• take harsh criticism, be exposed to attacks from all sides, be punished harshly
run the gauntlet
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Some of the witnesses had to run the gauntlet of television cameras and reporters.
[ترجمه ترگمان]برخی از شاهدان مجبور بودند جلوی پای دوربین و گزارشگران تلویزیونی را بگیرند
[ترجمه گوگل]برخی از شاهدان باید دستکش دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]برخی از شاهدان باید دستکش دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران را اجرا کنند
2. Every day they had to run the gauntlet of hostile journalists on their way to school.
[ترجمه ترگمان]هر روز مجبور بودند جلوی پای روزنامه نگاران دشمن را بگیرند
[ترجمه گوگل]هر روز آنها مجبور بودند دستکش روزنامه نگاران متخاصم را در راه خود به مدرسه ببرند
[ترجمه گوگل]هر روز آنها مجبور بودند دستکش روزنامه نگاران متخاصم را در راه خود به مدرسه ببرند
3. A defendant should be required to run the gauntlet of the criminal court system only once.
[ترجمه ترگمان]یک متهم باید برای اداره دادگاه جنایی تنها یک بار مورد نیاز باشد
[ترجمه گوگل]یک متهم باید فقط یک بار دستگیر سیستم دادگاه کیفری شود
[ترجمه گوگل]یک متهم باید فقط یک بار دستگیر سیستم دادگاه کیفری شود
4. As they left afterwards, they had to run the gauntlet of television cameras and reporters.
[ترجمه ترگمان]همانطور که بعدا رفتند، آن ها مجبور بودند جلوی پای دوربین و گزارشگران تلویزیونی را بگیرند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه آنها را ترک کردند، مجبور بودند دستکش دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه آنها را ترک کردند، مجبور بودند دستکش دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران را اجرا کنند
5. Yet neither of them had to run the gauntlet of hate that Barmby has experienced.
[ترجمه ترگمان]با این حال هیچ یک از آن ها مجبور نبودند جلوی خشم و نفرتش را بگیرند که Barmby تجربه کرده بود
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ یک از آنها نباید دستکاری نفرت انگیز را که Barmby تجربه کرده بود، اجرا کند
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ یک از آنها نباید دستکاری نفرت انگیز را که Barmby تجربه کرده بود، اجرا کند
6. John and all the celebrities had to run the gauntlet of gun muzzles.
[ترجمه ترگمان]جان و همه افراد مشهور مجبور بودند که the را بیرون بکشند
[ترجمه گوگل]جان و تمام افراد مشهور مجبور بودند که دستکشهای موشک را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]جان و تمام افراد مشهور مجبور بودند که دستکشهای موشک را اجرا کنند
7. Joe had to run the gauntlet as part of his initiation into the club.
[ترجمه ترگمان]جو ناچار شد که به عنوان قسمتی از ورود او به باشگاه، جلو آن ها را بگیرد
[ترجمه گوگل]جو باید مجبور بود که دستکش را به عنوان بخشی از شروع خود به باشگاه اجرا کند
[ترجمه گوگل]جو باید مجبور بود که دستکش را به عنوان بخشی از شروع خود به باشگاه اجرا کند
8. Before getting the proposals accepted, the government had to run the gauntlet of hostility from its own supporters.
[ترجمه ترگمان]پیش از این که پیشنهادها مورد قبول واقع شود، دولت مجبور بود مبارزه خصمانه با حامیان خود را اجرا کند
[ترجمه گوگل]قبل از پذیرفتن پیشنهادها، دولت مجبور بود که از طرفداران خود دست به دامن دشمنی بزند
[ترجمه گوگل]قبل از پذیرفتن پیشنهادها، دولت مجبور بود که از طرفداران خود دست به دامن دشمنی بزند
9. Their budgets are closely controlled by Congress and any departmental legislative proposals will have to run the gauntlet of Congressional scrutiny.
[ترجمه ترگمان]بودجه آن ها به شدت توسط کنگره کنترل می شود و هر گونه پیشنهاد قانونی در بخش اجرایی باید جلوی جریان موشکافی کنگره را بگیرد
[ترجمه گوگل]بودجه آنها توسط کنگره به شدت کنترل می شود و هر گونه پیشنهادی قانونی اداره مجاز به اجرای دستیار بازرسی کنگره است
[ترجمه گوگل]بودجه آنها توسط کنگره به شدت کنترل می شود و هر گونه پیشنهادی قانونی اداره مجاز به اجرای دستیار بازرسی کنگره است
10. But in announcing the move Chris Dean had to run the gauntlet of press more interested in his private life.
[ترجمه ترگمان]اما با خبر دادن این حرکت، کریس دین مجبور شده بود که بیش از پیش به زندگی خصوصی خود علاقمند باشد
[ترجمه گوگل]اما در اعلام حرکت، کریس دین مجبور شد که دستکش های مطبوعاتی را که علاقه مند به زندگی خصوصی او بودند، اجرا کند
[ترجمه گوگل]اما در اعلام حرکت، کریس دین مجبور شد که دستکش های مطبوعاتی را که علاقه مند به زندگی خصوصی او بودند، اجرا کند
11. Millions of young goby fish head upstream, but they must first run the gauntlet of the lowlands.
[ترجمه ترگمان]میلیون ها کارگر جوان در بالای رودخانه به بالا دست دارند، اما ابتدا باید جلوی پای زمین های پست را بگیرند
[ترجمه گوگل]میلیون ها ماهی جوان ماهی قزل آلا سر بالاتره، اما آنها ابتدا باید دستکش نواحی را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]میلیون ها ماهی جوان ماهی قزل آلا سر بالاتره، اما آنها ابتدا باید دستکش نواحی را اجرا کنند
12. In Charleston, South Carolina, organisers of a "secession ball" continued despite a barrage of media criticism, and having to run the gauntlet of protesters on the night.
[ترجمه ترگمان]در چارلزتون، کارولینای جنوبی، سازمان دهندگان یک \"مجلس رقص\" علی رغم رگبار شدید رسانه ها و مجبور کردن به مبارزه با معترضین در شب ادامه دادند
[ترجمه گوگل]در چارلستون، کارولینای جنوبی، سازمان دهندگان 'یکپارچه سازی توپ' با وجود بحران انتقاد رسانه ای، و نیاز به دست زدن به معترضان در شب ادامه داد
[ترجمه گوگل]در چارلستون، کارولینای جنوبی، سازمان دهندگان 'یکپارچه سازی توپ' با وجود بحران انتقاد رسانه ای، و نیاز به دست زدن به معترضان در شب ادامه داد
13. International companies cannot access an inventory of vital American satellite components and place orders as the need develops because each component must run the gauntlet of export controls.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بین المللی نمی توانند به فهرستی از اجزای حیاتی ماهواره آمریکایی دسترسی داشته باشند و دستورها را به عنوان نیاز توسعه دهند زیرا هر جز باید خطر کنترل صادرات را اجرا کند
[ترجمه گوگل]شرکت های بین المللی می توانند به موجودی اجزای مهم ماهواره ای آمریکا دسترسی یابند و در صورت نیاز نیازی به سفارشات نداشته باشند زیرا هر جزء باید دستکش کنترل صادرات را اجرا کند
[ترجمه گوگل]شرکت های بین المللی می توانند به موجودی اجزای مهم ماهواره ای آمریکا دسترسی یابند و در صورت نیاز نیازی به سفارشات نداشته باشند زیرا هر جزء باید دستکش کنترل صادرات را اجرا کند
14. Now he is a regular in the first team again, he is now having to run the gauntlet of the fans, who have marked him out as the weak link in Arsene Wenger's side.
[ترجمه ترگمان]اکنون او دوباره در گروه اول قرار دارد، و اکنون ناچار است جلوی پای طرفداران را بگیرد، که او را به عنوان یک حلقه ضعیف در سمت Wenger نشان داده اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او به طور منظم در تیم اول دوباره، او در حال حاضر نیاز به اجرا دستکش از طرفداران، که او را به عنوان ضعف در آرسن ونگر است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او به طور منظم در تیم اول دوباره، او در حال حاضر نیاز به اجرا دستکش از طرفداران، که او را به عنوان ضعف در آرسن ونگر است
پیشنهاد کاربران
از هر طرف آماج حمله و انتقاد دشمنان قرار گرفتن
passing difficult steps
کلمات دیگر: