• peak hours (periods of the greatest burden upon the channels of transportation: usually right before 8 am and towards 5 pm)
rush hours
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The traffic on the streets during the rush hours virtually came to a standstill.
[ترجمه ترگمان]ترافیک در خیابان ها در ساعات شلوغی به طور مجازی متوقف شد
[ترجمه گوگل]ترافیک در خیابان ها در طول ساعت های عجله بطور تقریبی متوقف شد
[ترجمه گوگل]ترافیک در خیابان ها در طول ساعت های عجله بطور تقریبی متوقف شد
2. Extra buses are put on during rush hours.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس های اضافی در ساعات شلوغی به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]اتوبوس های اضافی در ساعات عجله قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اتوبوس های اضافی در ساعات عجله قرار می گیرند
3. The stop-and-go cycle becomes more pronounced during rush hours.
[ترجمه ترگمان]این چرخه توقف و توقف بیشتر در طول ساعات شلوغی مشخص می شود
[ترجمه گوگل]چرخه توقف و حرکت بیشتر در طول ساعت های عجله ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]چرخه توقف و حرکت بیشتر در طول ساعت های عجله ظاهر می شود
4. Many of our people ride the buses at rush hours.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم ما در ساعات شلوغی سوار اتوبوس ها می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم ما اتوبوس ها را در ساعت های عجله سوار می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم ما اتوبوس ها را در ساعت های عجله سوار می کنند
5. Driving during the rush hours can be a bit of bind.
[ترجمه ترگمان]رانندگی در ساعات شلوغی می تواند کمی محدود کننده باشد
[ترجمه گوگل]رانندگی در طول ساعت های عجله می تواند کمی درگیر باشد
[ترجمه گوگل]رانندگی در طول ساعت های عجله می تواند کمی درگیر باشد
6. However, taxis are rather hard to find during rush hours.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پیدا کردن تاکسی ها به قدری دشوار است که در طول ساعات شلوغی پیدا شوند
[ترجمه گوگل]با این حال، تاکسی ها در طول ساعت های عجله دشوار است
[ترجمه گوگل]با این حال، تاکسی ها در طول ساعت های عجله دشوار است
7. But it's really bad in rush hours, you know.
[ترجمه ترگمان]اما در ساعات شلوغی خیلی بد است، می دانی
[ترجمه گوگل]اما در ساعت های عجله واقعا بد است، می دانید
[ترجمه گوگل]اما در ساعت های عجله واقعا بد است، می دانید
8. After the rush hours long hot day, it's better then.
[ترجمه ترگمان]بعد از چند ساعت متوالی گرم، پس بهتر است
[ترجمه گوگل]پس از ساعت های عجله در طول روز گرم، بهتر است پس از آن
[ترجمه گوگل]پس از ساعت های عجله در طول روز گرم، بهتر است پس از آن
9. Cars often pile up here in the rush hours.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ها اغلب در ساعات شلوغی به اینجا می آیند
[ترجمه گوگل]ماشین ها اغلب در ساعت های عجله به سر می برند
[ترجمه گوگل]ماشین ها اغلب در ساعت های عجله به سر می برند
10. There ought to be more buses during the rush hours.
[ترجمه ترگمان]در ساعات شلوغی باید اتوبوس بیشتری وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]در طول ساعت های عجله باید اتوبوس های بیشتری داشته باشید
[ترجمه گوگل]در طول ساعت های عجله باید اتوبوس های بیشتری داشته باشید
11. Traffic jams happen all the time during rush hours.
[ترجمه ترگمان]ترافیک در طی ساعات شلوغی در تمام مدت رخ می دهد
[ترجمه گوگل]ترافیک ها همیشه در طول ساعت های عجله اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]ترافیک ها همیشه در طول ساعت های عجله اتفاق می افتد
12. Driving during the rush hours can be a bit of a bind.
[ترجمه ترگمان]رانندگی در ساعات شلوغی می تواند کمی محدود کننده باشد
[ترجمه گوگل]رانندگی در ساعات عجله می تواند کمی از یک اتصال باشد
[ترجمه گوگل]رانندگی در ساعات عجله می تواند کمی از یک اتصال باشد
13. There is heavy traffic during the rush hours.
[ترجمه ترگمان]در ساعات شلوغی ترافیک سنگینی وجود دارد
[ترجمه گوگل]ترافیک سنگین در ساعت های عجله وجود دارد
[ترجمه گوگل]ترافیک سنگین در ساعت های عجله وجود دارد
14. The traffic is often very bad at rush hours.
[ترجمه ترگمان]ترافیک اغلب در ساعات شلوغی خیلی بد است
[ترجمه گوگل]اغلب ترافیک در ساعت های عجله بسیار بد است
[ترجمه گوگل]اغلب ترافیک در ساعت های عجله بسیار بد است
پیشنهاد کاربران
ساعات پیک - ساعات اوج ترافیک
rush hours ( مشترک حملونقل )
واژه مصوب: زمان سنگینی
تعریف: ساعاتی که در آنها رفتوآمد وسایل نقلیه زیاد باشد
واژه مصوب: زمان سنگینی
تعریف: ساعاتی که در آنها رفتوآمد وسایل نقلیه زیاد باشد
کلمات دیگر: