(عامیانه)، داستان فکاهی مصور، داستان کاریکاتوری
funnies
(عامیانه)، داستان فکاهی مصور، داستان کاریکاتوری
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) داستان فکاهی مصور، داستان کاریکاتوری
(عامیانه) بخشی از روزنامه که این داستانها در آن چاپ میشود
funnies
انگلیسی به انگلیسی
• section of a newspaper containing comic strips and puzzles
جملات نمونه
1. Sounds more like the news pages than the funnies.
[ترجمه ترگمان]از \"the\" بیشتر به نظر میاد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بیشتر شبیه به صفحات خبری از funnies است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بیشتر شبیه به صفحات خبری از funnies است
2. I had lost my funnies in the revolutionary storm.
[ترجمه ترگمان]من funnies را در توفان انقلابی از دست داده بودم
[ترجمه گوگل]من جادوهای من را در طوفان انقلابی از دست داده ام
[ترجمه گوگل]من جادوهای من را در طوفان انقلابی از دست داده ام
3. She would be watching the funnies on television.
[ترجمه ترگمان]به the در تلویزیون نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او تماشا می کند funnies در تلویزیون است
[ترجمه گوگل]او تماشا می کند funnies در تلویزیون است
4. Like a bomb the show exploded, the funnies, the falsetto, Timothy himself.
[ترجمه ترگمان]the، the و Timothy، نیز مانند بمبی که این نمایش منفجر شده بود، منفجر شد
[ترجمه گوگل]این نمایش به مانند یک بمب منفجر شد، جادوها، فالستو، خود تیموتی
[ترجمه گوگل]این نمایش به مانند یک بمب منفجر شد، جادوها، فالستو، خود تیموتی
5. The crumpled paper turned out to be more funnies that he had painstakingly cut out.
[ترجمه ترگمان]کاغذ مچاله شده برای funnies که با دقت بیشتری از آن بیرون کشیده می شد، بیرون رفت
[ترجمه گوگل]کاغذ خرد شده تبدیل به خنده دار تر بود که او به سختی از بین برود
[ترجمه گوگل]کاغذ خرد شده تبدیل به خنده دار تر بود که او به سختی از بین برود
6. I liked funnies when I was a kid.
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بودم از \"funnies\" خوشم میومد
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودم دوست داشتم funnies
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودم دوست داشتم funnies
7. I like to read the funnies section of the newspaper.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم بخش funnies روزنامه را بخوانم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم بخشی از روزنامه را بخوانم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم بخشی از روزنامه را بخوانم
8. He always tells the best funnies.
[ترجمه ترگمان]او همیشه بهترین funnies را می گوید
[ترجمه گوگل]او همیشه بهترین سرگرمی ها را می گوید
[ترجمه گوگل]او همیشه بهترین سرگرمی ها را می گوید
9. Starting today I refuse to read the funnies till I hear from you.
[ترجمه ترگمان]از امروز شروع می کنم به خوندن \"funnies\" تا وقتی که ازت خبری ندارم
[ترجمه گوگل]از امروز شروع به خواندن جادوها میکنم تا از شما بشنوم
[ترجمه گوگل]از امروز شروع به خواندن جادوها میکنم تا از شما بشنوم
10. Sunday funnies are often published in color.
[ترجمه ترگمان]روزنامه های یکشنبه اغلب به صورت رنگی منتشر می شوند
[ترجمه گوگل]funnies یکشنبه اغلب در رنگ منتشر می شود
[ترجمه گوگل]funnies یکشنبه اغلب در رنگ منتشر می شود
11. The quality of that capital should also be better – there will be no more goodwill and accounting "funnies".
[ترجمه ترگمان]کیفیت این سرمایه باید بهتر باشد - دیگر حسن نیت و حسابرسی وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]کیفیت آن سرمایه نیز باید بهتر باشد - هیچ چیز بیشتر از حسابرسی و حسابرسی 'funnies' وجود نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]کیفیت آن سرمایه نیز باید بهتر باشد - هیچ چیز بیشتر از حسابرسی و حسابرسی 'funnies' وجود نخواهد داشت
12. At present reading funnies is his favorite avocation.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کتاب خواندن یک شغل مورد علاقه اوست
[ترجمه گوگل]در حال حاضر funnies خواندن جذابیت مورد علاقه او است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر funnies خواندن جذابیت مورد علاقه او است
13. Make photo funnies . Take pictures of your friends and you making funny faces. Keep the photos in your purse and pull them out during stressful times.
[ترجمه ترگمان]عکس بگیرید عکس دوستان خود را بگیرید و صورت مضحکی به خود می گیرید عکس ها را در کیف خود نگه دارید و آن ها را در دوران استرس زا بیرون بکشید
[ترجمه گوگل]عکسهای فانتزی گرفتن عکس از دوستان خود و شما چهره های خنده دار عکس ها را در کیف خود نگه دارید و آنها را در طول زمان استرس زا بردارید
[ترجمه گوگل]عکسهای فانتزی گرفتن عکس از دوستان خود و شما چهره های خنده دار عکس ها را در کیف خود نگه دارید و آنها را در طول زمان استرس زا بردارید
14. Locke: Mmm, and here I am thinking the funnies are the nicest part of the paper.
[ترجمه ترگمان]لاک: م م، و من فکر می کنم که funnies زیباترین قسمت این مقاله هستن
[ترجمه گوگل]لاک: مام، و در اینجا من فکر می کنم funnies شایسته ترین بخش از مقاله است
[ترجمه گوگل]لاک: مام، و در اینجا من فکر می کنم funnies شایسته ترین بخش از مقاله است
کلمات دیگر: