(پزشکی) پرپیشابی، پر ادراری (شاشیدن بیش از حد و بیمار گونه)، طب ادرار زیاد
polyuria
(پزشکی) پرپیشابی، پر ادراری (شاشیدن بیش از حد و بیمار گونه)، طب ادرار زیاد
انگلیسی به فارسی
پلیوریا، ادرار زیاد
(پزشکی) ادرار زیاد
انگلیسی به انگلیسی
• excessive urination (medicine)
جملات نمونه
1. Jay:Polyuria, polydipsia, polyphagia, and weight loss.
[ترجمه ترگمان]جی: polyuria، polydipsia، polyphagia، و کاهش وزن
[ترجمه گوگل]جی Polyuria، polydipsia، polyphagia، و از دست دادن وزن
[ترجمه گوگل]جی Polyuria، polydipsia، polyphagia، و از دست دادن وزن
2. The polyuria time and the recovery period are also short.
[ترجمه ترگمان]زمان polyuria و دوره ریکاوری نیز کوتاه هستند
[ترجمه گوگل]زمان پلیوریائی و دوره بهبود نیز کوتاه است
[ترجمه گوگل]زمان پلیوریائی و دوره بهبود نیز کوتاه است
3. Improve polydipsia, polyphagia, polyuria, caused by diabetes.
[ترجمه ترگمان]polydipsia، polyphagia، polyuria، ایجاد شده توسط دیابت را افزایش دهید
[ترجمه گوگل]بهبود دیابت نوع یک، polyphagia، polyuria، ناشی از دیابت
[ترجمه گوگل]بهبود دیابت نوع یک، polyphagia، polyuria، ناشی از دیابت
4. Objective To analyze the causes of polyuria after scalp avulsion injury and discuss treatment measures.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل علل of بعد از آسیب پوست سر و بحث در مورد اقدامات درمانی
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل علل polyuria پس از آسیب آسیب به پوست سر و بحث در مورد اقدامات درمان
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل علل polyuria پس از آسیب آسیب به پوست سر و بحث در مورد اقدامات درمان
5. Its characteristics are: high blood sugar, thirst, polyuria, systemic vascular disease.
[ترجمه ترگمان]مشخصات آن عبارتند از: قند خون بالا، تشنگی، polyuria، بیماری های قلبی عروقی
[ترجمه گوگل]ویژگی های آن عبارتند از قند خون بالا، تشنگی، پلیوریا، بیماری عروقی سیستمیک
[ترجمه گوگل]ویژگی های آن عبارتند از قند خون بالا، تشنگی، پلیوریا، بیماری عروقی سیستمیک
6. Symptoms include excessive excretion of urine (polyuria), thirst (polydipsia), constant hunger, weight loss, vision changes and fatigue.
[ترجمه ترگمان]علایم شامل دفع اضافی ادرار (polyuria)، تشنگی (polydipsia)، گرسنگی مداوم، کاهش وزن، تغییرات بینایی و خستگی می شوند
[ترجمه گوگل]علائم عبارتند از دفع بیش از حد ادرار (polyuria)، تشنگی (پلیدیپسیا)، گرسنگی ثابت، کاهش وزن، تغییرات بینایی و خستگی
[ترجمه گوگل]علائم عبارتند از دفع بیش از حد ادرار (polyuria)، تشنگی (پلیدیپسیا)، گرسنگی ثابت، کاهش وزن، تغییرات بینایی و خستگی
7. The polyuria and dehydration of ill rabbits in clinic were related to renal epithelium apoptosis of distal convoluted renal tubule and collecting duct.
[ترجمه ترگمان]polyuria و dehydration rabbits بیمار در کلینیک مربوط به آپوپتوز به همراه آپوپتوز از tubule renal و جمع کردن لوله بود
[ترجمه گوگل]Polyuria و dehydration خرگوش های بیمار در کلینیک مربوط به آپوپتوز اپیتلیوم کلیه لوله توخالی کشیده شده دندانی و جمع آوری مجرای می باشد
[ترجمه گوگل]Polyuria و dehydration خرگوش های بیمار در کلینیک مربوط به آپوپتوز اپیتلیوم کلیه لوله توخالی کشیده شده دندانی و جمع آوری مجرای می باشد
8. The RCTs found that acetazolamide caused polyuria, paraesthesia, or both in a large proportion of people.
[ترجمه ترگمان]RCTs دریافتند که acetazolamide باعث polyuria، paraesthesia، یا هر دو در بخش بزرگی از افراد شده است
[ترجمه گوگل]RCT ها دریافتند که استازولامید باعث ایجاد پلیوژی، پاراستامس یا هر دو در بخش بزرگی از افراد می شود
[ترجمه گوگل]RCT ها دریافتند که استازولامید باعث ایجاد پلیوژی، پاراستامس یا هر دو در بخش بزرگی از افراد می شود
9. In fact, when the so-called typical clinical polydipsia, polyuria, and more food and weight loss of "a little more than three disease" often has a non-early stage of diabetes.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، وقتی به اصطلاح polydipsia بالینی معمولی، polyuria، و کاهش وزن و وزن بیشتر \"کمی بیش از سه بیماری\" اغلب یک مرحله غیر ابتدایی دیابت دارد
[ترجمه گوگل]در واقع، زمانی که به اصطلاح بالینی معمول بالینی، polyuria، و بیشتر از دست دادن غذا و وزن 'کمی بیش از سه بیماری'، اغلب مرحله غیر اولیه ای از دیابت است
[ترجمه گوگل]در واقع، زمانی که به اصطلاح بالینی معمول بالینی، polyuria، و بیشتر از دست دادن غذا و وزن 'کمی بیش از سه بیماری'، اغلب مرحله غیر اولیه ای از دیابت است
10. A source of some confusion is the patient with polyuria and a dilute urine due to primary polydipsia.
[ترجمه ترگمان]یک منبع سردرگمی، بیمار مبتلا به polyuria و ادرار رقیق به خاطر polydipsia اولیه است
[ترجمه گوگل]یک منبع سردرگمی، بیمار مبتلا به پلی � یوریا و یک ادرار رقیق به علت پلیدیپسی اولیه است
[ترجمه گوگل]یک منبع سردرگمی، بیمار مبتلا به پلی � یوریا و یک ادرار رقیق به علت پلیدیپسی اولیه است
11. The patient had no past history of genitourinary tract disorder, except for polyuria, since his childhood.
[ترجمه ترگمان]بیمار سابقه گذشته اختلال دستگاه ادراری و ادراری غیر از دوران کودکی اش را نداشت
[ترجمه گوگل]بیمار از دوران کودکی سابقه بیماری اختلالات دستگاه ادراری، به استثنای پالوریا نداشت
[ترجمه گوگل]بیمار از دوران کودکی سابقه بیماری اختلالات دستگاه ادراری، به استثنای پالوریا نداشت
12. Such patients commonly have episodes of abnormal nutrient loss from diarrhea, vomiting, polyuria, wounds, drainage tubes, renal-replacement therapy, and other causes.
[ترجمه ترگمان]چنین بیمارانی عموما دارای بخش هایی از فقدان مواد غیر عادی از اسهال، استفراغ، polyuria، زخم ها، لوله های فاضلاب، درمان کلیه و علل دیگر هستند
[ترجمه گوگل]چنین افرادی معمولا از دست دادن مواد مغذی غیرطبیعی از اسهال، استفراغ، پریوریا، زخم، لوله های زهکشی، درمان جایگزینی کلیه و سایر علل وجود دارد
[ترجمه گوگل]چنین افرادی معمولا از دست دادن مواد مغذی غیرطبیعی از اسهال، استفراغ، پریوریا، زخم، لوله های زهکشی، درمان جایگزینی کلیه و سایر علل وجود دارد
13. The inability of the kidney tubules to retain salt and water results in urinary fluid loss, so polyuria is common.
[ترجمه ترگمان]عدم توانایی لوله های کلیوی در حفظ نمک و آب باعث از دست رفتن مجاری ادراری می شود
[ترجمه گوگل]ناتوانی لوله های کلیه برای حفظ نمک و آب منجر به از دست دادن مایعات ادراری می شود، بنابراین پلیوریا معمول است
[ترجمه گوگل]ناتوانی لوله های کلیه برای حفظ نمک و آب منجر به از دست دادن مایعات ادراری می شود، بنابراین پلیوریا معمول است
14. In addition, seasonal factors, the winter is a normal phenomenon polyuria .
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، عوامل فصلی، زمستان یک پدیده عادی است
[ترجمه گوگل]علاوه بر عوامل فصلی، زمستان یک پدیده طبیعی پدیده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر عوامل فصلی، زمستان یک پدیده طبیعی پدیده است
پیشنهاد کاربران
تکرر ادرار
کلمات دیگر: