• buying and selling within a country
domestic trade
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. In differentiating international from domestic trade, classical economists stressed the behavior of the factors of production.
[ترجمه ترگمان]اقتصاددانان کلاسیک در تمایز بین المللی از تجارت داخلی، بر رفتار عوامل تولید تاکید کردند
[ترجمه گوگل]در تمایز بین المللی از تجارت داخلی، اقتصاددانان کلاسیک بر رفتار عوامل تولید تأکید کردند
[ترجمه گوگل]در تمایز بین المللی از تجارت داخلی، اقتصاددانان کلاسیک بر رفتار عوامل تولید تأکید کردند
2. Answer : Certainly . trade companies now have domestic trade business, open value - added tax invoice is also no problem.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: قطعا شرکت های تجاری هم اکنون دارای تجارت داخلی هستند، و فاکتور مالیات بر ارزش افزوده نیز وجود ندارد
[ترجمه گوگل]جواب: مطمئنا شرکت های بازرگانی در حال حاضر دارای تجارت تجاری داخلی هستند، فاکتور ارزش افزوده مالیات باز نیز مشکلی ندارد
[ترجمه گوگل]جواب: مطمئنا شرکت های بازرگانی در حال حاضر دارای تجارت تجاری داخلی هستند، فاکتور ارزش افزوده مالیات باز نیز مشکلی ندارد
3. The company's main business and domestic trade two major categories.
[ترجمه ترگمان]کسب وکار اصلی این شرکت و تجارت داخلی دو مقوله اصلی است
[ترجمه گوگل]تجارت اصلی شرکت و تجارت داخلی دو دسته اصلی است
[ترجمه گوگل]تجارت اصلی شرکت و تجارت داخلی دو دسته اصلی است
4. We devote to domestic trade of international famous brand for refrigeration compressor and auto - control organ.
[ترجمه ترگمان]ما به تجارت داخلی مارک معروف بین المللی برای کمپرسور خنک سازی و عضو کنترل خودکار اختصاص می دهیم
[ترجمه گوگل]ما به تجارت داخلی مارک معروف بین المللی برای کمپرسور تبرید و ارگان کنترل خودکار اختصاص داده ایم
[ترجمه گوگل]ما به تجارت داخلی مارک معروف بین المللی برای کمپرسور تبرید و ارگان کنترل خودکار اختصاص داده ایم
5. Domestic trade and the import and export business and so on, adopt the multiplex management system.
[ترجمه ترگمان]تجارت داخلی و واردات و تجارت صادرات و غیره، سیستم مدیریت پیچیده را اتخاذ می کنند
[ترجمه گوگل]تجارت داخلی و تجارت واردات و صادرات و غیره، سیستم مدیریت چند منظوره را اتخاذ می کند
[ترجمه گوگل]تجارت داخلی و تجارت واردات و صادرات و غیره، سیستم مدیریت چند منظوره را اتخاذ می کند
6. The company engages mainly in domestic trade exporting and importing.
[ترجمه ترگمان]این شرکت عمدتا در زمینه صادرات و واردات داخلی شرکت دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتا در صادرات و واردات تجارت داخلی فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتا در صادرات و واردات تجارت داخلی فعالیت می کند
7. Familiar with the manufacture activities, foreign and domestic trade, financial, law, accounting and tax knowledge.
[ترجمه ترگمان]آشنا با فعالیت های تولید، تجارت خارجی و داخلی، مالی، قانون، حسابداری و مالیات
[ترجمه گوگل]آشنا با فعالیت های تولید، تجارت خارجی، داخلی، مالی، قانون، حسابداری و دانش مالیاتی
[ترجمه گوگل]آشنا با فعالیت های تولید، تجارت خارجی، داخلی، مالی، قانون، حسابداری و دانش مالیاتی
8. The article analyzes the underlying legislative defects of domestic trade agency system, and proposes corresponding countermeasures.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، نقص های اساسی اساسی سیستم نمایندگی تجارت داخلی را تجزیه و تحلیل می کند و اقدامات متقابل مربوطه را پیشنهاد می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله نقصهای قانونی اساسی سیستم آژانس تجارت داخلی را بررسی و پیشنهادات متفاوتی را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله نقصهای قانونی اساسی سیستم آژانس تجارت داخلی را بررسی و پیشنهادات متفاوتی را پیشنهاد می کند
9. Companies adhere to the export trade, domestic trade subsidiary business philosophy, and constantly expand international market share again, at the same time(Sentence dictionary), domestic oil market are also increases.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها به تجارت صادرات، تجارت داخلی وابسته تجاری، و به طور مداوم سهم بازار بین المللی را همزمان گسترش می دهند، در همان زمان (فرهنگ لغت)، بازار نفت داخلی نیز افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]شرکت ها در معرض تجارت صادراتی، فلسفه کسب و کار شرکت های تجاری داخلی قرار می گیرند و در عین حال (سهم بازار بین المللی)، بازار نفت داخلی نیز افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]شرکت ها در معرض تجارت صادراتی، فلسفه کسب و کار شرکت های تجاری داخلی قرار می گیرند و در عین حال (سهم بازار بین المللی)، بازار نفت داخلی نیز افزایش می یابد
10. Despite the isolation, domestic trade and agricultural production continued to improve.
[ترجمه ترگمان]با وجود انزوای، تجارت داخلی و تولید کشاورزی همچنان بهبود یافت
[ترجمه گوگل]علیرغم انزوا، تجارت داخلی و تولیدات کشاورزی همچنان بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]علیرغم انزوا، تجارت داخلی و تولیدات کشاورزی همچنان بهبود یافته است
11. Tackling domestic trade barriers and embracing trade should be an integral part of development strategies.
[ترجمه ترگمان]مقابله با موانع تجاری داخلی و پذیرفتن تجارت باید بخش الزامی از استراتژی های توسعه باشد
[ترجمه گوگل]مقابله با موانع تجاری داخلی و پذیرش تجارت باید بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی های توسعه باشد
[ترجمه گوگل]مقابله با موانع تجاری داخلی و پذیرش تجارت باید بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی های توسعه باشد
12. Some abbreviations in common use in domestic trade may not be readily understood in international trade.
[ترجمه ترگمان]برخی از اختصارات در تجارت داخلی ممکن است به آسانی در تجارت بین المللی درک نشوند
[ترجمه گوگل]برخی از اختصارات در استفاده مشترک در تجارت داخلی ممکن است در تجارت بین الملل قابل فهم نباشد
[ترجمه گوگل]برخی از اختصارات در استفاده مشترک در تجارت داخلی ممکن است در تجارت بین الملل قابل فهم نباشد
13. Generally, there are certain differences which justify the separate treatment of international trade and domestic trade.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، تفاوت های ویژه ای وجود دارند که رفتار جداگانه تجارت بین المللی و تجارت داخلی را توجیه می کنند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، تفاوت های مشخصی وجود دارد که رفتار جداگانه ای بین تجارت بین المللی و تجارت داخلی را توجیه می کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، تفاوت های مشخصی وجود دارد که رفتار جداگانه ای بین تجارت بین المللی و تجارت داخلی را توجیه می کند
14. At present mainly engaged in chemical raw materials, textiles international and domestic trade.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر اصولا درگیر مواد خام شیمیایی، منسوجات و تجارت داخلی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به طور عمده در مواد شیمیایی خام، منسوجات بین المللی و تجارت داخلی مشغول اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به طور عمده در مواد شیمیایی خام، منسوجات بین المللی و تجارت داخلی مشغول اند
15. At the time Deng Xiaoping and Gorbachev came to power, domestic trade was dominated by state trading networks.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، دنگ Xiaoping و گورباچف به قدرت رسیدند، تجارت داخلی تحت سلطه شبکه های تجاری ایالتی بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان دنگ Xiaoping و گورباچف به قدرت رسید، تجارت داخلی توسط شبکه های تجاری دولتی تحت سلطه بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان دنگ Xiaoping و گورباچف به قدرت رسید، تجارت داخلی توسط شبکه های تجاری دولتی تحت سلطه بود
کلمات دیگر: