کلمه جو
صفحه اصلی

moldova

انگلیسی به فارسی

مولداوی


انگلیسی به انگلیسی

• republic of moldova, independent republic located northeast of romania

جملات نمونه

1. Religion: Most inhabitants of Moldova profess the Orthodox Eastern Church.
[ترجمه ترگمان]دین: بیشتر ساکنان مولداوی پیرو کلیسای ارتدوکس شرقی هستند
[ترجمه گوگل]دین: اکثر ساکنان مولدووا کلیسای شرقی ارتدوکس را ادای احترام می کنند

2. His England career began in September 1996 against Moldova with his latest, and 115th, cap coming against Belarus in October 200 He also captained England 59 times in that period.
[ترجمه ترگمان]حرفه او در انگلستان در سپتامبر ۱۹۹۶ در برابر مولداوی با آخرین و and، که در سال ۲۰۰ اکتبر در مقابل بلاروس قرار داشت، آغاز شد او در این مدت به خاطر ۵۹ بار در انگلستان کاپیتانی این تیم را برعهده داشت
[ترجمه گوگل]حرفه او در انگلیس در سپتامبر سال 1996 در برابر مولداوی با آخرین و 115 ضربه پنالتی خود در برابر بلاروس در اکتبر 200 آغاز شد او همچنین انگلیس در آن دوره 59 بار در برابر انگلیس کاپیتان کرد

3. Chisinau is the capital of Moldova. Chisinau has been 500 years of history, the names of the meaning of "origin", said here Moldova is the birthplace of the nation.
[ترجمه ترگمان]Chisinau پایتخت مولداوی است Chisinau ۵۰۰ سال سابقه داشته است، اسامی معنی \"مبدا\"، که در اینجا مولداوی زادگاه ملت است
[ترجمه گوگل]کیشینو پایتخت مولداوی است کیشینو 500 سال تاریخ داشته است، نام معنای 'مبدأ'، در اینجا می گوید: مولدووا محل تولد ملت است

4. Moldova and Ukraine want to get involved in similar schemes.
[ترجمه ترگمان]مولداوی و اوکراین خواهان مشارکت در طرح های مشابه هستند
[ترجمه گوگل]مولدووا و اوکراین می خواهند در برنامه های مشابه شرکت کنند

5. Remittances represent over 20 percent of GDP in Moldova and Bosnia and Herzegovina and over 10 percent in Albania, Armenia, and Tajikistan.
[ترجمه ترگمان]وجوه ارسالی نشان دهنده بیش از ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی در مولداوی و بوسنی و هرزگوین و بیش از ۱۰ درصد در آلبانی، ارمنستان و تاجیکستان است
[ترجمه گوگل]مبالغ پرداختی بیش از 20 درصد از تولید ناخالص داخلی در مولدووا و بوسنی و هرزگوین و بیش از 10 درصد در آلبانی، ارمنستان و تاجیکستان است

6. Republic of Moldova is the neighbour country of Romania and Ukraine, which is an inland country near Black Sea.
[ترجمه ترگمان]جمهوری مولداوی کشور همسایه رومانی و اوکراین است که یک کشور داخلی در نزدیکی دریای سیاه است
[ترجمه گوگل]جمهوری مولداوی کشور همسایه رومانی و اوکراین است که یک کشور داخلی در نزدیکی دریای سیاه است

7. Chisinau, Moldova: Police officers and local residents are seen through the broken windows of the ransacked parliament building .
[ترجمه ترگمان]Chisinau، مولداوی: افسران پلیس و ساکنان محلی از طریق پنجره های شکسته ساختمان پارلمان غارت شده اند
[ترجمه گوگل]Chisinau، Moldova: افسران پلیس و ساکنان محلی از طریق پنجره های شکسته ساختمان مجلس بازداشت شده دیده می شوند

8. And the special EU representative for Moldova, Kalman Mizsei, is in Chisinau as well.
[ترجمه ترگمان]و نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای مولداوی، Kalman Mizsei نیز در Chisinau است
[ترجمه گوگل]و نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای مولداوی، کالمن میزی، نیز در کیشینف است

9. I steam operating company, Moldova accessories, connecting rod, crankshaft, gears, ball, forging tools.
[ترجمه ترگمان]شرکت عملیات بخار، لوازم جانبی مولداوی، میله متصل، میل لنگ، دنده، توپ، و ابزار ساخت
[ترجمه گوگل]من بخار عامل شرکت، مولدووا لوازم جانبی، میله اتصال، میل لنگ، چرخ دنده، توپ، ابزار جعل

10. Chisinau is the capital of Moldova.
[ترجمه ترگمان]Chisinau پایتخت مولداوی است
[ترجمه گوگل]کیشینو پایتخت مولداوی است

11. I steam operating company, Moldova accessories, rod, crankshaft, gears, ball, forging tools.
[ترجمه ترگمان]شرکت عملیات بخار، لوازم جانبی مولداوی، میله، میل لنگ، دنده، توپ، و ابزار
[ترجمه گوگل]من شرکت بخار، مولد لوازم جانبی، میله، میل لنگ، چرخ دنده، توپ، ابزار جعل

12. They include Russia, Ukraine, Moldova and Tajikistan.
[ترجمه ترگمان]این کشورها شامل روسیه، اوکراین، مولداوی و تاجیکستان می شوند
[ترجمه گوگل]آنها شامل روسیه، اوکراین، مولداوی و تاجیکستان هستند

13. So far, Citigroup and Moldova refused on the merger of the brokerage business for comment.
[ترجمه ترگمان]تاکنون، Citigroup و مولداوی از ادغام کسب وکار کارگزاری برای اظهار نظر خودداری کردند
[ترجمه گوگل]تا کنون، سیتی گروپ و مولداوی برای ادغام کسب و کار کارگزاری را رد کردند

14. The Independent reports that citizens of the small, post-Soviet republic of Moldova are the world's biggest drinkers, knocking back the equivalent of more than 18 litres of pure alcohol per year.
[ترجمه ترگمان]گزارش های مستقل حاکی از آن است که شهروندان جمهوری کوچک، پس از اتحاد جماهیر شوروی، بزرگ ترین مصرف کنندگان در جهان هستند که معادل بیش از ۱۸ لیتر الکل خالص در سال را بر می دارند
[ترجمه گوگل]مستقل گزارش می دهد که شهروندان جمهوری کوچک مولدووا پس از شوروی بزرگترین نوشیدنی های جهان هستند، که برابر با بیش از 18 لیتر الکل خالص در سال است

15. This culture was widespread on the territories of the former Yugoslavia, modern Hungary, Rumania and Moldova during the Early Neolithic.
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ در قلمرو یوگسلاوی سابق، مجارستان مدرن، رومانی و مولداوی در طول دوران اولیه نوسنگی؛ گسترده بود
[ترجمه گوگل]این فرهنگ در سرزمین یوگسلاوی سابق، مدرن مجارستان، رومانی و مولداوی در دوره نوسنگی اولیه گسترده بود


کلمات دیگر: