اسم خاص مونث
mona
اسم خاص مونث
انگلیسی به فارسی
اسم خاص مونث
مونا
انگلیسی به انگلیسی
• female first name
جملات نمونه
1. mona lisa's enigmatic smile
لبخند معمایی مونالیزا
2. the charming smile of mona lisa
لبخند افسون آمیز مونالیزا
3. Mona wrote with a beautiful simplicity of style.
[ترجمه ترگمان]مونا با سادگی زیبایی نوشته بود
[ترجمه گوگل]مونا با یک سادگی زیبا از سبک نوشت
[ترجمه گوگل]مونا با یک سادگی زیبا از سبک نوشت
4. He has a vested interest in Mona leaving the firm.
[ترجمه ترگمان]اون علاقه زیادی به مونا داره که شرکت رو ترک کنه
[ترجمه گوگل]او علاقه مندان به مونا را ترک کرده است
[ترجمه گوگل]او علاقه مندان به مونا را ترک کرده است
5. There was a brief ad for Mona Lisa skin lightener.
[ترجمه ترگمان]یه تبلیغ مختصر برای \"مونا لیزا\" بود
[ترجمه گوگل]یک آگهی کوتاه برای روشن کننده پوست مونا لیزا وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک آگهی کوتاه برای روشن کننده پوست مونا لیزا وجود دارد
6. Teddy turned to Mona with a look of mild confusion.
[ترجمه ترگمان]تدی با حالتی آمیخته به آرامش به طرف مونا برگشت
[ترجمه گوگل]تدی با نگاهی به سردرگمی ملایم به مونا تبدیل شد
[ترجمه گوگل]تدی با نگاهی به سردرگمی ملایم به مونا تبدیل شد
7. Mona remains unshaken by her ordeal and is matter-of-fact about her courage.
[ترجمه ترگمان]مونا هنوز از کار شاق خود ناراضی باقی می ماند و در مورد شجاعت او صادق است
[ترجمه گوگل]مونا با ترس و وحشت خود باقی می ماند و در مورد شجاعتش دچار مشکل می شود
[ترجمه گوگل]مونا با ترس و وحشت خود باقی می ماند و در مورد شجاعتش دچار مشکل می شود
8. He often romanced over the oil painting of Mona Lisa.
[ترجمه ترگمان]اون اغلب روی نقاشی نقاشی مونا لیزا رو عاشقانه می کرد
[ترجمه گوگل]او اغلب در مورد نقاشی روغن مونا لیزا سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او اغلب در مورد نقاشی روغن مونا لیزا سخن می گفت
9. Mona had watched him grow into an arrogant political agitator.
[ترجمه ترگمان]مونا او را دیده بود که تبدیل به یک مبلغ سیاسی سیاسی شده بود
[ترجمه گوگل]مونا تماشا کرد که او را به یک مخترع سیاسی متکبر تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]مونا تماشا کرد که او را به یک مخترع سیاسی متکبر تبدیل می کند
10. Mona swore never to return home.
[ترجمه ترگمان]مونا قسم خورد که هیچوقت به خونه برنگشته
[ترجمه گوگل]مونا هرگز به خانه بازگشت
[ترجمه گوگل]مونا هرگز به خانه بازگشت
11. She patted Mona, taking care not to disturb her costume.
[ترجمه ترگمان]او به مونا دست زد، مواظب بود که لباسش را خراب نکند
[ترجمه گوگل]او مونا را پت کرد، مراقب باشید که لباس او را نادیده نگیرید
[ترجمه گوگل]او مونا را پت کرد، مراقب باشید که لباس او را نادیده نگیرید
12. Mona gave him a challenging look.
[ترجمه ترگمان]مونا یه نگاه challenging بهش انداخت
[ترجمه گوگل]مونا به او نگاه چالشی کرد
[ترجمه گوگل]مونا به او نگاه چالشی کرد
13. Mona climbed the rickety wooden stairway.
[ترجمه ترگمان]مونا از پلکان چوبی شکسته بالا رفت
[ترجمه گوگل]مونا صخره های چوبی را صعود کرد
[ترجمه گوگل]مونا صخره های چوبی را صعود کرد
14. Mona came down from upstairs and after whispering with Maggie disappeared again upstairs with a small jug of milk and some sandwiches.
[ترجمه ترگمان]مونا از طبقه بالا پایین آمد و پس از نجوا کردن با مگی، دوباره با یک کوزه شیر و چند ساندویچ از طبقه بالا ناپدید شد
[ترجمه گوگل]مونا از طبقه بالا پایین آمد و بعد از زمزمه با مگی، دوباره با طبقه کوچکی از شیر و ساندویچ ها دوباره به طبقه بالا رفت
[ترجمه گوگل]مونا از طبقه بالا پایین آمد و بعد از زمزمه با مگی، دوباره با طبقه کوچکی از شیر و ساندویچ ها دوباره به طبقه بالا رفت
15. Helen and Mona and Callie bobbed on the springy front seat with Ralph.
[ترجمه ترگمان]هلن و مونا و کالی با bobbed در کنار رالف دراز کشیده بودند
[ترجمه گوگل]هلن و مونا و Callie در صندلی جلو صندلی پرنده با رالف
[ترجمه گوگل]هلن و مونا و Callie در صندلی جلو صندلی پرنده با رالف
کلمات دیگر: