کلمه جو
صفحه اصلی

moho

انگلیسی به فارسی

مگو


انگلیسی به انگلیسی

• (geology) layer of about 3-25 miles between the earth's crust and the mantle

جملات نمونه

1. We pick up the instantaneous information of Moho phase in typical segment of the profile.
[ترجمه ترگمان]ما اطلاعات لحظه ای فاز moho را در بخش معمولی پروفایل بدست می آوریم
[ترجمه گوگل]ما اطلاعات فوری فاکتور موه را در قسمت مشخصی از مشخصات انتخاب می کنیم

2. The reflection wave Pm on Moho discontinuity in 104 - 180 km is 7 - 10 times greater than Pg wave.
[ترجمه ترگمان]موج انعکاسی در ناپیوستگی moho در ۱۰۴ - ۱۸۰ کیلومتر ۷ - ۱۰ برابر بیشتر از موج Pg است
[ترجمه گوگل]موج انعکاسی Pm در انقباض Moho در 104 - 180 کیلومتر 7 - 10 برابر بیشتر از موج Pg است

3. The uplift - depression of the Moho is rather gentle with a maximum of 5~6 kilometers.
[ترجمه ترگمان]The - افسردگی the با حداکثر ۵۶ کیلومتر ملایم است
[ترجمه گوگل]بالا بردن - افسردگی Moho نسبتا ملایم با حداکثر 5 ~ 6 کیلومتر است

4. That point is marked by a sharp boundary known as the Mohorovicic discontinuity, or Moho.
[ترجمه ترگمان]این نقطه به وسیله یک مرز تیز معروف به ناپیوستگی Mohorovicic یا moho مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این نقطه با یک مرز تیز مشخص شده به عنوان انقباض Mohorovicic، یا Moho مشخص شده است

5. Sedimentary basin forming dynamics system is the macroevolution and correlation of the sedimentary basin, the mantle, the asthenosphere, the lithosphere, and Moho discontinuity.
[ترجمه ترگمان]سیستم دینامیکی تشکیل حوضه Sedimentary the و همبستگی of رسوبی، the، the، lithosphere و discontinuity moho می باشد
[ترجمه گوگل]سیستم دینامیکی تشکیل حوضه رسوبی، بزرگنواختی و همبستگی حوضه رسوبی، گوشته، آستنوسفر، لیتوسفر و انقباض Moho است

6. Even further south, reflections from 35 km depth may correspond to the Moho of peninsular India.
[ترجمه ترگمان]حتی دورتر از جنوب، انعکاس از عمق ۳۵ کیلومتری ممکن است با the شبه جزیره هند همخوانی داشته باشد
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر از جنوب، بازتابی از عمق 35 کیلومتری ممکن است به موهو شبه جزیره هند باشد

7. The rise of the asthenosphere, the position of Moho and mantle plume are the indication of the mantle convection.
[ترجمه ترگمان]افزایش of، موقعیت of و توده پوششی، نشانه همرفت مخصوص به پوشش هستند
[ترجمه گوگل]ظهور آستنوسفر، موقعیت مگو و گوشته گوشته نشان دهنده جابجایی گوشته است

8. The crust and mantle are separated by a seismically determined boundary known as the Moho - discontinuity.
[ترجمه ترگمان]پوسته و پوشش با یک مرز مشخص از زمین لرزه که به عنوان ناپیوستگی - discontinuity شناخته می شود، از هم جدا می شوند
[ترجمه گوگل]پوسته و گوشته از یک مرز مشخص شده با زلزله مشخص شده به عنوان انقباض مگو جدا شده اند

9. The mantle convection is the primary driving force for the formation and evolution of sedimentary basins, and manifested in the position of the asthenosphere, Moho discontinuity and mantle plume.
[ترجمه ترگمان]همرفت، نیروی محرکه اصلی شکل گیری و تکامل حوضه های رسوبی است و در موقعیت the، ناپیوستگی moho و توده پوشش نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]کنجد گوشته، نیروی محرکه اصلی برای شکل گیری و تکامل حوضه های رسوبی است و در موقعیت آستنوسفر، انقباض Moho و گوشته گوشتی ظاهر می شود

پیشنهاد کاربران

Moho ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: موهو
تعریف: ← ناپیوستگی موهو


کلمات دیگر: