پلی کیستیک
polycystic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• containing many cysts
جملات نمونه
1. Polycystic ovary syndrome ( PCOS ) is the most common cause of chronic anovulation.
[ترجمه ترگمان]سندرم تخمدان Polycystic (PCOS)شایع ترین علت common مزمن است
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شایع ترین علت انقباض مزمن است
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شایع ترین علت انقباض مزمن است
2. Polycystic ovary syndrome, the most common hormonal disorder in premenopausal women in the U. S., is caused by the disruption of the reproductive cycle.
[ترجمه ترگمان]سندرم تخمدان Polycystic، شایع ترین اختلال هورمونی در premenopausal زن در U اس که ناشی از اختلال چرخه تولید مثل است
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک، شایع ترین اختلال هورمونی در زنان پیش یائسگی در U S, ناشی از اختلال چرخه تولید مثل است
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک، شایع ترین اختلال هورمونی در زنان پیش یائسگی در U S, ناشی از اختلال چرخه تولید مثل است
3. Other potential health problems include hip dysplasia and polycystic kidney disease.
[ترجمه ترگمان]دیگر مشکلات سلامتی بالقوه شامل dysplasia hip و بیماری کلیوی پلی کیستیک می باشند
[ترجمه گوگل]دیگر مشکلات بهداشتی بالقوه شامل دیسپلازی هیپ و بیماری کلیوی پلی کیستیک است
[ترجمه گوگل]دیگر مشکلات بهداشتی بالقوه شامل دیسپلازی هیپ و بیماری کلیوی پلی کیستیک است
4. Objective To investigate anti-mullerian hormone(AMH) in women with polycystic ovary syndrome(PCOS) and explore its role in the pathogenesis.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد هورمون mullerian (AMH)در زنان با سندرم تخمدان تخمدان (PCOS)و نقش آن در بیماری زایی را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی هورمون ضد مولر (AMH) در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) و بررسی نقش آن در پاتوژنز
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی هورمون ضد مولر (AMH) در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) و بررسی نقش آن در پاتوژنز
5. To discusses the Endocrine mechanisms of polycystic ovary syndrome, and the correlation between sex hormone binding globulin(SHBG) and dehydroepiandrosterone sulfate(DHEA-S) in the most patients.
[ترجمه ترگمان]برای بحث در مورد مکانیزم endocrine سندرم تخمدان تخمدان، و همبستگی بین globulin پیوند هورمون جنسی (SHBG)و dehydroepiandrosterone سولفات (DHEA - S)در اغلب بیماران بحث می شود
[ترجمه گوگل]برای بحث در مورد مکانیسم های غدد درون ریز از سندرم تخمدان پلی کیستیک و همبستگی بین گلوکزین اتصال دهنده هورمون جنسی (SHBG) و سدیم دی هیدرواپیاندروسترون (DHEA-S) در بیشتر بیماران
[ترجمه گوگل]برای بحث در مورد مکانیسم های غدد درون ریز از سندرم تخمدان پلی کیستیک و همبستگی بین گلوکزین اتصال دهنده هورمون جنسی (SHBG) و سدیم دی هیدرواپیاندروسترون (DHEA-S) در بیشتر بیماران
6. Both solitary cysts and polycystic disease are usually not discovered until adulthood.
[ترجمه ترگمان]هر دو cysts تکی و بیماری پلی کیستیک وسیع تا بزرگسالی پیدا نمی شوند
[ترجمه گوگل]هر دو کیست انفرادی و بیماری های پلی کیستیک معمولا تا زمان بزرگسالی کشف نمی شوند
[ترجمه گوگل]هر دو کیست انفرادی و بیماری های پلی کیستیک معمولا تا زمان بزرگسالی کشف نمی شوند
7. This patient had dominant polycystic kidney disease (DPKD).
[ترجمه ترگمان]این بیمار دارای پلی کیستیک تخمدانی اصلی بود (DPKD)
[ترجمه گوگل]این بیمار مبتلا به بیماری کلیوی کلیوی (DPKD) بود
[ترجمه گوگل]این بیمار مبتلا به بیماری کلیوی کلیوی (DPKD) بود
8. Polycystic ovary syndrome (PCOS) is defined as a syndrome of ovarian hyperandrogenism and chronic anovulation.
[ترجمه ترگمان]سندرم تخمدان Polycystic (PCOS)به عنوان یک سندرم of تخمدانی و anovulation مزمن تعریف می شود
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) به عنوان یک سندرم هیپرآندروژنیزاسیون تخمدان و آنومالی مزمن تعریف شده است
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) به عنوان یک سندرم هیپرآندروژنیزاسیون تخمدان و آنومالی مزمن تعریف شده است
9. In both rats and humans, polycystic kidney disease severely reduces the output of urine, preventing the kidneys from being able to rid the body of toxins.
[ترجمه ترگمان]در هر دو موش صحرایی و هم انسان ها، بیماری پلی کیستیک تخمدانی به شدت تولید ادرار را کاهش می دهد و کلیه ها را از اینکه قادر به خلاص شدن از بدن سم باشد، جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]در هر دو موش و انسان، بیماری کلیوی پلی کیستیک شدید خروجی ادرار را کاهش می دهد و مانع از اینکه کلیه ها بتوانند بدن را از بدن خارج کنند
[ترجمه گوگل]در هر دو موش و انسان، بیماری کلیوی پلی کیستیک شدید خروجی ادرار را کاهش می دهد و مانع از اینکه کلیه ها بتوانند بدن را از بدن خارج کنند
10. Objective To study presymptomatic gene diagnosis in adult polycystic kidney disease (APKD).
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تشخیص ژن presymptomatic در بیماری polycystic polycystic بزرگ سال (APKD)
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص ژن بدون علامت در بیماری کلیوی کلیوی بزرگسالان (APKD)
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص ژن بدون علامت در بیماری کلیوی کلیوی بزرگسالان (APKD)
11. Polycystic ovary syndrome: Endocrine disorder in women, characterized by high androgen levels and infrequent or absent ovulation.
[ترجمه ترگمان]سندرم تخمدان Polycystic: اختلال endocrine در زنان، با سطوح androgen بالا و تخمک گذاری کم و یا غایب مشخص می شود
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک اختلال غدد درون ریز در زنان با مشخص بودن سطوح آندروژن بالا و تخمک گذاری غالبا یا غیروابسته
[ترجمه گوگل]سندرم تخمدان پلی کیستیک اختلال غدد درون ریز در زنان با مشخص بودن سطوح آندروژن بالا و تخمک گذاری غالبا یا غیروابسته
12. What are the symptoms of polycystic ovarian syndrome ( PCOS ) ?
[ترجمه ترگمان]نشانه های سندرم پلی کیستیک تخمدانی (PCOS)کدامند؟
[ترجمه گوگل]علائم سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) چیست؟
[ترجمه گوگل]علائم سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) چیست؟
13. Polycystic ovary syndrome(PCOS), a heterogeneous endocrine disorder characterized by hyperandrogenism and chronic oligo- anovulation, is one of the most common causes of menstrual disorder.
[ترجمه ترگمان]سندرم تخمدان Polycystic (PCOS)، یک اختلال heterogeneous غدد درون ریز که توسط hyperandrogenism و oligo مزمن - شناخته می شود، یکی از شایع ترین علل اختلال قاعدگی است
[ترجمه گوگل]یکی از شایع ترین علل اختلال قاعدگی، سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)، یک اختلال غدد درون ریز ناهمگون است که توسط هیپرآندروژنیسم و الیگونوسیون مزمن مشخص می شود
[ترجمه گوگل]یکی از شایع ترین علل اختلال قاعدگی، سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)، یک اختلال غدد درون ریز ناهمگون است که توسط هیپرآندروژنیسم و الیگونوسیون مزمن مشخص می شود
14. Numerous cysts appear in this liver from a patient with dominant polycystic kidney disease ( DPKD ).
[ترجمه ترگمان]cysts متعدد در این کبد از بیمار مبتلا به بیماری کلیوی پلی کیستیک تخمدانی (DPKD)ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]کیست های متعدد در این کبد از بیمار مبتلا به بیماری پلی کیستیک غالب (DPKD) ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]کیست های متعدد در این کبد از بیمار مبتلا به بیماری پلی کیستیک غالب (DPKD) ظاهر می شود
15. Objective:To observe the clinical effect of laparoscopic renal cyst decortication in patients with autosomal dominant polycystic kidney disease.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر بالینی of laparoscopic renal در بیماران مبتلا به بیماری های اتوزومال غالب اتوزومال غالب
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر کلینیکی تزریق کیست لاپاروسکوپی کلیه در بیماران مبتلا به بیماری های کلیوی پلی کیستیک غالب در اتواسوم
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر کلینیکی تزریق کیست لاپاروسکوپی کلیه در بیماران مبتلا به بیماری های کلیوی پلی کیستیک غالب در اتواسوم
کلمات دیگر: