief executive, remains chairman.
[ترجمه ترگمان]جیمز اف مونتگومری، مدیر اجرایی سابق این کشور، همچنان رئیس است
[ترجمه گوگل]جیمز ف مونتگومری، مدیر اجرایی سابق 61 ساله، همچنان رئیس است
[ترجمه گوگل]جیمز ف مونتگومری، مدیر اجرایی سابق 61 ساله، همچنان رئیس است
13. Montgomery was appointed to command the Eighth Army.
[ترجمه ترگمان]مونتگومری به عنوان فرماندهی ارتش هشتم منصوب شد
[ترجمه گوگل]مونتگومری برای فرماندهی ارتش هشتم منصوب شد
[ترجمه گوگل]مونتگومری برای فرماندهی ارتش هشتم منصوب شد
14. One such sceptic, a certain Montgomery, is likened to a prickly housemaid.
[ترجمه ترگمان]یکی از این سوفسطایی، موسوم به مونتگومری، به خدمتکار prickly شباهت دارد
[ترجمه گوگل]یکی از این نوع شک و تردید، یک مونتگومری خاص، به یک مامور خسته کننده شباهت دارد
[ترجمه گوگل]یکی از این نوع شک و تردید، یک مونتگومری خاص، به یک مامور خسته کننده شباهت دارد
کلمات دیگر: