کلمه جو
صفحه اصلی

trial period

انگلیسی به فارسی

دوره آزمایشی


انگلیسی به انگلیسی

• epoch of time intended for experience before a final decision

جملات نمونه

1. The project will run for a six-month trial period.
[ترجمه ترگمان]این پروژه برای یک دوره آزمایشی شش ماهه اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]این پروژه برای مدت آزمایشی شش ماهه اجرا خواهد شد

2. You can have it for a trial period .
[ترجمه ترگمان]شما می توانید برای یک دوره آزمایشی آن را داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما می توانید آن را برای دوره آزمایشی داشته باشید

3. They adopted the system for a trial period .
[ترجمه ترگمان]آن ها این سیستم را برای یک دوره آزمایشی اتخاذ کردند
[ترجمه گوگل]آنها سیستم را برای مدت آزمایشی تصویب کردند

4. She agreed to employ me for a trial period.
[ترجمه ترگمان]او موافقت کرد که مرا برای یک دوره آزمایشی استخدام کند
[ترجمه گوگل]او موافقت کرد که من را برای دوره آزمایشی استخدام کنم

5. The redundancy payments legislation allows employees a four-week trial period in which to make up their minds.
[ترجمه ترگمان]قانون پرداخت افزونگی به کارمندان یک دوره چهار هفته ای را می دهد که در آن ذهن آن ها را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]قوانین پرداخت هزینه های اضافی به کارمندان اجازه می دهد که دوره آزمایشی چهار هفته ای را در نظر بگیرند

6. Therefore, if your daughter truly has scoliosis, the trial period you asked is not warranted.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر دختر شما واقعا scoliosis داشته باشد، دوره آزمایشی که درخواست کرده اید مجاز نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر دختر شما اسکولیوز واقعا داشته باشد، دوره آزمایشی که شما خواسته اید، ضروری نیست

7. Sort of a trial period to get acquainted.
[ترجمه ترگمان]یک دوره آزمایشی برای آشنایی با آن ها
[ترجمه گوگل]از یک دوره آزمایشی برای آشنا شدن استفاده کنید

8. Agents are usually appointed for a trial period at first, with extensions to the contract after that.
[ترجمه ترگمان]نمایندگان معمولا برای یک دوره آزمایشی در ابتدا با تمدید قرارداد بعد از آن منصوب می شوند
[ترجمه گوگل]نمایندگان معمولا در ابتدا برای مدت آزمایشی منصوب می شوند و پس از آن قرارداد به قرارداد منعقد می شوند

9. I accept all terms and conditions above during trial period.
[ترجمه ترگمان]من همه شرایط و شرایط فوق در طول دوره آزمایشی را می پذیرم
[ترجمه گوگل]من شرایط و ضوابط بالا را در طول دوره آزمایشی قبول می کنم

10. ScrapBook is shareware, with a 30 - day trial period.
[ترجمه ترگمان]scrapbook با یک دوره آزمایشی ۳۰ روزه shareware است
[ترجمه گوگل]ScrapBook نرم افزاری است که دارای یک دوره آزمایشی 30 روزه است

11. Once the trial period ended, the customers began incurring credit card charges they had not approved.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دوره آزمایشی به پایان رسید، مشتریان به پرداخت اعتبار کارت اعتباری پرداخت که آن ها تایید نکرده بودند
[ترجمه گوگل]هنگامی که دوره آزمایشی به پایان رسید، مشتریان هزینه کارت اعتباری را که قبلا تأیید نشده بود، شروع کردند

12. At the end of the trial period, the researchers found no changes in natural killer cell activity except in the group taking fish oil.
[ترجمه ترگمان]در پایان دوره آزمایشی، محققان هیچ تغییری در فعالیت سلول کشنده طبیعی به جز در گروه مصرف کنندگان ماهی پیدا نکردند
[ترجمه گوگل]در پایان دوره آزمایشی، محققان هیچ تغییری در فعالیت های سلول های قاتل طبیعی انجام ندادند، به جز گروهی که ماهی را مصرف می کردند

13. The security system will be reviewed after a three-month trial period .
[ترجمه ترگمان]سیستم امنیتی پس از سه ماه محاکمه مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]سیستم امنیتی پس از یک دوره آزمایشی سه ماهه بررسی خواهد شد

14. You can use the software free for a 30-day trial period.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از نرم افزار آزاد برای یک دوره آزمایشی ۳۰ روزه استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از نرم افزار رایگان برای یک دوره آزمایشی 30 روزه استفاده کنید

پیشنهاد کاربران

دوره آزمایشی ( غیر تخصصی )



کلمات دیگر: