آدمی که در کسب پول مهارت دارد، پولساز، پرمنفعت، سودآور، پول گرد کردن
moneymaker
آدمی که در کسب پول مهارت دارد، پولساز، پرمنفعت، سودآور، پول گرد کردن
انگلیسی به فارسی
آدمی که در کسب پول مهارت دارد، پولساز
کاری که پردرآمد است، پرمنفعت، سودآور
پول ساز
انگلیسی به انگلیسی
• one who earns a lot of money; profitable business
جملات نمونه
1. Farrell's book will undoubtedly be a moneymaker.
[ترجمه ترگمان]کتاب فارل، بدون شک یک moneymaker (moneymaker)خواهد بود
[ترجمه گوگل]کتاب فارل بدون شک می تواند یک سازنده باشد
[ترجمه گوگل]کتاب فارل بدون شک می تواند یک سازنده باشد
2. But the firm is more than just a money-maker; it is the consummate all-rounder.
[ترجمه ترگمان]اما این شرکت بیش از یک تصمیم گیرنده است؛ این کار همه پسته است
[ترجمه گوگل]اما این شرکت بیش از پولدار است؛ این جامع تمام عیار است
[ترجمه گوگل]اما این شرکت بیش از پولدار است؛ این جامع تمام عیار است
3. But the front row was less confident than the back that the firm was a meritocracy of money-makers.
[ترجمه ترگمان]اما ردیف اول کم تر از گذشته بود که شرکت بر پایه شایسته سالاری of بود
[ترجمه گوگل]اما ردیف اول کمتر اعتماد به نفس از پشت بود که شرکت شایستگی بودجه سازندگان بود
[ترجمه گوگل]اما ردیف اول کمتر اعتماد به نفس از پشت بود که شرکت شایستگی بودجه سازندگان بود
4. Liquor is huge moneymaker in China already, and getting bigger every year.
[ترجمه ترگمان]Liquor در چین در حال حاضر بزرگ است و هر ساله بزرگ تر می شود
[ترجمه گوگل]مشروب فروشی در چین بزرگ است و هر ساله بزرگتر می شود
[ترجمه گوگل]مشروب فروشی در چین بزرگ است و هر ساله بزرگتر می شود
5. The Mark is Ford's biggest moneymaker, just as Cadillac is for General Motors.
[ترجمه ترگمان]مارک بزرگ ترین moneymaker است، درست مثل کادیلاک جنرال موتورز
[ترجمه گوگل]علامت گذاری به عنوان بزرگترین Ford Moneymaker است، درست همانطور که کادیلاک برای جنرال موتورز است
[ترجمه گوگل]علامت گذاری به عنوان بزرگترین Ford Moneymaker است، درست همانطور که کادیلاک برای جنرال موتورز است
6. His restaurant is a real moneymaker.
[ترجمه ترگمان]رستوران او واقعا moneymaker است
[ترجمه گوگل]رستوران او یک سازنده واقعی است
[ترجمه گوگل]رستوران او یک سازنده واقعی است
7. But Moneymaker said members of his organization have either glimpsed Bigfoot or gotten close enough to hear the creature in all but three of 30 expeditions in the United States and Canada.
[ترجمه ترگمان]اما moneymaker گفت که اعضای سازمان او یا به اندازه کافی نزدیک شده یا به اندازه کافی نزدیک شده اند تا این موجود را در هر سه سفر ۳۰ سفر در ایالات متحده و کانادا بشنوند
[ترجمه گوگل]اما مونایامیکر گفت که اعضای سازمان او به زودی نگاه بیگانه را می بینند و یا به اندازه کافی نزدیک می شوند تا این موجود را تنها در سه مورد از 30 سفر در ایالات متحده و کانادا ببینند
[ترجمه گوگل]اما مونایامیکر گفت که اعضای سازمان او به زودی نگاه بیگانه را می بینند و یا به اندازه کافی نزدیک می شوند تا این موجود را تنها در سه مورد از 30 سفر در ایالات متحده و کانادا ببینند
8. RTL has become by far Bertelsmann's biggest moneymaker, delivering $745 million in the first half, or 71% of operating profit.
[ترجمه ترگمان]RTL در نیمه نخست سال گذشته ۷۴۵ میلیون دلار و یا ۷۱ درصد سود عملیاتی را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]RTL تبدیل به بزرگترین سرمایه گذار Bertelsmann شده است، که در نیمه اول 745 میلیون دلار یا 71 درصد سود عملیاتی را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]RTL تبدیل به بزرگترین سرمایه گذار Bertelsmann شده است، که در نیمه اول 745 میلیون دلار یا 71 درصد سود عملیاتی را به خود اختصاص داده است
9. While you seem to be the big moneymaker in the relationship, this could suggest that your partner will feel deficient in comparison.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به نظر می رسد شما در این رابطه واقعا moneymaker هستید، این می تواند پیشنهاد کند که شریک زندگی شما در مقایسه با شما احساس کمبود خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که به نظر میرسد که شما در رابطه با معامله گران بزرگ هستید، این نشان می دهد که شریک زندگی شما در مقابله با نقصان احساس می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که به نظر میرسد که شما در رابطه با معامله گران بزرگ هستید، این نشان می دهد که شریک زندگی شما در مقابله با نقصان احساس می کند
10. "She's a fun girl, " says Moneymaker.
[ترجمه ترگمان]moneymaker می گوید: \" او دختر سرگرم کننده ای است \"
[ترجمه گوگل]Moneymaker می گوید: 'او یک دختر سرگرم کننده است
[ترجمه گوگل]Moneymaker می گوید: 'او یک دختر سرگرم کننده است
11. The AIDS drug market was never a major moneymaker for global drug giants, while cancer and diabetes drugs are central to the companies' very survival.
[ترجمه ترگمان]بازار دارو در زمینه مبارزه با ایدز هرگز برای غول های جهانی مبارزه نکرده است، در حالی که داروهای سرطان و دیابت در مرکز این شرکت ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]بازار مواد مخدر ایدز هرگز بزرگترین ابزار برای غول های جهانی مواد مخدر نبود، در حالی که مواد مخدر سرطانی و دیابت در بسیاری از بقای شرکت ها نقش مهمی دارند
[ترجمه گوگل]بازار مواد مخدر ایدز هرگز بزرگترین ابزار برای غول های جهانی مواد مخدر نبود، در حالی که مواد مخدر سرطانی و دیابت در بسیاری از بقای شرکت ها نقش مهمی دارند
12. It is a major moneymaker for organized crime.
[ترجمه ترگمان]این یک moneymaker بزرگ برای جرائم سازمان یافته است
[ترجمه گوگل]این یک جنایتکار بزرگ برای جرایم سازمان یافته است
[ترجمه گوگل]این یک جنایتکار بزرگ برای جرایم سازمان یافته است
13. Last year's winner, Chris Moneymaker at the World Series by winning a $ 40 internet tournament.
[ترجمه ترگمان]برنده سال گذشته، کریس moneymaker در سری مسابقات جهانی با کسب ۴۰ هزار دلار برنده جام جهانی شد
[ترجمه گوگل]برنده سال گذشته، کریس مونایامیکر در سری جهانی با بردن مسابقات اینترنتی 40 دلار
[ترجمه گوگل]برنده سال گذشته، کریس مونایامیکر در سری جهانی با بردن مسابقات اینترنتی 40 دلار
14. More important, first-class mail, the Postal Service's biggest moneymaker, has fallen 25 percent during the past decade. That's a huge problem for its bottom line.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، پست درجه اول، بزرگ ترین moneymaker خدمات پستی، طی دهه گذشته ۲۵ درصد کاهش یافته است این یک مشکل بزرگ برای خط پایین آن است
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، پست اول کلاس، بزرگترین سرمایه گذار خدمات پستی، طی دهه گذشته 25 درصد کاهش یافته است این یک مشکل بزرگ برای خط پایین آن است
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، پست اول کلاس، بزرگترین سرمایه گذار خدمات پستی، طی دهه گذشته 25 درصد کاهش یافته است این یک مشکل بزرگ برای خط پایین آن است
15. But while PC processors remain Intel's biggest moneymaker, the company is often criticized for being unfashionably late (okay, a no-show) to the fast-growing smartphone and tablet market.
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که پردازنده های کامپیوترهای شخصی بزرگ ترین moneymaker اینتل هستند، اغلب این شرکت بخاطر being دیر (خوب، یک نمایش خیر)به گوشی های هوشمند در حال رشد و بازار تبلت مورد انتقاد قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اما در حالی که پردازنده های PC باقی می ماند بزرگترین سازنده اینتل است، این شرکت اغلب به دلیل غیرواقع بودن دیر یا زود (به خوبی، بدون نمایش) به بازار گوشی های هوشمند و تبلت که سریع رشد می کنند انتقاد می شود
[ترجمه گوگل]اما در حالی که پردازنده های PC باقی می ماند بزرگترین سازنده اینتل است، این شرکت اغلب به دلیل غیرواقع بودن دیر یا زود (به خوبی، بدون نمایش) به بازار گوشی های هوشمند و تبلت که سریع رشد می کنند انتقاد می شود
16. It turns city functions into money makers rather than budget busters.
[ترجمه ترگمان]این شهر به جای بودجه، توابع شهر را تبدیل به سرمایه گذاران می کند
[ترجمه گوگل]این توابع شهر را به تولیدکنندگان پول تبدیل می کند، نه بودجه
[ترجمه گوگل]این توابع شهر را به تولیدکنندگان پول تبدیل می کند، نه بودجه
17. Casual games are also a great money maker: imagine users were offered attractive high-quality Facebook applications for 10 cents.
[ترجمه ترگمان]بازی های Casual نیز یک سازنده بزرگ هستند: تصور کنید که کاربران خدمات فیس بوک با کیفیت بالا را به مدت ۱۰ سنت پیشنهاد کرده اند
[ترجمه گوگل]بازی های گاه به گاه نیز یک سازنده پول بزرگ هستند: تصور کنید کاربران با استفاده از برنامه های جذاب با کیفیت بالا برای فیس بوک برای 10 سنت عرضه می شوند
[ترجمه گوگل]بازی های گاه به گاه نیز یک سازنده پول بزرگ هستند: تصور کنید کاربران با استفاده از برنامه های جذاب با کیفیت بالا برای فیس بوک برای 10 سنت عرضه می شوند
18. Yao Ming, 9th place, is top money maker among centers with guaranteed earnings of $1 7m.
[ترجمه ترگمان]یائو مینگ، نهم، در بین مراکز با درآمده ای تضمین شده ۱ میلیون دلار قرار دارد
[ترجمه گوگل]یاهو مینگ، نهمین جایگاه، پولی بزرگ در میان مراکز با درآمد تضمین شده 1 7 میلیون دلار است
[ترجمه گوگل]یاهو مینگ، نهمین جایگاه، پولی بزرگ در میان مراکز با درآمد تضمین شده 1 7 میلیون دلار است
19. That business would probably be a money maker if you're in the right location.
[ترجمه ترگمان]اگر در مکان مناسب هستید، این کسب وکار می تواند یک تصمیم گیرنده باشد
[ترجمه گوگل]اگر شما در محل مناسب هستید، این کسب و کار احتمالا پول ساز است
[ترجمه گوگل]اگر شما در محل مناسب هستید، این کسب و کار احتمالا پول ساز است
20. This is a modest money maker to say the least.
[ترجمه ترگمان]این یک پول ساده است که حداقل باید آن را بیان کرد
[ترجمه گوگل]این کمترین پول است که برای گفتن کم است
[ترجمه گوگل]این کمترین پول است که برای گفتن کم است
21. The real money maker, it turns out, was always our backyard.
[ترجمه ترگمان]، پول ساز واقعی معلوم شد که همیشه حیاط پشتی ما بوده
[ترجمه گوگل]معلوم شد که پول واقعی، همیشه حیاط خلوت ما بود
[ترجمه گوگل]معلوم شد که پول واقعی، همیشه حیاط خلوت ما بود
22. The species of tomato they chose to grow in the banknote compost is called money maker.
[ترجمه ترگمان]نوع گوجه فرنگی که آن ها برای رشد در the اسکناس انتخاب کردند، maker نامیده می شود
[ترجمه گوگل]گونه های گوجه فرنگی که آنها تصمیم گرفتند در کمپوست نقره ای رشد کنند، پول ساز است
[ترجمه گوگل]گونه های گوجه فرنگی که آنها تصمیم گرفتند در کمپوست نقره ای رشد کنند، پول ساز است
23. However, even if the latest technologies also can't stop each counterfeit money maker.
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی اگر آخرین تکنولوژی ها هم نتوانند هر یک از سازندگان پول های جعلی را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی اگر آخرین فن آوری ها هم نمی توانند هر پول تولید کننده تقلبی را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی اگر آخرین فن آوری ها هم نمی توانند هر پول تولید کننده تقلبی را متوقف کنند
24. Do you know that there are so many opportunities on the web for making money online. Just try to find one of them and be a Money Maker!
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که فرصت های زیادی در اینترنت برای کسب پول به صورت آنلاین وجود دارد سعی کنید یکی از آن ها را پیدا کنید و آفریننده باشید!
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که در اینترنت برای ایجاد پول آنلاین فرصت های زیادی وجود دارد فقط سعی کنید یکی از آنها را پیدا کنید و یک پول ساز باشید!
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که در اینترنت برای ایجاد پول آنلاین فرصت های زیادی وجود دارد فقط سعی کنید یکی از آنها را پیدا کنید و یک پول ساز باشید!
25. What will happen to the U. S. boxing industry now that it is without its most recognizable name and biggest money maker?
[ترجمه ترگمان]در این مورد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اس اکنون صنعت بوکس با نام بزرگ ترین و بزرگ ترین سازنده آن شناخته می شود؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر صنعت بوکس U S چه خواهد شد و بدون آن نام و قابل شناسایی ترین نام و بزرگترین تولید کننده پول است؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر صنعت بوکس U S چه خواهد شد و بدون آن نام و قابل شناسایی ترین نام و بزرگترین تولید کننده پول است؟
26. But until there's a lot more users, it's not going to be a big money maker.
[ترجمه ترگمان]اما تا زمانی که تعداد زیادی کاربر وجود داشته باشد، تبدیل به یک تصمیم گیرنده نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که کاربرهای زیادی وجود نداشته باشند، این یک سرمایه پولی بزرگ نیست
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که کاربرهای زیادی وجود نداشته باشند، این یک سرمایه پولی بزرگ نیست
کلمات دیگر: