(اسطوره ی یونان و روم) عصر نقره (که پس از عصر طلا آمد)
silver age
(اسطوره ی یونان و روم) عصر نقره (که پس از عصر طلا آمد)
انگلیسی به فارسی
(اسطورهی یونان و روم) عصر نقره (که پس از عصر طلا آمد)
(s و a کوچک) دوران شکوفایی نسبی
سن نقره ای
انگلیسی به انگلیسی
• period of the history of mankind (mythology)
جملات نمونه
1. Benjamin: the Silver Age, and if we're really lucky the Gold Age!
[ترجمه ترگمان]بنجامین: عصر سیمین، و اگر واقعا خوش شانس باشیم، عصر طلایی!
[ترجمه گوگل]بنجامین سن نقره ای، و اگر ما واقعا عصر طلا خوش شانس هستیم!
[ترجمه گوگل]بنجامین سن نقره ای، و اگر ما واقعا عصر طلا خوش شانس هستیم!
2. It preludes the Silver Age of Viennese operetta, enhances the position of dancing and folk music in operetta and diversifies the operetta styles.
[ترجمه ترگمان]این اثر، عصر نقره of وین را به تصویر می کشد که موقعیت رقص و موسیقی مردمی را در operetta بهبود می بخشد و سبک operetta را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]این پیش نمایش سناریوی نقرهای اپرای ویوین، موقعیت رقص و موسیقی محلی در اپرای را افزایش می دهد و سبک های اپورته را متنوع می کند
[ترجمه گوگل]این پیش نمایش سناریوی نقرهای اپرای ویوین، موقعیت رقص و موسیقی محلی در اپرای را افزایش می دهد و سبک های اپورته را متنوع می کند
3. With the advancement of pluralistic aesthetics in "the Silver Age" after the October Revolution, a literary Renaissance occurred in the 1920's.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت زیبایی شناسی pluralistic در \"عصر سیمین\" پس از انقلاب اکتبر، یک رنسانس ادبی در دهه ۱۹۲۰ رخ داد
[ترجمه گوگل]با پیشرفت زیبایی شناسی متنوع در عصر نقره پس از انقلاب اکتبر، رنسانس ادبی در دهه 1920 اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]با پیشرفت زیبایی شناسی متنوع در عصر نقره پس از انقلاب اکتبر، رنسانس ادبی در دهه 1920 اتفاق افتاد
4. "Silver Age" is a literary concept, but it has a close connection with the culture of its time. Elapsed Brilliance by Wang Jiezhi makes a comprehensive study of this age from the cultural viewpoint.
[ترجمه ترگمان]\"عصر نقره\" یک مفهوم ادبی است، اما ارتباط نزدیکی با فرهنگ زمان خود دارد Elapsed brilliance توسط وانگ Jiezhi مطالعه جامعی از این سن را از دیدگاه فرهنگی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]'عصر نقره ای' یک مفهوم ادبی است، اما دارای ارتباط نزدیک با فرهنگ زمان خود است درخشندگی گذشته از سوی ونگ جیجی، مطالعه ای جامع از این دوران از دیدگاه فرهنگی دارد
[ترجمه گوگل]'عصر نقره ای' یک مفهوم ادبی است، اما دارای ارتباط نزدیک با فرهنگ زمان خود است درخشندگی گذشته از سوی ونگ جیجی، مطالعه ای جامع از این دوران از دیدگاه فرهنگی دارد
5. Selectively compare the silver age and late stage as Internet's emergency of Korea newspaper on advertising, and confirm the impacts bring to newspaper advertising caused by Internet.
[ترجمه ترگمان]Selectively عصر نقره و مرحله آخر را به عنوان وضعیت اضطراری اینترنتی روزنامه کره در مورد تبلیغات مقایسه می کنند و اثرات ناشی از تبلیغات روزنامه را تایید می کنند
[ترجمه گوگل]به طور انتخابی مقیاس نقرهای و مرحله دیرینه را به عنوان اورژانسی اینترنت روزنامه کره ای در تبلیغات مقایسه می کند و تأثیرات را برای تبلیغات روزنامه های اینترنتی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]به طور انتخابی مقیاس نقرهای و مرحله دیرینه را به عنوان اورژانسی اینترنت روزنامه کره ای در تبلیغات مقایسه می کند و تأثیرات را برای تبلیغات روزنامه های اینترنتی ایجاد می کند
6. With the re-understanding and redefining process of the Silver Age, I believe the designs of this age will become classics.
[ترجمه ترگمان]با درک دوباره و بازتعریف روند عصر سیمین، من معتقدم که طراحی های این عصر به آثار کلاسیک تبدیل خواهند شد
[ترجمه گوگل]با درک دوباره و بازخوانی عصر نقره ای، به اعتقاد من طرح های این دوره به کلاسیک تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]با درک دوباره و بازخوانی عصر نقره ای، به اعتقاد من طرح های این دوره به کلاسیک تبدیل می شود
7. Based on a developing view, I borrow the concept of "Silver Age" to describe the cultural situation shaped in 1920's-30's in the field of graphic design in China.
[ترجمه ترگمان]براساس دیدگاه در حال توسعه، من مفهوم \"عصر نقره ای\" را برای توصیف وضعیت فرهنگی شکل ۳۰ دهه ۱۹۲۰ - ۳۰ در زمینه طراحی گرافیک در چین قرض می گیرم
[ترجمه گوگل]بر اساس یک دیدگاه در حال توسعه، من مفهوم عصر نقره ای را برای تعریف وضعیت فرهنگی شکل دهی در دهه های 1920 تا 30 در زمینه طراحی گرافیک در چین قرض می گیرم
[ترجمه گوگل]بر اساس یک دیدگاه در حال توسعه، من مفهوم عصر نقره ای را برای تعریف وضعیت فرهنگی شکل دهی در دهه های 1920 تا 30 در زمینه طراحی گرافیک در چین قرض می گیرم
8. Only during the Silver Age of the Great Geographical Discovery did Oceania appear to the eyes of the Europeans.
[ترجمه ترگمان]تنها در طول دوران نقره ای اکتشافات جغرافیایی بزرگ، اقیانوسیه به نظر اروپائیان در آمد
[ترجمه گوگل]فقط در طول عصر نقره ای از کشف بزرگ جغرافیایی اقیانوسا به نظر اروپاییان ظاهر شد
[ترجمه گوگل]فقط در طول عصر نقره ای از کشف بزرگ جغرافیایی اقیانوسا به نظر اروپاییان ظاهر شد
9. Iliin was the famous religious philosopher in the Silver Age. In the studies of Russian development, Iliin had his own distinctive ideology, of which the value should be concerned in modern times.
[ترجمه ترگمان]Iliin فیلسوف مشهور مذهبی عصر سیمین بود در مطالعات توسعه روسیه، Iliin ایدئولوژی متمایزی را داشت که ارزش آن باید در زمان مدرن مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ایلیین فیلسوف معروف مذهبی در عصر نقره بود در مطالعات توسعه روسیه، ایلیین ایدئولوژی خاص خود را داشت، که ارزش آن در دوران مدرن باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ایلیین فیلسوف معروف مذهبی در عصر نقره بود در مطالعات توسعه روسیه، ایلیین ایدئولوژی خاص خود را داشت، که ارزش آن در دوران مدرن باید مورد توجه قرار گیرد
10. The Silver Age came next, inferior to the golden.
[ترجمه ترگمان]عصر نقره ای ماه بعد از آن، عصر طلایی بود
[ترجمه گوگل]عصر نقره ای بعد، پایین تر از طلایی بود
[ترجمه گوگل]عصر نقره ای بعد، پایین تر از طلایی بود
11. As an important cultural icon of Silver Age in Russia, D. Merezhkovsky is an influential religious philosophy thinker and founder of poetic symbolism.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نماد فرهنگی مهم در عصر سیمین در روسیه D Merezhkovsky یک متفکر مذهبی با نفوذ و بنیانگذار نماد شاعرانه است
[ترجمه گوگل]D Merežhkovsky به عنوان یک نماد مهم فرهنگی عصر نقره ای در روسیه، متفکر و بنیانگذار نمادگرایی شاعرانه تأثیرگذار فلسفه مذهبی است
[ترجمه گوگل]D Merežhkovsky به عنوان یک نماد مهم فرهنگی عصر نقره ای در روسیه، متفکر و بنیانگذار نمادگرایی شاعرانه تأثیرگذار فلسفه مذهبی است
12. The period from Song to Yuan is the silver age of the development of porcelain pillow.
[ترجمه ترگمان]این دوره از سونگ تا یوآن، عصر سیمین توسعه بالش چینی است
[ترجمه گوگل]دوره از آهنگ به یوان نقره ای از توسعه بالش های پرسلن است
[ترجمه گوگل]دوره از آهنگ به یوان نقره ای از توسعه بالش های پرسلن است
13. A famous poet in the Russian Silver Age number of remarkable poems with a unique style.
[ترجمه ترگمان]یک شاعر مشهور در عصر سیمین روسیه اشعار قابل توجهی با سبک منحصر به فرد دارد
[ترجمه گوگل]یک شاعر مشهور در عصر نقره ای روسیه، اشعار قابل توجه با سبک منحصر به فرد
[ترجمه گوگل]یک شاعر مشهور در عصر نقره ای روسیه، اشعار قابل توجه با سبک منحصر به فرد
14. The Silver Age was one in which the human race was somewhat less valuable in body and mind.
[ترجمه ترگمان]عصر سیمین کسی بود که در آن نژاد بشر در جسم و ذهن از ارزش کمتری برخوردار بود
[ترجمه گوگل]عصر نقره ای یکی بود که در آن بدن انسان و ذهن به نوعی کمتر ارزشمند بود
[ترجمه گوگل]عصر نقره ای یکی بود که در آن بدن انسان و ذهن به نوعی کمتر ارزشمند بود
کلمات دیگر: