کلمه جو
صفحه اصلی

itemise

انگلیسی به فارسی

جزییات


انگلیسی به انگلیسی

• catalog, list, enumerate, set down in full detail (also itemize)

جملات نمونه

1. Itemise your gear and mark major items with your name and post code.
[ترجمه ترگمان]لوازم خود را مرتب کنید و آیتم های مهم با نام و کد پستی خود را علامت گذاری کنید
[ترجمه گوگل]در مورد دنده خود را مشخص کنید و عناصر مهم خود را با نام و کد پستی خود علامت بزنید

2. It provides detailed monthly reports and annual summaries itemising the amount overcharged, or if appropriate, undercharged.
[ترجمه ترگمان]گزارش ماهانه دقیق و خلاصه سالانه مبلغی را که غلو می شود، و یا اگر مناسب باشد، فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این گزارشات ماهانه و مقیاس سالانه را که در آن مقدار اضافی و یا در صورت لزوم زیر تخلیه می شود، ارائه می دهد

3. The next stage is a policy profile, which will itemise savings plans, life-cover policies and pension schemes.
[ترجمه ترگمان]مرحله بعدی یک پروفایل سیاست است که برنامه های پس انداز، سیاست های پوشش زندگی و برنامه های بازنشستگی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]مرحله بعدی یک نمایه سیاسی است که طرح های پس انداز، سیاست های پوشش زندگی و طرح های بازنشستگی را مشخص می کند

4. Agility :- A good way to boost our avoidance, agility provides the most efficient means to boost our dodge rate but is hard to itemise for.
[ترجمه ترگمان]چابکی: یک روش خوب برای افزایش اجتنابی، چابکی بهترین راه برای افزایش سرعت dodge را فراهم می کند، اما برای آن دشوار است
[ترجمه گوگل]چابکی: - یک راه خوب برای جلوگیری از اجتناب از ما، چابکی فراهم می کند که کارآمد ترین ابزار برای افزایش نرخ گاو ما، اما برای آن سخت است

5. Article 23 A joint venture shall set up journals to itemise cash and bank transactions in chronological order.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۳ باید یک سرمایه گذاری مشترک را برای itemise معاملات بانکی و معاملات بانکی به ترتیب زمانی تنظیم کند
[ترجمه گوگل]ماده 23 سرمایه گذاری مشترک بایستی مجلات را به ترتیب زمانی به صورت نقدی و معاملات بانکی تنظیم کند

پیشنهاد کاربران

نظم دادن
مرتب کردن


کلمات دیگر: