• symbol of military excellence
silver star
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. She embroidered silver stars on her blue dress.
[ترجمه ترگمان]روی پیراهن آبی رنگش ستارگان گلدوزی شده اش را گلدوزی می کرد
[ترجمه گوگل]ستاره های نقره ای او را بر روی لباس آبی خود دوخت
[ترجمه گوگل]ستاره های نقره ای او را بر روی لباس آبی خود دوخت
2. He had a surprisingly delicate touch and the silver star was going to look beautiful when it was finished.
[ترجمه ترگمان]او به طرز شگفت انگیزی دست در دست داشت و ستاره نقره ای وقتی به پایان رسید زیبا به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او تا به حال به طرز شگفت انگیزی ظریف و ستاره نقره ای به نظر می رسد زیبا زمانی که آن را به پایان رسید
[ترجمه گوگل]او تا به حال به طرز شگفت انگیزی ظریف و ستاره نقره ای به نظر می رسد زیبا زمانی که آن را به پایان رسید
3. If you are in profession one, the silver star company wants into you sincerest partner and your synchronization vanguard!
[ترجمه ترگمان]اگر شما در شغل one، شرکت ستاره ای نقره ای به شما یک شریک و vanguard your نیاز دارد!
[ترجمه گوگل]اگر شما در حرفه یکی هستید، شرکت ستاره نقره ای به شما شریک ترجیح می دهد و پیشگام همگام سازی شما!
[ترجمه گوگل]اگر شما در حرفه یکی هستید، شرکت ستاره نقره ای به شما شریک ترجیح می دهد و پیشگام همگام سازی شما!
4. The perfect technical design coheres the plan of Silver Star person, full of elaboration to every detail.
[ترجمه ترگمان]طرح تکنیکی کامل طرح فرد ستاره نقره ای را با دقت تمام به همه جزئیات می رساند
[ترجمه گوگل]طراحی کامل فنی، برنامه ای از شخصیت ستاره ای ستاره ای را به تصویر می کشد
[ترجمه گوگل]طراحی کامل فنی، برنامه ای از شخصیت ستاره ای ستاره ای را به تصویر می کشد
5. He was posthumously awarded a Silver Star.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگش یک ستاره نقره ای به او اهدا شد
[ترجمه گوگل]او بعد از مرگ یک ستاره نقره ای اهدا شد
[ترجمه گوگل]او بعد از مرگ یک ستاره نقره ای اهدا شد
6. When he got there, he earned a Silver Star, a Bronze Star and a Purple Heart in battles memorialized in the 1992 book by Lieut.
[ترجمه ترگمان]زمانی که به آنجا رسید، یک ستاره نقره ای، یک ستاره برنزی و یک قلب بنفش در نبرده ای سال ۱۹۹۲ توسط Lieut بدست آورد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به آنجا رسید، او یک ستاره نقرهای، ستاره برنز و یک قلب بنفش در جنگهایی که در کتاب 1992 توسط لیوت یادآور شد، به دست آورد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به آنجا رسید، او یک ستاره نقرهای، ستاره برنز و یک قلب بنفش در جنگهایی که در کتاب 1992 توسط لیوت یادآور شد، به دست آورد
7. After his death, the army gave him a Silver Star, a Bronze Star, and a Purple Heart.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ او، ارتش یک ستاره نقره ای، یک ستاره برنزی و یک قلب بنفش به او داد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ او، ارتش به او یک ستاره نقرهای، ستاره برنز و قلب بنفش داد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ او، ارتش به او یک ستاره نقرهای، ستاره برنز و قلب بنفش داد
8. At the same time Silver Star must take appropriate safeguards for ensuring the implementation of enterprise development strategy.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، ستاره نقره ای باید برای اطمینان از اجرای استراتژی توسعه سازمانی اقدام های لازم را به عمل آورد
[ترجمه گوگل]در همان زمان ستاره Silver Star باید حفاظت مناسب را برای تضمین اجرای استراتژی توسعه سازمانی انجام دهد
[ترجمه گوگل]در همان زمان ستاره Silver Star باید حفاظت مناسب را برای تضمین اجرای استراتژی توسعه سازمانی انجام دهد
9. Jim's Silver Star is a proud part of that legacy.
[ترجمه ترگمان]ستاره نقره ای جیم بخش بزرگی از این میراث است
[ترجمه گوگل]ستاره نقره ای جیم بخش مهمی از این میراث است
[ترجمه گوگل]ستاره نقره ای جیم بخش مهمی از این میراث است
10. Silver Star Hardware Factory is an approval by the relevant state registration of enterprises.
[ترجمه ترگمان]کارخانه سخت افزار ستاره نقره ای تایید ثبت دولتی شرکت ها است
[ترجمه گوگل]کارخانه سخت افزار نقرهای ستاره، تصویب ثبت شرکت های دولتی مربوطه است
[ترجمه گوگل]کارخانه سخت افزار نقرهای ستاره، تصویب ثبت شرکت های دولتی مربوطه است
11. Tonight they all wore red ties that glistened with silver stars.
[ترجمه ترگمان]امشب همه کراوات قرمز داشتند که با ستاره های نقره ای می درخشیدند
[ترجمه گوگل]امشب همه آنها روباه قرمز بودند که با ستارگان نقره ای خیره شده بودند
[ترجمه گوگل]امشب همه آنها روباه قرمز بودند که با ستارگان نقره ای خیره شده بودند
12. SHE stone contains lots of inartificial textures, including: gold ripple, gold flower, gold star, silver ripple, silver star and eyebrow, corner wave, ripple, thread, roe and so on.
[ترجمه ترگمان]این سنگ دارای تعداد زیادی بافت inartificial شامل: چین طلا، گل طلایی، ستاره طلایی، چین نقره ای، ستاره نقره ای و ابرو، موج پیچ، موج دار، نخ، و غیره است
[ترجمه گوگل]سنگ SHE شامل بسیاری از بافت های مصنوعی، از جمله طلای طلایی، گل طلایی، ستاره طلایی، موج نقره ای، ستاره نقره ای و ابرو، موج زاویه ای، موج دار، موضوع، علفی و غیره
[ترجمه گوگل]سنگ SHE شامل بسیاری از بافت های مصنوعی، از جمله طلای طلایی، گل طلایی، ستاره طلایی، موج نقره ای، ستاره نقره ای و ابرو، موج زاویه ای، موج دار، موضوع، علفی و غیره
13. The 250g, rectangular coffee tin features a glittery gold and silver star pattern, designed to invoke the magic of Christmas.
[ترجمه ترگمان]۲۵۰ گرم، یک قوطی قهوه مستطیلی، پر زرق و برق به رنگ طلایی و الگوی ستاره ای نقره ای است که برای استفاده از جادوی کریسمس طراحی شده است
[ترجمه گوگل]قلع قهوه ای مستطیلی 250 گرم دارای یک الگوی ستاره ای طلایی و نقره ای پر زرق و برق است که برای جادوی کریسمس طراحی شده است
[ترجمه گوگل]قلع قهوه ای مستطیلی 250 گرم دارای یک الگوی ستاره ای طلایی و نقره ای پر زرق و برق است که برای جادوی کریسمس طراحی شده است
14. On the basis of these works, we focused on researching Silver Star adopted development strategies for adapting to environmental change by integrating theory with practical research method.
[ترجمه ترگمان]براساس این کارها، ما بر روی تحقیق در مورد استراتژی های توسعه به منظور تطبیق با تغییر محیطی از طریق ترکیب تئوری با روش تحقیق عملی تمرکز کردیم
[ترجمه گوگل]بر اساس این آثار، ما بر روی تحقیق روی ستاره نقره ای تمرکز کردیم و استراتژی های توسعه را برای تطبیق با تغییرات زیست محیطی با استفاده از تئوری با روش تحقیق عملی انجام دادیم
[ترجمه گوگل]بر اساس این آثار، ما بر روی تحقیق روی ستاره نقره ای تمرکز کردیم و استراتژی های توسعه را برای تطبیق با تغییرات زیست محیطی با استفاده از تئوری با روش تحقیق عملی انجام دادیم
کلمات دیگر: