کلمه جو
صفحه اصلی

cutty


(شمال انگلیس و اسکاتلند)، کوتاه، کل، قاشق کوتاه

انگلیسی به فارسی

(شمال انگلیس و اسکاتلند) کوتاه، کل


(شمال انگلیس و اسکاتلند) قاشق کوتاه


(شمال انگلیس و اسکاتلند) چپق دسته کوتاه


برش


انگلیسی به انگلیسی

• short tobacco pipe; short spoon; light immoral woman (informal)

جملات نمونه

1. Cutty smiled his slow smile that expressed no joy.
[ترجمه ترگمان]cutty لبخندی زد که حاکی از شادی و شادی نبود
[ترجمه گوگل]Cutty لبخند آهسته خود را لبخند زد که بدون شادی بیان کرد

2. Greenwich also home to the famous the Cutty Sark and the national Maritime Museum.
[ترجمه ترگمان]گرینویچ همچنین به خانه معروف Cutty Sark و موزه ملی دریانوردی اشاره کرد
[ترجمه گوگل]گرینویچ نیز به معروف 'کتی سارک' و 'موزه دریایی ملی' مشهور است

3. Cutty Sark was one of the fastest sailing ships that has ever been built.
[ترجمه ترگمان]cutty sark یکی از سریع ترین کشتی های بادبانی که تا حالا ساخته شده
[ترجمه گوگل]Cutty Sark یکی از سریعترین کشتی های قایقرانی بود که تا به حال ساخته شده است

4. The Cutty Sark rolled from side to side and it became impossible to steer her.
[ترجمه ترگمان]The sark از این سو به آن سو می چرخید و دیگر نمی توانست او را هدایت کند
[ترجمه گوگل]Cutty Sark از طرف به سمت رانده می شود و او را غیر ممکن می کند

5. Cutty Sark rolled from side to side and it became impossible to steer her.
[ترجمه ترگمان]cutty از این سو به آن سو می چرخید و دیگر نمی توانست او را هدایت کند
[ترجمه گوگل]Cutty Sark از طرف به سمت رانده می شود و او را غیر ممکن می کند

6. Because of this, the Cutty Sark lost her lead.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، the sark سرب را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]به خاطر این، Cutty Sark رهبرش را از دست داد

7. The Cutty Sark was one the fastest sailing ships that has ever been built.
[ترجمه ترگمان]The sark یکی از سریع ترین کشتی های بادبانی بود که تا به حال ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]Cutty Sark یکی از سریعترین کشتی های قایقرانی بود که تا به حال ساخته شده است

8. I finished off the wine in my glass and added Cutty Sark.
[ترجمه ترگمان]من شراب رو توی لیوان خودم تموم کردم و به \"cutty sark\" اضافه کردم
[ترجمه گوگل]من شراب را در شیشه ام ریختم و Cutty Sark را اضافه کردم

9. I crossed the hall and went into the den, fetching an old-fashioned glass and the bottle of Cutty Sark.
[ترجمه ترگمان]از هال گذشتم و به درون اتاق رفتم و یک شیشه کهنه و یک بطری of cutty را آوردم
[ترجمه گوگل]من از سالن گذشتم و به دندون رفتم، شیشه ای قدیمی و بطری Cutty Sark را برداشتم

10. He has also recreated Sydney's Opera House, the Taj Mahal and Cutty Sark in 1:164 scale.
[ترجمه ترگمان]او همچنین خانه اپرای سیدنی، تاج محل و Cutty Sark را در مقیاس ۱: ۱۶۴ مورد بازسازی قرار داده است
[ترجمه گوگل]او همچنین مجسمه اپرای سیدنی، تاج محل و Cutty Sark را در مقیاس 1: 164 بازسازی کرده است

11. Before they were replaced by steamships, sailing vessels like Cutty sark were used to carry tea from China and wool from Australia.
[ترجمه ترگمان]پیش از جایگزین شدن توسط steamships، کشتی های بادبانی مانند Cutty sark برای حمل چای از چین و پشم از استرالیا به کار می رفتند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها توسط کشتی های بخار جایگزین شوند، کشتی های شناور مانند Cutty Sark برای حمل چای از چین و پشم از استرالیا استفاده می شد

12. Thoug the new rudder was fitted at a tremendous speed, it was impossible for the Cutty Sark to win.
[ترجمه ترگمان]سکان کشتی جدید با سرعت بسیار مجهز شده بود و برای برنده شدن امکان پذیر نبود
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه سرنشین جدید با سرعت فوق العاده ای بود، برای Cutty Sark امکان پذیر نبود

13. I just penetrate by this time she mow a pate of cutty cilia, the light projects light upon the stereoscopic profile of a half-blooded woman.
[ترجمه ترگمان]از این زمان تا حالا به آن نفوذ می کنم و آن گاه یک جمجمه دامن کوتاه را درو می کند و نور چراغ روی سطح stereoscopic یک زن نیمه اصیل روشن می شود
[ترجمه گوگل]من فقط در این زمان نفوذ می کنم یک پیت کلاسیک ساق پا، پروژه های سبک نور بر روی مشخصات stereoscopic یک زن نیمی از خون


کلمات دیگر: