کلمه جو
صفحه اصلی

selectivity


معنی : حسن انتخاب، بهگزینی، گزینندگی
معانی دیگر : گزینشگری، انتخابی بودن، سخت گزینی، مشکل پسندی

انگلیسی به فارسی

بهگزینی، گزینندگی


حسن انتخاب


انتخابی، حسن انتخاب، بهگزینی، گزینندگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition or quality of being selective.

• state of being picky, choosiness; state of being selective; quality of being able to tune in to one particular frequency while blocking out other unwanted frequencies (electronics)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] گزینش پذیری
[برق و الکترونیک] قابلیت انتخاب، گزینندگی
[نساجی] برگزیدگی
[پلیمر] گزینش پذیری، انتخاب پذیری

مترادف و متضاد

حسن انتخاب (اسم)
selectivity

بهگزینی (اسم)
selectivity

گزینندگی (اسم)
selectivity

جملات نمونه

1. Schools are tending towards greater selectivity.
[ترجمه ترگمان]مدارس به سمت گزینش پذیری بیشتر گرایش دارند
[ترجمه گوگل]مدارس به سمت انتخاب بیشتر انتخاب می شوند

2. Such unmeasured selectivity processes are operating in most social research.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند انتخاب پذیری سنجیده شده در اکثر تحقیقات اجتماعی عمل می کند
[ترجمه گوگل]چنین فرایندهای انتخابی غیر اندازه گیری در بیشتر تحقیقات اجتماعی عمل می کند

3. Sociobiology's gender biases emerge more generally in its selectivity about genetics.
[ترجمه ترگمان]تمایلات جنسیتی sociobiology به طور کلی در انتخاب خود درباره ژنتیک ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]تعصب جنسیتی Sociobiology به طور کلی در انتخاب خود را در مورد ژنتیک ظاهر می شود

4. This stain is very valuable for its minute selectivity on a scale discernible with a petrographic microscope.
[ترجمه ترگمان]این لکه برای انتخاب دقیقه آن در مقیاس قابل تشخیص با میکروسکوپ petrographic بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]این لکه برای انتخاب دقیق آن در یک مقیاس قابل تشخیص با میکروسکوپ پتروگرافی بسیار ارزشمند است

5. Polarising windows are inadequate to give selectivity for most practical purposes, and barrier membranes must be used.
[ترجمه ترگمان]پنجره های polarising برای انتخاب پذیری برای اکثر اهداف کاربردی کافی نیستند و باید از غشاهای حایل مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]پنجره های پلاریزه ناکافی هستند تا انتخاب های بیشتری را برای اهداف عملی انجام دهند و باید از غشاهای سد استفاده شود

6. Matters are made worse if different selectivity processes are operating for each subgroup.
[ترجمه ترگمان]اگر فرآیندهای گزینش پذیری برای هر گروه در حال فعالیت باشند اوضاع بدتر می شود
[ترجمه گوگل]اگر هر فرایند انتخابی برای هر زیرگروه کار می کند، مسائل بدتر می شوند

7. The fundamental selectivity issue which can occur when graphing financial information is the basis of deciding whether or not to use graphs.
[ترجمه ترگمان]مساله انتخاب پذیری اساسی که می تواند زمانی رخ دهد که اطلاعات مالی graphing اساس تصمیم گیری درباره اینکه آیا گراف از نمودارها استفاده کند یا نه
[ترجمه گوگل]مسئله انتخاب اساسی که می تواند زمانی رخ دهد که اطلاعات مالی را ارزیابی کند اساس تصمیم گیری در مورد استفاده از نمودار است یا خیر

8. Figure Selectivity for orientation is also found in retinal ganglion cells.
[ترجمه ترگمان]شکل Selectivity برای جهت گیری نیز در سلول های ganglion شبکیه یافت می شود
[ترجمه گوگل]انتخاب شکل جهت جهت گیری نیز در سلول های گانگلیونی شبکیه یافت می شود

9. The protein binding selectivity of clozapine was discussed.
[ترجمه ترگمان]انتخاب پروتیین clozapine مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]انتخاب گیرنده پروتئین کلاوزاپین مورد بحث قرار گرفت

10. Objective To study affected muscle selectivity and main laboratorial examination value of duchenne muscular dystrophy ( DMD ).
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه انتخاب پذیری ماهیچه و ارزش بررسی laboratorial اصلی فساد عضلانی (DMD)
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی میزان انتخابی عضلانی و معیارهای آزمایشگاهی اصلی دیستروفی عضلانی دوون (DMD)

11. The activity and the enantiotropic selectivity of native enzymes coated with surfactants are remarkably increased and the stability is also greatly improved.
[ترجمه ترگمان]فعالیت و گزینش پذیری آنزیم های بومی پوشیده شده با surfactants به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است و پایداری نیز به شدت بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]فعالیت و انتخاب آنتی تیروپیک آنزیم های مضر پوشش داده شده با سورفکتانت ها قابل ملاحظه ای افزایش یافته و ثبات نیز بسیار بهبود یافته است

12. The catalytic activity declined as the selectivity of paraxylene and ortho-xylene improved with increasing treated temperature.
[ترجمه ترگمان]فعالیت کاتالیتیک به عنوان انتخاب of و ortho - زایلن با افزایش دمای تیمار شده، کاهش یافت
[ترجمه گوگل]فعالیت کاتالیزوری کاهش یافته است، زیرا با افزایش درجه حرارت بهبودی، پارازیلن و اورتوسیلوئن انتخاب می شوند

13. The results give the theoretical basis for the selectivity of the flocculant and the design of the pipe-flow flocculator.
[ترجمه ترگمان]نتایج اساس نظری را برای انتخاب the و طراحی of جریان لوله ارایه می دهند
[ترجمه گوگل]نتایج به دست می دهد مبنای نظری برای انتخاب پذیری فلکشن و طراحی flocculator جریان جریان

14. The soldiers specialized in going out in small groups, to kill with a very high degree of selectivity.
[ترجمه ترگمان]سربازان متخصص در رفتن به گروه های کوچک برای کشتن با میزان بسیار بالایی از گزینش پذیری
[ترجمه گوگل]سربازانی که در گروه های کوچکی قرار می گیرند تا با درجه بسیار انتخابی از بین بروند

15. This suggests that the cleavage pattern is largely determined by the binding selectivity.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که الگوی تقسیم عمدتا با انتخاب اتصال مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که الگوی شکاف به طور عمده توسط انتخابی اتصال تعیین می شود

پیشنهاد کاربران

انتخاب پذیری

گزینش پذیری

هماهنگی عملکرد ( برق )

selectivity ( noun ) = گزینش پذیری، انتخاب پذیری، گزینشگری، برگزیدگی، حسن انتخاب

ideal selectivity = انتخاب پذیری ایده آل
selectivity factor = ضریب گزینش پذیری

examples:
1 - The actor's selectiveness in film roles comes from his desire to keep learning and challenging himself.
برگزیدگی این بازیگر در نقش های فیلم ناشی از تمایل او به ادامه یادگیری و به چالش کشیدن خودش است.
2 - Selectivity has affected the type of students attending the school.
گزینش پذیری بر نوع دانش آموزان در مدرسه تأثیر گذاشته است.
3 - Colleges encourage applicants to apply early to enhance their image of selectivity.
کالج ها متقاضیان را تشویق می کند که زودتر اقدام کنند تا انتخاب پذیری تصاویر خود را افزایش دهند.
4 - The selectivity of attention shows that what we perceive depends on us, as when you focus on a bird in flight and ignore the sky behind it.
حسن انتخاب توجه نشان می دهد آنچه درک می کنیم به خود ما بستگی دارد ، مانند زمانی که شما روی یک پرنده در حال پرواز تمرکز می کنید و آسمان پشت آن را نادیده می گیرید.


کلمات دیگر: