اساسا
fundamentality
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• essentialness, state of being basic, state of being necessary, vitalness
جملات نمونه
1. Sustainable development is fundamentality stratagem of the development of Chinese social economy.
[ترجمه ترگمان]توسعه پایدار، طرحی برای توسعه اقتصاد اجتماعی چین است
[ترجمه گوگل]توسعه پایدار، راهبردهای اساسی توسعه اقتصاد چینی چین است
[ترجمه گوگل]توسعه پایدار، راهبردهای اساسی توسعه اقتصاد چینی چین است
2. The fundamentality of service grid is facilitating service sharing and collaborating to afford on demand service.
[ترجمه ترگمان]The of the service خدمات به اشتراک گذاری خدمات و مشارکت در پرداخت خدمات تقاضا را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]پایه و اساس شبکه خدمات تسهیل در اشتراک گذاری خدمات و همکاری برای پرداخت هزینه خدمات تقاضا است
[ترجمه گوگل]پایه و اساس شبکه خدمات تسهیل در اشتراک گذاری خدمات و همکاری برای پرداخت هزینه خدمات تقاضا است
3. Subject building is the fundamentality of universities and colleges.
[ترجمه ترگمان]ساختمان موضوع the دانشگاه ها و دانشگاه ها است
[ترجمه گوگل]تدریس موضوع اساسا دانشگاه ها و کالج ها است
[ترجمه گوگل]تدریس موضوع اساسا دانشگاه ها و کالج ها است
4. This paper introduces the fundamentality of maize stalk strength determining in maize inherit breeding, it put forwards the design principle of maize stalk strength determining.
[ترجمه ترگمان]این مقاله the تولید کننده مقاومت ساقه ذرت را معرفی می کند که در آن ساقه های ذرت و تولید به ارث برده می شود و اصل طراحی برای تعیین مقاومت ساقه ذرت را به جلو می برد
[ترجمه گوگل]این مقاله پایه و اساس استحکام ساقه ذرت را تعیین می کند در ارقام موروثی ذرت، آن را به ارمغان می آورد اصل طراحی استحکام ساقه ذرت
[ترجمه گوگل]این مقاله پایه و اساس استحکام ساقه ذرت را تعیین می کند در ارقام موروثی ذرت، آن را به ارمغان می آورد اصل طراحی استحکام ساقه ذرت
5. It is its fundamentality to embody the will of the broad masses of the people and that the constitution being constituted by people.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه آن است که اراده توده های وسیعی از مردم را تجسم کند و قانون اساسی توسط مردم تشکیل شود
[ترجمه گوگل]پایه و اساس آن اراده توده های گسترده مردم است و قانون اساسی که توسط مردم تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]پایه و اساس آن اراده توده های گسترده مردم است و قانون اساسی که توسط مردم تشکیل شده است
6. The building of rural human resource is the fundamentality and emphasis of building the human resource in our country.
[ترجمه ترگمان]ایجاد منابع انسانی روستایی fundamentality و تاکید بر ایجاد منابع انسانی در کشور ما است
[ترجمه گوگل]احداث منابع انسانی روستایی اساس و تأکید بر ایجاد منابع انسانی در کشور ما است
[ترجمه گوگل]احداث منابع انسانی روستایی اساس و تأکید بر ایجاد منابع انسانی در کشور ما است
7. Encircle centralizing all of the enterprises, based fundamentality profits of crowd, and built the key of developing surroundings brand, to improve fastening progress.
[ترجمه ترگمان]encircle، متمرکز کردن همه شرکت ها، بر مبنای سود حاصل از جمعیت، و کلید توسعه تجاری محیط، برای بالا بردن روند پیشرفت
[ترجمه گوگل]محیطی که همه شرکت ها را متمرکز می کند، بر اساس مبانی پایه ای جمعیت، و کلیدی برای توسعه نام تجاری اطراف را ایجاد کرده اند تا پیشرفت چفت و بست را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]محیطی که همه شرکت ها را متمرکز می کند، بر اساس مبانی پایه ای جمعیت، و کلیدی برای توسعه نام تجاری اطراف را ایجاد کرده اند تا پیشرفت چفت و بست را بهبود بخشد
8. Moral education fundamentality of school education.
[ترجمه ترگمان]آموزش اخلاقی مانع تحصیل در مدرسه می شود
[ترجمه گوگل]مبنای آموزش اخلاقی آموزش مدرسه
[ترجمه گوگل]مبنای آموزش اخلاقی آموزش مدرسه
9. The fundamentality of happiness lies in the choice of lifestyles.
[ترجمه ترگمان]سعادت شادی در انتخاب سبک زندگی نهفته است
[ترجمه گوگل]اساس شادی در انتخاب شیوه زندگی است
[ترجمه گوگل]اساس شادی در انتخاب شیوه زندگی است
10. Educational research ability of teachers is a fundamentality for the professional growth of teachers and an important condition to promote the professional construction of teachers.
[ترجمه ترگمان]توانایی تحقیق آموزشی معلمان، fundamentality برای رشد حرفه ای معلمان و یک شرایط مهم برای ترویج و ارتقای حرفه ای معلمان است
[ترجمه گوگل]توانایی تحصیلی معلمان معلمان، مبنای رشد حرفه ای معلمان و یک شرط مهم برای ترویج ساخت حرفه ای معلمان است
[ترجمه گوگل]توانایی تحصیلی معلمان معلمان، مبنای رشد حرفه ای معلمان و یک شرط مهم برای ترویج ساخت حرفه ای معلمان است
11. The fundamentality of reliability of information is analyzed.
[ترجمه ترگمان]قابلیت اطمینان پذیری اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پایه و اساس اعتبار اطلاعات تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]پایه و اساس اعتبار اطلاعات تجزیه و تحلیل می شود
12. BELE believes that quality is the fundamentality of design forever.
[ترجمه ترگمان]BELE بر این باور است که کیفیت برای همیشه the طراحی است
[ترجمه گوگل]BELE معتقد است که کیفیت اساسا طراحی برای همیشه است
[ترجمه گوگل]BELE معتقد است که کیفیت اساسا طراحی برای همیشه است
13. The structure of person with ability is the fundamentality of the company development and grandness.
[ترجمه ترگمان]ساختار فرد با توانایی، fundamentality توسعه شرکت و grandness است
[ترجمه گوگل]ساختار فرد با توانایی، پایه و اساس توسعه و انعطاف پذیری شرکت است
[ترجمه گوگل]ساختار فرد با توانایی، پایه و اساس توسعه و انعطاف پذیری شرکت است
14. Domestic and international information - based experience of development indicate that talents are key and fundamentality.
[ترجمه ترگمان]تجربه داخلی و بین المللی مبتنی بر اطلاعات توسعه نشان می دهد که استعدادهای کلیدی و کلیدی هستند
[ترجمه گوگل]تجارب مبتنی بر اطلاعات داخلی و بین المللی نشان می دهد که استعدادها کلیدی و پایه ای هستند
[ترجمه گوگل]تجارب مبتنی بر اطلاعات داخلی و بین المللی نشان می دهد که استعدادها کلیدی و پایه ای هستند
کلمات دیگر: