کارتنه کوچک که آنرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
money spinner
کارتنه کوچک که آنرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
انگلیسی به انگلیسی
• one who handles a lot of money
جملات نمونه
1. Personal computer software looks to be a good money spinner too having grown 200% though from an admittedly small customer base.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار کامپیوتر شخصی به نظر می رسد که در مقایسه با یک مشتری کوچک بسیار کوچک، در مقایسه با یک مشتری کوچک، به میزان ۲۰۰ % رشد کرده باشد
[ترجمه گوگل]نرمافزارهای شخصی، به نظر میرسد که یک پولیپ پولی خوب نیز داشته باشد، اگرچه از نظر بالقوه مشتری کوچک، 200٪ رشد کرده است
[ترجمه گوگل]نرمافزارهای شخصی، به نظر میرسد که یک پولیپ پولی خوب نیز داشته باشد، اگرچه از نظر بالقوه مشتری کوچک، 200٪ رشد کرده است
2. In the west province the money spinner is cocoa.
[ترجمه ترگمان]در استان غرب، spinner چرخشی کاکائو است
[ترجمه گوگل]در غرب استان پول نقره ای کاکائو است
[ترجمه گوگل]در غرب استان پول نقره ای کاکائو است
3. This seaside hotel's a real money spinner, especially in the summer months.
[ترجمه ترگمان]این هتل کنار دریا، به خصوص در ماهه ای تابستان، یک پرتاب کننده سریع پول است
[ترجمه گوگل]این هتل ساحلی یک جاسوس پول واقعی است، مخصوصا در ماه های تابستان
[ترجمه گوگل]این هتل ساحلی یک جاسوس پول واقعی است، مخصوصا در ماه های تابستان
4. Could this be a massive money spinner?
[ترجمه ترگمان]این میتونه یه شرکت حقوقی بزرگ باشه؟
[ترجمه گوگل]آیا این می تواند یک پول نقد عظیم باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا این می تواند یک پول نقد عظیم باشد؟
5. My job was a matter of learning to think and sound like a money spinner.
[ترجمه ترگمان]کار من یک موضوع یادگیری برای فکر کردن بود و مثل یک پرتاب کننده توپ بود
[ترجمه گوگل]شغل من یک موضوع یادگیری بود که به نظر می رسید و مانند یک پول نقره ای به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]شغل من یک موضوع یادگیری بود که به نظر می رسید و مانند یک پول نقره ای به نظر می رسید
6. As my hometown gears up for the 2012 Olympic Games, its inhabitants are split between whether the event will be a giant money spinner or a massive hole in the pocket.
[ترجمه ترگمان]همانطور که زادگاه من برای بازی های المپیک ۲۰۱۲ آماده می شود، ساکنان آن از این که آیا این رویداد یک توپ بزرگ پول یا یک سوراخ بزرگ در جیب خواهد بود، جدا می شوند
[ترجمه گوگل]همانطور که زادگاه من برای بازی های المپیک 2012 برگزار می شود، ساکنان آن بین این که آیا این رویداد یک غول پولی بزرگ و یا یک سوراخ عظیم در جیب خواهد بود، تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]همانطور که زادگاه من برای بازی های المپیک 2012 برگزار می شود، ساکنان آن بین این که آیا این رویداد یک غول پولی بزرگ و یا یک سوراخ عظیم در جیب خواهد بود، تقسیم شده است
کلمات دیگر: