از یک وسیله ی نقلیه (به ویژه کشتی) به وسیله ی نقلیه ی دیگر انتقال دادن یا انتقال یافتن، ترا ورتش کردن، بکشتی یانقلیه دیگرانتقال دادن، خن بخن کردن
transship
از یک وسیله ی نقلیه (به ویژه کشتی) به وسیله ی نقلیه ی دیگر انتقال دادن یا انتقال یافتن، ترا ورتش کردن، بکشتی یانقلیه دیگرانتقال دادن، خن بخن کردن
انگلیسی به فارسی
از یک وسیلهی نقلیه (بهویژه کشتی) به وسیلهی نقلیهی دیگر انتقال دادن یا انتقال یافتن، ترا ورتش کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: tranships, transships, transhipping, transshipping, transhipped, transshipped
مشتقات: transshipment (transhipment) (n.)
حالات: tranships, transships, transhipping, transshipping, transhipped, transshipped
مشتقات: transshipment (transhipment) (n.)
• : تعریف: to transfer cargo from one conveyance to another for forwarding or reshipment.
• transfer from one vehicle or means of transportation to another
جملات نمونه
1. They have transshipped the cargo into a river steamer.
[ترجمه ترگمان]آن ها محموله را به یک کشتی بخار رودخانه منتقل کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها محموله را به یک کشتی بخار رودخانه انتقال داده اند
[ترجمه گوگل]آنها محموله را به یک کشتی بخار رودخانه انتقال داده اند
2. They transshipped from trucks to buses.
[ترجمه ترگمان]آن ها کامیون ها را به اتوبوس ها می برند
[ترجمه گوگل]آنها از کامیون به اتوبوس فرستاده شدند
[ترجمه گوگل]آنها از کامیون به اتوبوس فرستاده شدند
3. Don't you think it's troublesome to transship the goods at Sydney?
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنی که در سیدنی اسباب زحمت می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فکر نمی کنید که حمل و نقل کالا در سیدنی سخت است؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فکر نمی کنید که حمل و نقل کالا در سیدنی سخت است؟
4. We to transship S . E . Asian - bound cargoes from rail to ship at Hongkong without mishap.
[ترجمه ترگمان]ما به transship S رسیدیم ای کالاهای مقصد آسیا از ریل به کشتی در Hongkong بدون حادثه ناگوار
[ترجمه گوگل]ما برای انتقال S E حمل و نقل هوایی آسیایی از راه آهن به هنگ کنگ بدون خسارت
[ترجمه گوگل]ما برای انتقال S E حمل و نقل هوایی آسیایی از راه آهن به هنگ کنگ بدون خسارت
5. We have been able to transship S . E . Asian - bound cargoes from rail to ship at Hongkong without mishap.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم S را پیدا کنیم ای کالاهای مقصد آسیا از ریل به کشتی در Hongkong بدون حادثه ناگوار
[ترجمه گوگل]ما توانستیم S را حمل کنیم E حمل و نقل هوایی آسیایی از راه آهن به هنگ کنگ بدون خسارت
[ترجمه گوگل]ما توانستیم S را حمل کنیم E حمل و نقل هوایی آسیایی از راه آهن به هنگ کنگ بدون خسارت
6. We to transship S . E . Asian - bound cargoes to ship at Hongkong without mishap.
[ترجمه ترگمان] ما به \" اس اس \" میریم ای کشتی های آسیایی رو بدون دردسر به کشتی حمل می کنن
[ترجمه گوگل]ما برای انتقال S E محموله های آسیایی محدود به هنگ کنگ بدون صدمه وارد می شوند
[ترجمه گوگل]ما برای انتقال S E محموله های آسیایی محدود به هنگ کنگ بدون صدمه وارد می شوند
7. Don't you consider it's troublesome to transship the goods at Sydney?
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنی که در سیدنی اسباب زحمت می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فکر نمی کنید که حمل و نقل کالا در سیدنی سخت است؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فکر نمی کنید که حمل و نقل کالا در سیدنی سخت است؟
8. Transship trade: trans ship trade cargo can only be stored in the bonded warehouse.
[ترجمه ترگمان]تجارت Transship: کالای تجاری کشتی ترانس را تنها می توان در انبار bonded ذخیره کرد
[ترجمه گوگل]حمل و نقل حمل و نقل کالا محموله تجاری تنها می تواند در انبار باند ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]حمل و نقل حمل و نقل کالا محموله تجاری تنها می تواند در انبار باند ذخیره می شود
9. We transship S . E . Asian - bound cargoes from rail to ship at Hongkong lacking mishap.
[ترجمه ترگمان]ما transship S ای کالاهای مقصد آسیا از راه آهن به کشتی در Hongkong فاقد حادثه ناگوار بودند
[ترجمه گوگل]ما S را حمل می کنیم E آسیا - حمل بار از راه آهن به کشتی در هنگ کنگ بدون صدمه دیده است
[ترجمه گوگل]ما S را حمل می کنیم E آسیا - حمل بار از راه آهن به کشتی در هنگ کنگ بدون صدمه دیده است
10. "Allowing the CBI preference program to be used as a vehicle to transship large quantities of Brazilian ethanol to the US duty-free is simply bad trade policy, " Grassley said.
[ترجمه ترگمان]گراسلی گفت: \" اجازه دادن به برنامه اولویت CBI برای a مقادیر زیادی از اتانول برزیل به عوارض گمرکی آمریکا، سیاست تجاری بد است \"
[ترجمه گوگل]گراسیلی گفت: 'اجازه دادن به برنامه ترجیحی CBI به عنوان یک وسیله نقلیه برای انتقال مقادیر زیادی از اتانول برزیل به بدون استفاده از وظیفه آمریکا، به سادگی خط مشی تجاری است '
[ترجمه گوگل]گراسیلی گفت: 'اجازه دادن به برنامه ترجیحی CBI به عنوان یک وسیله نقلیه برای انتقال مقادیر زیادی از اتانول برزیل به بدون استفاده از وظیفه آمریکا، به سادگی خط مشی تجاری است '
پیشنهاد کاربران
transship ( مشترک حملونقل )
واژه مصوب: ترابار کردن
تعریف: منتقل کردن کالا از یک وسیلۀ حمل به وسیلۀ دیگر
واژه مصوب: ترابار کردن
تعریف: منتقل کردن کالا از یک وسیلۀ حمل به وسیلۀ دیگر
کلمات دیگر: