کلمه جو
صفحه اصلی

potence


توانایى، زور، نیروتندى، اثربسیار

انگلیسی به فارسی

پتانسیل


انگلیسی به انگلیسی

• potency; power; strength; force; potentiality, capacity to be

جملات نمونه

1. Here, only potence and influence, no affection. Men contend for hegemony. I've borne the deep hatred for many years.
[ترجمه ترگمان]اینجا، فقط نفوذ و نفوذ، اثری از محبت نیست مردان برای hegemony تلاش می کنند سالیان سال این کینه عمیق را تحمل کرده ام
[ترجمه گوگل]در اینجا، تنها قدرت و نفوذ، بدون محبت مردان برای هژمونی مدعی هستند من سالها از تنفر عمیق گذشتم

2. What kind of potence does a healthy man or team need?
[ترجمه ترگمان]چه نوع of برای یک فرد سالم و یا تیم نیاز دارد؟
[ترجمه گوگل]چه نوع نیرویی به انسان یا تیم سالم نیاز دارد؟

3. Someone after money, someone after potence, but all of them after happiness.
[ترجمه ترگمان]یکی پس از پول، یکی پس از دیگری، اما همه آن ها پس از خوشبختی
[ترجمه گوگل]کسی پس از پول، کسی پس از قدرت، اما همه آنها را پس از شادی

4. The drug has lost its potence by being exposed to moisture.
[ترجمه ترگمان]این دارو اثر خود را از دست دادن در معرض رطوبت از دست داده است
[ترجمه گوگل]مواد مخدر در معرض رطوبت است

5. There is Permian lake facies mudstone which has big potence to produce hydrocarbon in the front structural belt of Bogeda mountain in the north of Taibei depression.
[ترجمه ترگمان]There facies دریاچه permian وجود دارد که potence بزرگی برای تولید هیدروکربن در کمربند سازه ای جلویی کوه Bogeda در شمال افسردگی Taibei وجود دارد
[ترجمه گوگل]دریاچه پرمین سنگ گچ است که دارای توان بالقوه برای تولید هیدروکربن در کمربند ساختاری جلو کوه Bogeda در شمال افریقا تایبای است

6. Incentive is important content of human resources management and is effective method of opening out human potence.
[ترجمه ترگمان]این مشوق ها، محتوای مهمی از مدیریت منابع انسانی است و روشی موثر برای گشودن potence انسانی است
[ترجمه گوگل]محرک محتوی مهم مدیریت منابع انسانی است و روش موثر باز کردن قدرت انسانی است

7. Incentive is a effective method of opening out human potence, but different people have different reflection of different incentive methods.
[ترجمه ترگمان]این مشوق ها یک روش موثر برای باز کردن potence انسانی است، اما افراد مختلف بازتاب متفاوتی از روش های تشویقی مختلف دارند
[ترجمه گوگل]انگیزه یک روش موثر برای باز کردن قدرت انسانی است، اما افراد مختلف بازتاب متفاوت از روش های مختلف انگیزه دارند

8. The significant test of heterosis (H), rate of heterosis (RH) and potence ratio of heterosis (PH) proved to be identical on statistics.
[ترجمه ترگمان]آزمون معنی دار of (H)، نرخ of (RH)و نسبت potence of (PH)ثابت شد که مشابه آمار است
[ترجمه گوگل]آزمون هتروزیس (H)، میزان هتروزیسم (RH) و نسبت پتانسیل هتروزیس (PH) بر روی آمار ثابت بود

9. This view of freedom was different from the common views like political freedom, metaphysical freedom and regarding freedom as potence .
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه آزادی از دیدگاه های مشترک مانند آزادی سیاسی، آزادی متافیزیکی و آزادی بیان متفاوت بود
[ترجمه گوگل]این دیدگاه آزادی با دیدگاه های رایج مانند آزادی سیاسی، آزادی متافیزیکی و آزادی به عنوان قدرت متفاوت بود

10. It is significant for industrial firms to lower cost, increase efficiency and reinforce potence of competition and thus the applying possibilities appear unlimited.
[ترجمه ترگمان]این برای شرکت های صنعتی مهم است که هزینه کمتری را کاهش دهند، بهره وری را افزایش داده و potence رقابت را تقویت کنند و در نتیجه امکان اعمال احتمالات نامحدود به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]برای شرکت های صنعتی برای کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری و تقویت توان رقابت قابل توجه است و بنابراین امکان استفاده به صورت نامحدود وجود دارد

11. During the course of it, reader market has not influence the writer, but it has shown its potence, at the same time, it encourages the writer.
[ترجمه ترگمان]در طول مدت آن، بازار خواننده تاثیری بر نویسنده نداشته است، اما در عین حال potence خود را نشان داده است و نویسنده را تشویق می کند
[ترجمه گوگل]در طول این دوره، بازار خواننده بر نویسنده تاثیری ندارد، اما در عین حال، توانایی آن را نیز نشان داده است، که نویسنده آن را تشویق می کند

12. The independence of judges is the core of the three. Justice should keep relative independence against administration, potence, party and consensus.
[ترجمه ترگمان]استقلال قضات هسته سه نفر است عدالت باید استقلال نسبی را علیه دولت، potence، حزب و وفاق حفظ کند
[ترجمه گوگل]استقلال قضات هسته ای این سه است عدالت باید استقلال نسبی در برابر دولت، قدرت، حزب و اجماع را حفظ کند

13. Our company possess of some management personnel with high-education experience, advanced production facilities and abundant technique potence.
[ترجمه ترگمان]شرکت ما دارای برخی پرسنل مدیریتی با تجربه آموزش عالی، امکانات تولیدی پیشرفته و تکنیک فراوان potence است
[ترجمه گوگل]شرکت ما دارای برخی از پرسنل مدیریت با تجربه تحصیلات عالی، امکانات پیشرفته و توان بالقوه تکنیک های فراوان است

14. Current supervise mode and law rules seem to be to lack the potence on the online banking. This have already couldn't adapted the impersonality require of the surged and developed online banking.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نظارت کنونی بر قانون و مقررات قانون، عدم تمایل به بانکداری آنلاین باشد این امر در حال حاضر نتوانسته را سازگار کند که نیاز به بانکداری آنلاین را بکار گرفته و توسعه داده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که نظارت بر وضعیت فعلی و قوانین قانونی بانکداری آنلاین به شدت ناکارآمد است این در حال حاضر نمیتواند انحصارطلبانه را از بانکداری آنلاین افزایش یافته و توسعه یافته تطبیق دهد


کلمات دیگر: