کلمه جو
صفحه اصلی

fora


جمع واژه ی: forum، صورت جمع کلمه forum

انگلیسی به فارسی

صورت جمع کلمه


جملات نمونه

1. The forum is now open to all budding entrepreneurs.
[ترجمه ترگمان]این فروم اکنون برای همه کارآفرینان نوپا باز است
[ترجمه گوگل]این انجمن اکنون برای همه کارآفرینان جوان است

2. The conference provides a useful forum for the exchange of views and ideas.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس برای تبادل دیدگاه ها و ایده ها، مجمعی مفید فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این کنفرانس یک انجمن مفید برای تبادل نظر و ایده است

3. The letters page of this newspaper is a forum for public argument.
[ترجمه ترگمان]صفحه اول این روزنامه، انجمنی برای بحث های عمومی است
[ترجمه گوگل]صفحه نامه این روزنامه یک انجمن برای استدلال عمومی است

4. This is the only forum where East and West can get together.
[ترجمه ترگمان]این تنها جایی است که در آن شرق و غرب می توانند به هم برسند
[ترجمه گوگل]این تنها انجمن است که شرق و غرب می توانند با هم همکاری کنند

5. Yesterday we visited the forum of ancient Romans.
[ترجمه ترگمان]دیروز ما از انجمن رومیان باستان دیدن کردیم
[ترجمه گوگل]دیروز از دیدار رومیان باستان بازدید کردیم

6. The film show was followed by an open forum on editing techniques.
[ترجمه ترگمان]نمایش فیلم با یک فروم باز بر روی تکنیک های ویرایش دنبال شد
[ترجمه گوگل]نمایش فیلم به دنبال یک انجمن باز از تکنیک های ویرایش بود

7. Members of the council agreed that it still had an important role as a forum for discussion.
[ترجمه ترگمان]اعضای این شورا توافق کردند که هنوز هم نقش مهمی را به عنوان مجمعی برای بحث ایفا کرده است
[ترجمه گوگل]اعضای شورا موافقت کردند که هنوز هم نقش مهمی را به عنوان یک انجمن برای بحث دارد

8. Take the machine on trial fora week.
[ترجمه ترگمان]یک هفته ماشین را محاکمه کنید
[ترجمه گوگل]دستگاه را در هفته محاکمه کنید

9. The group provides a forum for the discussion of ideas.
[ترجمه ترگمان]این گروه برای بحث در مورد ایده ها، مجمعی ارائه می کند
[ترجمه گوگل]این گروه یک انجمن برای بحث درباره ایده ها فراهم می کند

10. An international forum on economic development took place in Brussels.
[ترجمه ترگمان]یک گردهمایی بین المللی در زمینه توسعه اقتصادی در بروکسل برگزار شد
[ترجمه گوگل]یک انجمن بین المللی توسعه اقتصادی در بروکسل برگزار شد

11. The journal aims to provide a forum for discussion and debate.
[ترجمه ترگمان]این دفتر قصد دارد برای بحث و گفتگو یک فروم ایجاد کند
[ترجمه گوگل]مجله به دنبال ایجاد یک انجمن برای بحث و گفتگو است

12. Television is now an important forum for political debate.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون اکنون یک فروم مهم برای مباحثات سیاسی است
[ترجمه گوگل]تلویزیون در حال حاضر یک انجمن مهم برای بحث سیاسی است

13. A monthly forum was set up to deal with all issues appertaining to Everton Park.
[ترجمه ترگمان]یک گردهمایی ماهانه برای مقابله با همه مسایل appertaining به اورتون پارک انجام شد
[ترجمه گوگل]یک انجمن ماهانه برای حل همه مسائل مربوط به اورتون پارک تنظیم شد

14. The letters page serves as a useful forum for the exchange of readers' views.
[ترجمه ترگمان]این صفحه به عنوان یک انجمن مفید برای تبادل دیدگاه های خوانندگان عمل می کند
[ترجمه گوگل]صفحه نامه به عنوان یک انجمن مفید برای تبادل نظر خوانندگان خدمت می کند

15. Discussion forums are a way of contacting people with similar interests from all over the world.
[ترجمه ترگمان]فروم های مباحثاتی روشی برای تماس با افراد با علایق مشابه از سراسر جهان هستند
[ترجمه گوگل]انجمن های گفتگو می توانند راهی برای تماس با افرادی با منافع مشابه از سراسر جهان باشند

پیشنهاد کاربران

نهادها و سازمان ها

مجمع ها، مجامع . جمع forum


کلمات دیگر: