1. to take under advisement
دقیقا مورد ملاحظه قرار دادن
2. I will take the suggestion under advisement, and refer it to the board.
[ترجمه ترگمان]من این پیشنهاد را زیر advisement می گیرم و آن را به هیات مدیره ارجاع می دهم
[ترجمه گوگل]پیشنهاد من را تحت نظر گرفته و آن را به هیئت مدیره ارجاع دهید
3. Contact Dr. Gray about academic advisement.
[ترجمه ترگمان]در مورد advisement دانشگاهی با دکتر گری تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]تماس با دکتر گری در مورد توصیه های دانشگاهی
4. Minimum 2 years solid experience in advisement field . Experience in media as a plus.
[ترجمه ترگمان]حداقل ۲ سال تجربه سخت در حوزه advisement تجربه در رسانه ها به عنوان یک اضافه
[ترجمه گوگل]حداقل 2 سال تجربه جامد در زمینه مشاوره تجربه در رسانه ها به عنوان یک به علاوه
5. The parliament took the president's tax policy under advisement and denied it.
[ترجمه ترگمان]پارلمان سیاست مالیاتی رئیس جمهور را تحت نظارت advisement گرفت و آن را رد کرد
[ترجمه گوگل]پارلمان تحت نظارت سیاست مالیاتی رئیس جمهور را بر عهده گرفت و آن را انکار کرد
6. The committees are taking your proposal under advisement, and will give you a decision shortly.
[ترجمه ترگمان]این کمیته ها پیشنهاد شما را تحت نظارت دارند و به زودی به شما تصمیمی خواهند داد
[ترجمه گوگل]کمیته ها پیشنهاد خود را تحت نظر گرفته و تصمیم می گیرند
7. His advisement is all right in theory, but not for beening took root.
[ترجمه ترگمان]advisement او در تئوری همه چیز درست است، اما برای beening ریشه نگرفته است
[ترجمه گوگل]مشاوره او درست در نظریه است، اما نه برای ریشه کن کردن
8. Her advisement has no influence on her.
[ترجمه ترگمان]advisement تاثیری بر او ندارد
[ترجمه گوگل]توصیه او هیچ تأثیری بر او ندارد
9. Thank you for your input Mr. Walters - I'll take what you've said under advisement.
[ترجمه ترگمان]متشکرم، آقای والت رز، چیزی رو که زیر تامل گفتید بر می دارم
[ترجمه گوگل]با تشکر از شما برای ورود آقای والترز - من آنچه را که در زیر مشاوره گفته ام، خواهم پذیرفت
10. Bryant must return to court in Eagle on August 6 for an advisement hearing.
[ترجمه ترگمان]برایانت باید در روز ۶ اوت برای استماع advisement به دادگاه برگردد
[ترجمه گوگل]بریانت باید در 6 اوت برای دادرسی در دادگاه ایگل برگردد
11. The new classification has the advantage of a comprehensive advisement and a clear assortment.
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی جدید مزیت یک روش جامع و یک مجموعه کامل را دارد
[ترجمه گوگل]طبقه بندی جدید مزیت یک مشاوره جامع و یک دسته بندی واضح است
12. V. All faculty members must meet basic requirements in teaching, research, service and advisement.
[ترجمه ترگمان]۵ همه اعضای هیات علمی باید الزامات پایه در آموزش، پژوهش، خدمات و advisement را برآورده کنند
[ترجمه گوگل]V همه اعضای هیئت علمی باید در زمینه تدریس، تحقیق، خدمات و مشاوره، نیازهای اساسی داشته باشند
13. Our PA dollars support our kids' admission to college by funding the Stuyvesant College Handbook, supplemental College Advisement, College Night programs, and even the College Office copier!
[ترجمه ترگمان]دلار PA ما پذیرش فرزندانمان را با سرمایه گذاری در کتاب راهنمای کالج Stuyvesant، کالج تکمیلی advisement، برنامه های آموزشی کالج، و حتی دفتر کالج را حمایت می کند!
[ترجمه گوگل]دلار PA ما حمایت از پذیرش کودکان ما را به کالج با کمک صندوق کتاب Stuyvesant، مکمل کالج Advisement، برنامه کالج شب، و حتی کپی اداری کالج!