پیاده رفتن
hoof it
پیاده رفتن
جملات نمونه
1. We missed the bus and had to hoof it.
[ترجمه ترگمان]ما اتوبوس رو از دست دادیم و مجبور شدیم این کار رو بکنیم
[ترجمه گوگل]ما اتوبوس را از دست دادیم و مجبور بودیم آن را خراب کنیم
[ترجمه گوگل]ما اتوبوس را از دست دادیم و مجبور بودیم آن را خراب کنیم
2. We hoofed it all the way to 42nd Street.
[ترجمه ترگمان] ما تمام این راهو رفتیم به خیابون چهل و دوم
[ترجمه گوگل]ما آن را تا خیابان 42 خیط و پیت کردیم
[ترجمه گوگل]ما آن را تا خیابان 42 خیط و پیت کردیم
3. When I heard the clatter of horse's hooves, it seemed an enormous, ringing sound, filling the empty sky.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای تلق سم اسب را شنیدم، صدای بلندی به گوش می رسید، و آسمان خالی را پر می کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای کوه های اسب را شنیدم، به نظر می رسید صدای عظیم و صدای بلند، پر از آسمان خالی بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که صدای کوه های اسب را شنیدم، به نظر می رسید صدای عظیم و صدای بلند، پر از آسمان خالی بود
4. Sadly, most soccer sims just involve hoofing it up the pitch and loads of chasing aimlessly after the ball.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه بیشتر بازیکنان فوتبال بازی می کنند و بعد از توپ بازی را دنبال می کنند و بارها و بارها آن ها را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]متأسفانه اکثر سیمزهای فوتبال فقط شامل کوهپیمایی کردن زمین و بارهای تعقیب بدون هدف پس از توپ می شوند
[ترجمه گوگل]متأسفانه اکثر سیمزهای فوتبال فقط شامل کوهپیمایی کردن زمین و بارهای تعقیب بدون هدف پس از توپ می شوند
5. Let's hoof it to the disco.
[ترجمه ترگمان]بیا بریم دیسکو
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به دیسکو برسانیم
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به دیسکو برسانیم
6. Furman thinks you'd be more likely to hoof it, which would be good for you and the environment.
[ترجمه ترگمان]Furman فکر می کند که تو بیشتر از آن استفاده می کنی که برای تو و محیط مناسب باشد
[ترجمه گوگل]فورمن فکر می کند شما احتمال بیشتری دارید که آن را خراب کنید، که برای شما و محیط زیست مناسب است
[ترجمه گوگل]فورمن فکر می کند شما احتمال بیشتری دارید که آن را خراب کنید، که برای شما و محیط زیست مناسب است
7. Let's hoof it to the supermarket.
[ترجمه ترگمان]بذار سم رو به سوپر مارکت ببریم
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به سوپرمارکت برسانیم
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به سوپرمارکت برسانیم
8. Let's hoof it to the park.
[ترجمه ترگمان]بذار سم رو به پارک ببریم
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به پارک برسانیم
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به پارک برسانیم
9. The last bus had gone so we had to hoof it home.
[ترجمه شیدا] اخرین اتوبوس رفته بود بنابراین ما مجبور شدیم پیاده به خانه بریم
[ترجمه ترگمان]آخرین اتوبوس رفته بود و ما مجبور بودیم سم رو ببریم خونه[ترجمه گوگل]آخرین اتوبوس رفته بود، بنابراین ما مجبور بودیم آن را به خانه ببریم
کلمات دیگر: