کلمه جو
صفحه اصلی

semicircular


معنی : بشکل نیمدایره
معانی دیگر : بشکل نیمدایره، نیم دایره ای

انگلیسی به فارسی

بشکل نیم دایره


نیم دایره، بشکل نیمدایره


انگلیسی به انگلیسی

• resembling a half of a circle, similar to a half of a circle
something that is semicircular has the shape of a semicircle.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] نیم دایره ای، نیمه چرخشی
[ریاضیات] نیمدایره ای
[ریاضیات] نیمدایره ای، نیمه مستدیر

مترادف و متضاد

بشکل نیمدایره (صفت)
semicircular

جملات نمونه

1. The chairs were placed in a semi-circular arrangement.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها به صورت نیم دایره گذاشته شده بودند
[ترجمه گوگل]صندلی ها در یک ترتیب نیمه دایره ای قرار داده شدند

2. The building was sideways on to me, the light coming from a small semi-circular window near the top of the wall.
[ترجمه ترگمان]ساختمان کنار من بود، نور از یک پنجره نیمه دایره ای به بالای دیوار می امد
[ترجمه گوگل]این ساختمان به سمت من بود، نور از یک پنجره کوچک نیم دایره ای نزدیک بالای بالای دیوار

3. In circular form, with a surmounting cupola, it had four adjacent apses, each with a semi-circular roofing.
[ترجمه ترگمان]به شکل دایره ای، با یک هرم واژگون شده، چهار apses مجاور داشت که هر کدام از آن ها یک سقف نیمه گرد داشتند
[ترجمه گوگل]در شکل دایره ای، با یک کاپیتول سرنشین دار، چهار کره مجاور داشت که هر کدام دارای یک سقف نیم دایره ای بودند

4. A semi-circular wedge is moved up and down an inclined groove in an aluminium nut, with a trigger.
[ترجمه ترگمان]یک گوه نیمه گرد به سمت بالا و پایین یک شیار مایل در یک مهره آلومینیومی به همراه یک تریگر در حرکت است
[ترجمه گوگل]یک گوه نیمی از دایره به یک شیار شیب دار در یک مهره آلومینیومی با یک ماشه حرکت می کند

5. The semi-circular chancel is covered by a semi-dome.
[ترجمه ترگمان]محراب نیمه گرد توسط یک نیمه گنبد پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]نیمکت دایره ای با نیمه گنبد پوشیده شده است

6. They had semi-circular arched heads and were generally filled with alabaster or marble sheets or, sometimes, glass.
[ترجمه ترگمان]آن ها سره ای نیمه مدور و مدور داشتند و معمولا پر از سنگ مرمر یا سنگ مرمر یا گاهی شیشه بودند
[ترجمه گوگل]آنها سر پیچ های نیمه دایره ای داشتند و عموما با ورقه های آلبالو یا ورق های مرمر یا گاهی شیشه ها پر شده بودند

7. Ground plans are square or rectangular and the east end is apsidal, generally with three polygonal apses which are semi-circular inside.
[ترجمه ترگمان]طرح های زمینی مربعی یا مستطیلی هستند و انتهای شرقی آن apsidal است، به طور کلی با سه apses ضلعی که در داخل نیمه گرد هستند
[ترجمه گوگل]طرح های زمین مربع یا مستطیل شکل هستند و در انتهای شرقی جا به جا شده است، به طور کلی با سه سایز چند ضلعی که در داخل نیم دایره قرار دارند

8. When in use, the semi-circular wheel guard of the Hitachi deflects sparks, chippings etc away from the operator.
[ترجمه ترگمان]زمانی که استفاده می شود، چرخ نیمه گرد، جرقه، اجر و غیره را از اپراتور پرت می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که در استفاده، محافظ چرخ نیمه دایره ای هیتاچی، جرقه، قطعه و غیره را از اپراتور دور می کند

9. Pockets: single compartment with drawstring; deep lid pocket with rear zip; deep pocket on sack front with semi-circular zip.
[ترجمه ترگمان]جیبش: تک کوپه با نخ، جیبی عمیق با زیپ rear
[ترجمه گوگل]جیب های مجزا با طناب؛ جیب درب عمیق با زیپ عقب؛ جیب عمیق در جعبه جبهه با زیپ نیم دایره ای

10. Huge semi-circular feathers in dazzling hues sprang vertically before sweeping in wide arcs to the ground.
[ترجمه ترگمان]پره ای بسیار گرد و نیمه گرد در رنگ های خیره کننده به صورت عمودی از قبل به سمت پایین پرتاب شدند
[ترجمه گوگل]پرهای نیمه دایمی بزرگ در رنگ های خیره کننده به صورت عمودی قبل از سر خوردن در قوس های گسترده به زمین رشد کرد

11. There are three pairs of semicircular canals, which signal rotations around three axes at right angles to each other.
[ترجمه ترگمان]سه جفت از مجاری نیمه حلقوی وجود دارند که چرخش سیگنال حول سه محور در زوایای راست به یکدیگر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]سه جفت کانال نیم کره ای وجود دارد که نشان می دهد چرخش در اطراف سه محور به سمت راست به یکدیگر است

12. The eastern end of the church has an apse of Byzantine form, that is, semi-circular inside and polygonal outside.
[ترجمه ترگمان]انتهای شرقی کلیسا دارای نمای apse از فرم بیزانتین است که به شکل نیمه گرد و چند ضلعی خارج از آن است
[ترجمه گوگل]انتهای شرقی کلیسا دارای ظهور شکل بیزانس است، یعنی نیمه دایره ای در داخل و چند ضلعی خارج

13. The transepts have barrel vaults and the east end a semi-circular vault.
[ترجمه ترگمان]The زیرزمین و انتهای شرقی یک سردابه نیمه گرد است
[ترجمه گوگل]ترنپتس دارای قفسه های بشکه ای است و از شرق به یک طاق نیمه دایره ای پایان می یابد

14. Three interesting features inside are the box pews, the semi-circular altar rail, and the stone lectern dating from Norman times.
[ترجمه ترگمان]سه ویژگی جالب درون آن عبارتند از نیمکت های box، نرده محراب نیمه گرد، و تریبون سنگی که از زمان Norman تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]سه ویژگی جالب درون آن عبارتند از جعبه پین، راه آهن محراب نیمه دایره ای و لکتر سنگی که از دوران نورمن گرفته شده اند

15. At the same time let your hands lift up in a semi-circular motion and come down to your sides.
[ترجمه ترگمان]هم زمان، دست هایتان را در یک حرکت نیمه گرد بالا ببرید و به سمت جلو حرکت کنید
[ترجمه گوگل]در عین حال دستانتان را در یک حرکت نیم دایره ای بالا ببرید و به سمت شما برسید

پیشنهاد کاربران

نیم دایره ای

نیمه دوار


کلمات دیگر: