• representative which frees merchandise after customs taxes have been paid
customs agent
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Customs agents have the power to value imports and, within limits, charge a range of tariff rates.
[ترجمه ترگمان]عوامل گمرک این قدرت را دارند که میزان واردات را کاهش داده و در محدوده وسیعی از نرخ های تعرفه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]عوامل گمرکی توانایی واردات را دارند و در محدوده ها، طیف وسیعی از نرخ های تعرفه را می پردازند
[ترجمه گوگل]عوامل گمرکی توانایی واردات را دارند و در محدوده ها، طیف وسیعی از نرخ های تعرفه را می پردازند
2. Also patron of accountants, bankers, customs agents, and security guards.
[ترجمه ترگمان]هم چنین حامی حسابداران، بانکداران، مامورین گمرک و محافظان امنیتی است
[ترجمه گوگل]همچنین حامی حسابداران، بانکداران، عوامل گمرکی و نگهبانان است
[ترجمه گوگل]همچنین حامی حسابداران، بانکداران، عوامل گمرکی و نگهبانان است
3. Also patron of accountants, bankers, customs agents, security guards, and tax collectors.
[ترجمه ترگمان]همچنین حامی حسابداران، بانکداران، مامورین گمرک، محافظان امنیتی و مالیات دهندگان مالیات است
[ترجمه گوگل]همچنین حامی حسابداران، بانکداران، عوامل گمرکی، نگهبانان و جمع آوری مالیات
[ترجمه گوگل]همچنین حامی حسابداران، بانکداران، عوامل گمرکی، نگهبانان و جمع آوری مالیات
4. Customs agents stopped Ahmed Ressam as he tried to sneak into the United States with a trunk full of explosives.
[ترجمه ترگمان]ماموران گمرک احمد Ressam را متوقف کردند و او سعی کرد با چمدانی پر از مواد منفجره وارد ایالات متحده شود
[ترجمه گوگل]احمد رستم، گمرکات را متوقف کرد، زیرا او سعی داشت به تنهایی از مواد منفجره به ایالات متحده بیفتد
[ترجمه گوگل]احمد رستم، گمرکات را متوقف کرد، زیرا او سعی داشت به تنهایی از مواد منفجره به ایالات متحده بیفتد
5. Also patron of bankers, book-keepers, customs agents, security guards, and tax collectors.
[ترجمه ترگمان]همچنین حامی بانکداران، keepers، ماموران گمرک، محافظان امنیتی و مجموعه داران مالیاتی نیز هستند
[ترجمه گوگل]همچنین حامی بانکداران، نگهبانان، عوامل گمرکی، نگهبانان و جمع آوری مالیات است
[ترجمه گوگل]همچنین حامی بانکداران، نگهبانان، عوامل گمرکی، نگهبانان و جمع آوری مالیات است
6. In January 199 Zimmermann was contacted by two customs agents.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹ دکتر تسیمرمان با دو مامور گمرک تماس گرفت
[ترجمه گوگل]در ژانویه سال 199، دو نماینده گمرکی Zimmermann تماس گرفت
[ترجمه گوگل]در ژانویه سال 199، دو نماینده گمرکی Zimmermann تماس گرفت
7. Other Customs agents have put corruption in the crosshairs only to find they were firing blanks.
[ترجمه ترگمان]ماموران گمرک دیگر فساد را در این تیررس قرار داده اند تا متوجه شوند که آن ها خالی هستند
[ترجمه گوگل]سایر عوامل گمرک تنها در فوریه فساد را کشف کردند که فورا شلیک می کنند
[ترجمه گوگل]سایر عوامل گمرک تنها در فوریه فساد را کشف کردند که فورا شلیک می کنند
8. Also patron of accountants, bankers, bookkeepers, customs agents, and tax collectors.
[ترجمه ترگمان]هم چنین حامی حسابداران، بانکداران، bookkeepers، مامورین گمرک و جمع کنندگان مالیات است
[ترجمه گوگل]همچنین مدافع حسابداران، بانکداران، حسابداران، عوامل گمرکی و جمع آوری مالیات
[ترجمه گوگل]همچنین مدافع حسابداران، بانکداران، حسابداران، عوامل گمرکی و جمع آوری مالیات
9. US immigration and customs agent has been shot dead and a second wounded in an attack on their car in Mexico.
[ترجمه ترگمان]در حمله به خودروی آن ها در مکزیک، مامورین مهاجرت و گمرک آمریکا کشته و یک نفر دیگر زخمی شده است
[ترجمه گوگل]مهاجرت و آداب و رسوم آمریکا در اثر حمله به ماشین خود در مکزیک به ضرب گلوله کشته شده است و دوم نیز زخمی شده است
[ترجمه گوگل]مهاجرت و آداب و رسوم آمریکا در اثر حمله به ماشین خود در مکزیک به ضرب گلوله کشته شده است و دوم نیز زخمی شده است
10. Please show your passport to the customs agent.
[ترجمه ترگمان]لطفا پاسپورت خود را به مامور گمرک نشان دهید
[ترجمه گوگل]لطفا گذرنامه خود را به نمایندگی گمرک نمایش دهید
[ترجمه گوگل]لطفا گذرنامه خود را به نمایندگی گمرک نمایش دهید
11. Our customs agent charges too much.
[ترجمه ترگمان]مامور گمرک ما خیلی هزینه داره
[ترجمه گوگل]عامل گمرک ما بیش از حد هزینه می کند
[ترجمه گوگل]عامل گمرک ما بیش از حد هزینه می کند
12. The customs agent examined the baggage.
[ترجمه ترگمان]مامور گمرک چمدون رو بررسی کرد
[ترجمه گوگل]عامل گمرک محموله را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]عامل گمرک محموله را بررسی کرد
13. Services: import and export agent; customs agent, the agent inspection, warehousing, international transport; Vietnam to develop and market agent.
[ترجمه ترگمان]خدمات: واردات و عامل صادرات؛ مامور گمرک، بازرسی نماینده، انبارداری، حمل و نقل بین المللی؛ ویتنام برای توسعه و عامل بازار
[ترجمه گوگل]خدمات: عامل واردات و صادرات؛ نمایندگی گمرک، نمایندگی بازرسی، انبارداری، حمل و نقل بین المللی؛ ویتنام برای توسعه و عامل بازار
[ترجمه گوگل]خدمات: عامل واردات و صادرات؛ نمایندگی گمرک، نمایندگی بازرسی، انبارداری، حمل و نقل بین المللی؛ ویتنام برای توسعه و عامل بازار
14. As the dozens of guests arrived at Macbeth's restaurant in Tampa, they were greeted and arrested by customs agents.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ده ها مهمان به رستوران \"مکبث\" در تامپا رسیدند، توسط ماموران گمرک مورد استقبال و بازداشت قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]همانطور که ده ها نفر از مهمانان به رستوران مکبث در شهر تمپا رسیدند، توسط عوامل گمرکی به آنها ملاقات و دستگیر شدند
[ترجمه گوگل]همانطور که ده ها نفر از مهمانان به رستوران مکبث در شهر تمپا رسیدند، توسط عوامل گمرکی به آنها ملاقات و دستگیر شدند
کلمات دیگر: