کلمه جو
صفحه اصلی

theorem


معنی : قضیه، قاعده
معانی دیگر : گزاره، اصل، (منطق - ریاضی) قضیه، فردید، (ریاضی) قانون، فرمول، معادله، رجوع شود به: theory، برهان، مسئله، نکره

انگلیسی به فارسی

قضیه


قضیه، برهان، مسئله، قاعده، نکره


قضیه، قاعده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: theorematic (adj.)
(1) تعریف: a proposition or idea that can be proven by other formulas or propositions in mathematics, or deduced from accepted premises or assumptions in logic.

- That all right angles are congruent is a basic theorem of geometry.
[ترجمه ترگمان] تمام زاویه های راست congruent یک قضیه اصلی هندسه هستند
[ترجمه گوگل] که تمام زوایا درست است قضیه اصلی هندسه است

(2) تعریف: in algebra, a rule expressed as a mathematical equation or formula.

• theoretical propositions which is to be proven (mathematics); rule, law, basic premise; generally accepted rule
a theorem is a statement in mathematics that can be logically proved to be true.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] قضیه
[برق و الکترونیک] قضیه
[زمین شناسی] قضیه
[ریاضیات] قضیه ی اساسی، قضیه ی اصلی، قضیه
[آمار] قضیه
[آب و خاک] قضیه برهان

مترادف و متضاد

explanation based on hypothesis and experiments


قضیه (اسم)
case, clause, proposition, theorem, thesis

قاعده (اسم)
formula, principle, rule, frame, regulation, norm, theorem, law, production rule

Synonyms: assumption, axiom, belief, deduction, dictum, doctrine, formula, fundamental, law, postulate, principium, principle, proposition, rule, statement, theory, thesis


Antonyms: fact, proof


جملات نمونه

1. bernoulli theorem
قضیه ی برنولی

2. a policy based on the theorem that the best defense is offense
سیاستی مبتنی بر این اصل که بهترین دفاع حمله است

3. His theorem can be translated into simple terms.
[ترجمه ترگمان]قضیه او می تواند به عبارات ساده ترجمه شود
[ترجمه گوگل]قضیه او را می توان به شرایط ساده ترجمه کرد

4. I agree with the theorem that the best defence is offence.
[ترجمه ترگمان]من با این قضیه موافقم که بهترین دفاع، جرم است
[ترجمه گوگل]من با قضیه موافقم که بهترین دفاع، جرم است

5. The no-hair theorem implies that a large amount of information is lost in a gravitational collapse.
[ترجمه ترگمان]قضیه no دلالت بر این دارد که مقدار زیادی از اطلاعات در یک فروپاشی گرانشی از دست می رود
[ترجمه گوگل]قضیه بدون مو نشان می دهد که مقدار زیادی از اطلاعات در یک فروپاشی گرانشی از بین رفته است

6. Thus the following theorem is a easy corollary to Lemma
[ترجمه ترگمان]بنابراین قضیه زیر یک استنباط ساده از قیاس با قیاس است
[ترجمه گوگل]بنابراین قضیه زیر یک نتیجه آسان برای لم است

7. Consequently we can use the quotient theorem to prove that is a tensor.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ما می توانیم از قضیه خارج قسمت برای اثبات این که یک تانسور است استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]در نتیجه ما می توانیم از قضیه فکری برای اثبات این که یک تانسور است استفاده کنیم

8. For instance, the Coase theorem admits that the market will fail if transaction costs are prohibitively high.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، قضیه Coase تایید می کند که اگر هزینه های معامله گران باشند، بازار شکست خواهد خورد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، قضیه کوز اجازه می دهد که اگر هزینه های معامله بیش از حد بالا باشد بازار شکست خواهد خورد

9. Again, though, the Fundamental Theorem was doing its subversive work behind the scenes.
[ترجمه ترگمان]با این حال، باز قضیه اساسی در حال انجام اقدامات خرابکارانه خود در پشت پرده بود
[ترجمه گوگل]باز هم، هر چند، قضیه اساسی کارهای زیرزمینی را پشت صحنه انجام داد

10. Nor is it like a mathematical theorem: it can not be deduced from a set of axioms.
[ترجمه ترگمان]این یک قضیه ریاضی نیست: این قضیه را نمی توان از یک مجموعه قواعد کلی استنتاج کرد
[ترجمه گوگل]نه مثل یک قضیه ریاضی است که نمی توان از مجموعه ای از محرک ها نتیجه گیری کرد

11. I could prove theorem after theorem in linear algebra.
[ترجمه ترگمان]من می توانم قضیه را بعد از قضیه جبر خطی اثبات کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم قضیه را بعد از قضیه در جبر خطی ثابت کنم

12. This is an interesting theorem which seems to prove the existence of singularities for a large class of colliding plane waves.
[ترجمه ترگمان]این یک قضیه جالب است که به نظر می رسد وجود نقاط تکین برای یک کلاس بزرگ از امواج هواپیما را اثبات می کند
[ترجمه گوگل]این یک قضیه جالب است که به نظر می رسد وجود انحصارات برای یک کلاس بزرگ از امواج برخورد هواپیما را ثابت کند

13. The non-substitution theorem then applies, and prices are again determined independently of demand conditions.
[ترجمه ترگمان]قضیه غیر جانشین نیز اعمال می شود و دوباره قیمت ها به طور مستقل از شرایط تقاضا تعیین می شوند
[ترجمه گوگل]سپس قضایای غیر جایگزینی اعمال می شود و قیمت ها دوباره مستقل از شرایط تقاضا تعیین می شوند

14. The theorem is applicable to polygons whose constituent triangles share the above properties.
[ترجمه ترگمان]این قضیه برای چند ضلعی های کاربردی است که مثلث تشکیل دهنده آن ویژگی های فوق را به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]قضیه مربوط به چند ضلعی است که مثلث تشکیل دهنده آنها دارای خواص فوق هستند

15. Examples of the use of this theorem are given in
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از استفاده از این قضیه در
[ترجمه گوگل]مثال هایی از استفاده از این قضیه در آمده است

a policy based on the theorem that the best defense is offense

سیاستی مبتنی بر این اصل که بهترین دفاع حمله است


پیشنهاد کاربران

قضیه ( ریاضی )

– pythagorean theorem
– a mathematical theorem

برهان


کلمات دیگر: