منطقه پرجمعیت
populated area
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• area in which people live
جملات نمونه
1. Had the bomb dropped over a populated area of the city, there might have been a great deal of damage.
[ترجمه ترگمان]اگر بمب روی یک منطقه پر از جمعیت شهر سقوط می کرد، ممکن بود خسارت زیادی به او وارد شده باشد
[ترجمه گوگل]اگر این بمب بیش از یک منطقه جمعیتی از شهر افتاده باشد، ممکن است آسیب زیادی وارد شود
[ترجمه گوگل]اگر این بمب بیش از یک منطقه جمعیتی از شهر افتاده باشد، ممکن است آسیب زیادی وارد شود
2. The southeast is the most densely populated area.
[ترجمه ترگمان]جنوب شرقی پرجمعیت ترین ناحیه است
[ترجمه گوگل]جنوب شرقی منطقه پرجمعیت ترین است
[ترجمه گوگل]جنوب شرقی منطقه پرجمعیت ترین است
3. And though this is indeed a busy, heavily populated area, first impressions are deceptive.
[ترجمه ترگمان]و اگرچه این در واقع یک منطقه شلوغ و پر جمعیت است، برداشت اول فریبنده است
[ترجمه گوگل]و اگر چه این واقعا یک منطقه مشغول، به شدت جمعیت است، اولین تصورات فریبنده است
[ترجمه گوگل]و اگر چه این واقعا یک منطقه مشغول، به شدت جمعیت است، اولین تصورات فریبنده است
4. In any populated area, such a wave would cause total destruction.
[ترجمه ترگمان]در هر منطقه پرجمعیت، چنین موج باعث نابودی کامل خواهد شد
[ترجمه گوگل]در هر منطقه جمعیتی، چنین موج می تواند باعث تخریب کامل شود
[ترجمه گوگل]در هر منطقه جمعیتی، چنین موج می تواند باعث تخریب کامل شود
5. This is the wildest, bleakest and least densely populated area of Ulthuan.
[ترجمه ترگمان]این وحشی ترین، bleakest و حداقل منطقه پرجمعیت Ulthuan است
[ترجمه گوگل]این ناحیه ی وحشی ترین، بی نظیر ترین و کمترین جمعیت پرجمعیت Ulthuan است
[ترجمه گوگل]این ناحیه ی وحشی ترین، بی نظیر ترین و کمترین جمعیت پرجمعیت Ulthuan است
6. Next, we'll draw a rectangle to indicate a populated area on the route.
[ترجمه ترگمان]سپس، مستطیل را رسم می کنیم تا یک ناحیه پرجمعیت در مسیر را نشان دهیم
[ترجمه گوگل]بعد، ما یک مستطیل برای نشان دادن یک منطقه جمعیتی در مسیر می کشیم
[ترجمه گوگل]بعد، ما یک مستطیل برای نشان دادن یک منطقه جمعیتی در مسیر می کشیم
7. The densely populated area faces shortages of food, medicine, water and electric power.
[ترجمه ترگمان]این منطقه پرجمعیت با کمبود غذا، دارو، آب و برق مواجه است
[ترجمه گوگل]این منطقه پرجمعیت با کمبود مواد غذایی، دارو، آب و برق مواجه است
[ترجمه گوگل]این منطقه پرجمعیت با کمبود مواد غذایی، دارو، آب و برق مواجه است
8. This sparsely populated area has no freeway.
[ترجمه ترگمان]این منطقه پرجمعیت، یک بزرگراه ندارد
[ترجمه گوگل]این منطقه کم جمعیت جمعیتی ندارد
[ترجمه گوگل]این منطقه کم جمعیت جمعیتی ندارد
9. In those densely populated area there are lots of conflicts in society, economy, culture and environment.
[ترجمه ترگمان]در آن مناطق پرجمعیت، درگیری های زیادی در جامعه، اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست وجود دارد
[ترجمه گوگل]در آن مناطق پرجمعیت، در جامعه، اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست، بسیاری از درگیری ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]در آن مناطق پرجمعیت، در جامعه، اقتصاد، فرهنگ و محیط زیست، بسیاری از درگیری ها وجود دارد
10. The county is 100 miles long and my constituency is the most sparsely populated area of Cornwall.
[ترجمه ترگمان]این شهرستان ۱۰۰ مایل طول دارد و حوزه انتخاباتی من the منطقه کورنوال است
[ترجمه گوگل]این منطقه 100 مایلی طول دارد و حوزه انتخابیه من کمترین جمعیت منطقه کورنوال است
[ترجمه گوگل]این منطقه 100 مایلی طول دارد و حوزه انتخابیه من کمترین جمعیت منطقه کورنوال است
11. Eaglesbush Valley - a tranquil woodland walk within the densely populated area of Melincrythan.
[ترجمه ترگمان]دره Eaglesbush - جنگلی آرام در منطقه پرجمعیت of
[ترجمه گوگل]دره Eaglesbush - یک جنگل آرام راه رفتن در داخل منطقه پرجمعیت Melincrythan
[ترجمه گوگل]دره Eaglesbush - یک جنگل آرام راه رفتن در داخل منطقه پرجمعیت Melincrythan
12. These cell sites are usually on apole located at a populated area.
[ترجمه ترگمان]این سایت ها معمولا در apole واقع در یک منطقه پرجمعیت واقع شده اند
[ترجمه گوگل]این سایت های سلولی معمولا در آپول واقع در یک منطقه جمعیتی قرار دارند
[ترجمه گوگل]این سایت های سلولی معمولا در آپول واقع در یک منطقه جمعیتی قرار دارند
13. In part, this is no surprise for any hurricane targeting such a densely populated area, as residents rush out to snap up supplies of bottled water and D batteries.
[ترجمه ترگمان]در بخشی دیگر، برای هر طوفانی که این منطقه پرجمعیت را هدف قرار دهد، تعجبی ندارد، چرا که ساکنان به بیرون هجوم می برند تا منابع آب بطری و D را دفع کنند
[ترجمه گوگل]بخشی از این، هیچ تعجب برای هر طوفان هدف قرار دادن چنین منطقه پرجمعیت است، به عنوان ساکنان عجله برای به دام انداختن منابع آب بطری و باتری های D
[ترجمه گوگل]بخشی از این، هیچ تعجب برای هر طوفان هدف قرار دادن چنین منطقه پرجمعیت است، به عنوان ساکنان عجله برای به دام انداختن منابع آب بطری و باتری های D
14. The most striking geographic feature within this densely - populated area is Alps Mountain Range commonly called Alps.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین ویژگی جغرافیایی در این منطقه پرجمعیت، کوهه ای آلپ است که عموما آلپ نامیده می شود
[ترجمه گوگل]مهم ترین ویژگی جغرافیایی در این منطقه پرجمعیت، کوه های آلپ است که به طور معمول به نام آلپ ها شناخته می شود
[ترجمه گوگل]مهم ترین ویژگی جغرافیایی در این منطقه پرجمعیت، کوه های آلپ است که به طور معمول به نام آلپ ها شناخته می شود
کلمات دیگر: