1. Benedict carried her through the bedchamber door, and, with one booted foot, kicked it to behind him.
[ترجمه ترگمان]Benedict او را از در اتاق خواب بیرون برد و با یک پای چکمه آن را به عقب راند
[ترجمه گوگل]او را در داخل اتاق خواب قرار داد، و با یک پا بوته، آن را پشت سر گذاشت
2. Lying wakeful in her bedchamber that night, Grainne knew that she would never truly forget Fergus.
[ترجمه ترگمان]در آن شب، خوابش نمی برد و خوابش نمی برد
[ترجمه گوگل]گرین می دانست که او هرگز فرگوس را فراموش نخواهد کرد
3. They had brought the harp into her bedchamber for me, all freshly strung.
[ترجمه ترگمان]آن ها چنگ را به اتاق خوابش برده بودند، برای من که تازه strung شده بود
[ترجمه گوگل]آنها آرچ را به منزلش آورده بودند، همه تازه وارد شده بودند
4. The bedchamber was hung with silks which were so fine that they bruised if something brushed against them.
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب با ابریشم اویزان بود که به قدری زیبا بودند که اگر چیزی به آن ها برخورد می کرد کبود می شدند
[ترجمه گوگل]اتاق خواب با ابریشم آویزان شد که بسیار خوب بود و اگر چیزی بر روی آنها خراشیده شود کبود می شد
5. His bedchamber had access to the servant girls' quarters and to the rooms of adolescent girls upstairs.
[ترجمه ترگمان]خوابگاه او به اتاق مستخدمین و اتاق های دختران نوجوان به طبقه بالا دسترسی داشت
[ترجمه گوگل]اتاق خواب او به اتاق های دختران بنده و به اتاق های دختران نوجوان در طبقه بالا دسترسی داشت
6. The products include the hall furniture, and bedchamber furniture series.
[ترجمه ترگمان]این محصولات شامل مبلمان سالن و مجموعه مبلمان اتاق خواب می شوند
[ترجمه گوگل]محصولات شامل مبلمان سالن و سری مبلمان اتاق خواب است
7. Thus, he transformed the king's bedchamber first into a salon and then into the Throne Room (in 180 and had the imperial apartment sumptuously refurnished.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، او اول اتاق خواب پادشاه را به داخل یک سالن و سپس به اتاق تخت (در ۱۸۰)تبدیل کرد و آپارتمان شاهانه با شکوه تزیین کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، اتاق خواب پادشاه اول را به یک سالن و سپس به اتاق تخت سلطنتی تبدیل کرد (در 180 سالگی و آپارتمان امپراتوری را به طور عجیب بازسازی کرد
8. How came I can stay bedchamber?
[ترجمه ترگمان]چطور می توانم در خوابگاه بمانم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم خواب ببندم؟
9. That evening, he tries to sleep in the bedchamber of this darkish sky open, arrive without the dream overnight unexpectedly day break, get up feel well of gas of systemic muscle easy.
[ترجمه ترگمان]آن شب، او تلاش می کند تا در اتاق خواب این آسمان پر زرق و برق بخوابد، بدون این که یک شب به طور غیرمنتظره ای خارج شود، احساس کند که گاز یک ماهیچه سیستمیک را آسان می کند
[ترجمه گوگل]در همان شب، او سعی می کند در اتاق خواب این آسمان تاریک باز، بدون آرامش در روز به طور غیر منتظره روزی وارد شود، به راحتی از گاز عضله سیستمیک احساس خوبی داشته باشید
10. No, it was thanks to my culinary abilities that Marie-Claude gave me free rein of both her kitchen and her bedchamber.
[ترجمه ترگمان]نه، به خاطر توانایی های culinary من بود که ماری - کلود هر دو آشپزخانه و اتاق خواب خود را رها کرد
[ترجمه گوگل]نه، این به لطف توانایی های آشپزی من بود که ماری کلود به من مجوز هر دو آشپزخانه و اتاق خوابش داد
11. He soon remarried and it appears that his second wife had no qualms about sharing the bedchamber with her predecessor.
[ترجمه ترگمان]او به زودی ازدواج کرد و به نظر می رسد که همسر دومش هیچ تردیدی درباره به اشتراک گذاری اتاق خواب با سلف خود نداشته است
[ترجمه گوگل]او به زودی دوباره ازدواج کرد و به نظر می رسد که همسر دومش در مورد به اشتراک گذاشتن اتاق خواب با سلف خود شک ندارد
12. A door at the end of the room led to my bedchamber, which was simply furnished with bed and clothes chest.
[ترجمه ترگمان]دری در انتهای اتاق به اتاق خواب من منتهی شد که به سادگی با تخت خواب و سینه تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]درب در انتهای اتاق من را به اتاق خواب رفتم، که به سادگی با تخت و سینه لباس گذاشته شد
13. So I sent Mora home, locked the doors, and took myself to my bedchamber.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من او را به خانه فرستادم و درها را قفل کردم و خود را به اتاق خواب خودم بردم
[ترجمه گوگل]بنابراین من مورا را به خانه فرستادم، درب را قفل کرد و خود را به اتاق خوابم برد
14. The carol of the birds was loud and high, and, on the weather-beaten sill of the great window of the bedchamber of Monsieur the Marquis, one little bird sang its sweetest song with all its might.
[ترجمه ترگمان]صدای پرندگان بلند و بلند بود و روی لبه پنجره بزرگ اتاق خواب آقای مارکی، یک پرنده کوچک با تمام قدرت خود آواز می خواند
[ترجمه گوگل]پرنده پرنده ها با صدای بلند و بلند بود و در آستانه ی پنجره ی پنجره ی اتاق خواب مرسی مارکی، یک پرنده ی کوچک شیرین ترین آواز خود را با تمام توانش آواز خواند