قلاب، دام، چنگک، تله، چنگک بزرگ، ضربه، منقار نوک برگشته، منقار عقابی، بشکل قلاب دراوردن، کج کردن، گرفتار کردن، بدام انداختن، ربودن، گیر اوردن
hooks
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. curtain hooks
قلاب های پرده
2. a dress that hooks in back
پیراهنی که پشت آن قلاب می شود
3. a wooden shelf with five hooks on the downside
طاقچه ی چوبی با پنج قلاب در زیر آن
پیشنهاد کاربران
Teeth ( دندانه )
دندانه زیپ
چوب لباسی
خمیرزن
آویز لباس
کلمات دیگر: