کلمه جو
صفحه اصلی

adumbration


معنی : خلاصه، سایه افکنی، نشان دادن
معانی دیگر : سایه افکنی، نشان دادن، خلاصه

انگلیسی به فارسی

سایه‌افکنی، نشان دادن، خلاصه


adumbration، سایه افکنی، نشان دادن، خلاصه


انگلیسی به انگلیسی

• sketch, outline; foreshadowing

مترادف و متضاد

خلاصه (اسم)
compendium, summary, short, abridgment, epitome, abstract, synopsis, substance, digest, compend, extract, adumbration, essence, review, condensation, upshot, sketch, gist, outline, resume, wrap-up

سایه افکنی (اسم)
adumbration

نشان دادن (اسم)
adumbration, show

جملات نمونه

1. The adumbration of pedestrian figures by a kind of blurred notation seems to be entirely new in art.
[ترجمه ترگمان]اشکال عابر پیاده توسط یک نوع نشان گذاری مات به نظر می رسد که کاملا جدید است
[ترجمه گوگل]علامت گذاری علامت های عجیب و غریب عابر پیاده با نوعی نماد تار ناپذیر در هنر کاملا جدید است

2. It sounds almost like an adumbration of gravitation.
[ترجمه ترگمان]این تقریبا شبیه به یک جاذبه جاذبه است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تقریبا مثل گرانش است

3. Glory is the adumbration of advantage.
[ترجمه ترگمان]افتخار، adumbration مزیت است
[ترجمه گوگل]افتخار از مزیت است

4. Can you accord me an adumbration of price?
[ترجمه ترگمان]می توانید قیمت آن را به من بدهید؟
[ترجمه گوگل]آیا میتوانی به من اعتبار قیمت بدهی؟

5. Comprehensive used for park, fencing wall, bridge, edifice, floor body adumbration, step street air corridor, ad brand and so on, city bright change the first choice of construction product.
[ترجمه ترگمان]استفاده جامع برای پارک، دیوار شمشیربازی، پل، ساختمان، بدنه کف، راهروی هوای خیابان، مارک تبلیغاتی و غیره، تغییر روشن شهر اولین انتخاب محصول ساخت وساز را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]جامع برای استفاده در پارک، دیوار، پل، ساختمان، کلیسای بدن، گودال قدم در خیابان، نام تجاری و غیره، تغییر شهر به اولین انتخاب محصول ساخت و ساز تبدیل شده است

پیشنهاد کاربران

حاشیه خوردگی


کلمات دیگر: