telephone set

1. This product is of secure type consisting of telephone set and coupler, .

[ترجمه ترگمان]این محصول نوع امنی است که شامل مجموعه تلفنی و مبدل است
[ترجمه گوگل]این محصول دارای نوع ایمن و متشکل از مجموعه تلفنی و اتصال دهنده است

2. Electrical Cell Telephone Set, Do You Actually Require To Be Visible Altogether The Time?

[ترجمه ترگمان]تنظیم تلفن همراه سلول، آیا در حقیقت ملزم به مشهود بودن زمان بر روی زمان است؟
[ترجمه گوگل]سلول تلفن همراه سلولی، آیا شما در واقع نیاز به زمان قابل مشاهده است؟

3. Compact Desk-Top Package Fits Under A Standard Telephone Set.

[ترجمه ترگمان]بر روی صفحه های کوچک فشرده بر روی یک مجموعه تلفن استاندارد قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]پکیج بسته بندی بالا میز یک بسته بندی استاندارد است

4. A circuit of portable part of cordless telephone set by using a single chip was introduced with its designing criteria, signal flow chart, circuit principle and design characteristics.

[ترجمه ترگمان]یک مدار از بخش قابل حمل خطوط تلفن بی سیم با استفاده از یک چیپ با معیارهای طراحی، نمودار جریان سیگنال، اصول مدار و خصوصیات طراحی معرفی شد
[ترجمه گوگل]یک مدار از بخش قابل حمل تلفن بی سیم با استفاده از یک تراشه تنها با معیارهای طراحی، نمودار جریان سیگنال، اصل مدار و ویژگی های طراحی معرفی شد

5. User at the telephone set A desires to place a call through the HF system to distant telephone set D.

[ترجمه ترگمان]کاربر در خط تلفن تمایل دارد یک فراخوانی از طریق سیستم HF به مجموعه تلفنی دوردست D ارسال کند
[ترجمه گوگل]کاربر در مجموعه تلفنی علاقمند به برقراری تماس از طریق سیستم HF به دوربینی از راه دور D می باشد

6. Tv set, audio set, telephone set, fanxs set.

[ترجمه ترگمان]مجموعه تلویزیونی، مجموعه صوتی، مجموعه تلفنی و مجموعه تلویزیونی
[ترجمه گوگل]مجموعه تلویزیونی، مجموعه صوتی، مجموعه تلفنی، مجموعه fanxs

7. Several years later, my family set up a telephone set, It became easier for us to communicate, but we cost more money by calling each other.

[ترجمه ترگمان]چند سال بعد خانواده من یک تلفن تنظیم کردند، برای ما آسان تر شد که ارتباط برقرار کنیم، اما ما با تماس با یکدیگر پول بیشتری هزینه کردیم
[ترجمه گوگل]چند سال بعد، خانواده ام یک مجموعه تلفنی راه انداختند، ما برای برقراری ارتباط راحت تر شدیم، اما ما با تماس با یکدیگر هزینه می کنیم

8. Please clean the telephone set including the dial.

[ترجمه ترگمان]لطفا مجموعه تلفنی از جمله the را تمیز کنید
[ترجمه گوگل]لطفا مجموعه تلفنی از جمله dial را تمیز کنید

9. Key on your telephone set to enter voice mailbox.

[ترجمه ترگمان]کی از خط تلفن شماست که وارد صندوق پستی بشید
[ترجمه گوگل]کلید تلفن خود را تنظیم کنید تا صندوق پستی را وارد کنید

10. Without dedicated data line, TSSS can connect general telephone set, switchboard, group telephone exchange or telephone outer ports of extension.

[ترجمه ترگمان]بدون خط داده اختصاصی، TSSS می تواند مجموعه تلفن عمومی، تلفن مرکزی، تبادل تلفن گروهی یا درگاه های خارجی تلفن را به هم متصل کند
[ترجمه گوگل]بدون خط اختصاص داده شده، TSSS می تواند اتصال تلفن عمومی، سوئیچینگ، مبادله تلفن گروهی یا پورت های بیرونی تلفن از پسوند را متصل کند

11. A charging seat for a telephone set comprises a casing body and a cover body.

[ترجمه ترگمان]صندلی شارژ برای یک دستگاه تلفن شامل بدنه بدنه و بدنه پوششی است
[ترجمه گوگل]صندلی شارژ برای یک مجموعه تلفنی شامل یک بدن محافظ و یک بدن پوشش است

12. You need add a called line indicator or buy a display telephone set after your application.

[ترجمه ترگمان]شما باید یک شاخص خط تماس بگیرید و یا یک تلفن نمایشگر پس از درخواست خود بخرید
[ترجمه گوگل]شما نیاز به اضافه کردن یک نشانگر نامیده می شود و یا خرید یک صفحه نمایش صفحه نمایش پس از درخواست شما

13. Clause 6 introduces the possibility of electrical coupling of a telephone set to a hearing aid.

[ترجمه ترگمان]بند ۶ امکان جفت سازی الکتریکی یک دستگاه تلفن را به یک کمک شنوایی معرفی می کند
[ترجمه گوگل]ماده 6 امکان اتصال الکتریکی از یک تلفن به یک دستگاه شنوایی را معرفی می کند

14. It's a guide to design, use and repair of Electronic Telephone set.

[ترجمه ترگمان]این یک راهنما برای طراحی، استفاده و تعمیر مجموعه تلفن الکترونیکی است
[ترجمه گوگل]این راهنمای برای طراحی، استفاده و تعمیر مجموعه تلفن الکترونیکی است

15. The cover body can rotate towards the groove until being attached to the casing body, so as to hold the telephone set. sentence dictionary

[ترجمه ترگمان]بدنه پوشش می تواند به سمت شیار حرکت کند تا اینکه متصل به بدنه غلاف شده باشد تا بتواند دستگاه تلفن را نگه دارد فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]بدن پوشش می تواند به سمت شیار چرخش تا زمانی که به بدن محافظ متصل شود، به طوری که مجموعه تلفن را نگه دارد فرهنگ لغت جمله

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه