1. after his speech, the meeting became a bedlam
پس از نطق او در جلسه غوغا به پا شد.
2. What's happening in that room? It's bedlam in there.
[ترجمه ترگمان]تو اون اتاق چه خبره؟ چیز دیگری است
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی در آن اتاق رخ می دهد؟ در آنجا وجود دارد
3. The crowd went absolutely mad. It was bedlam.
[ترجمه ترگمان]جمعیت مطلقا دیوانه شدند چیز دیگری بود
[ترجمه گوگل]جمعیت کاملا دیوانه شد این لکه دار بود
4. It was bedlam at the football ground after the match was suspended.
[ترجمه ترگمان]بعد از مسابقه، داد و مرج در زمین فوتبال رخ داد
[ترجمه گوگل]بعد از مسابقه به حالت تعلیق در زمین فوتبال بستگی داشت
5. When the bomb exploded, there was bedlam.
[ترجمه ترگمان]وقتی بمب منفجر شد، داد و بیدادها وجود داشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که این بمب منفجر شد، وجود داشت
6. The classroom erupted into bedlam whenever Miss Simpson left for longer than a minute.
[ترجمه ترگمان]هر وقت که دوشیزه سیمپسون بیش از یک دقیقه از کلاس بیرون می رفت، کلاس می شد
[ترجمه گوگل]وقتی دوشیزه سیمپسون به مدت بیش از یک دقیقه باقی ماند، کلاس درس فریاد کشید
7. That innocence was not the natural state, bedlam was.
[ترجمه ترگمان]چیزی که سادگی و سادگی بود، چیز دیگری بود
[ترجمه گوگل]این بیگناهی دولت طبیعی نبود، بلاتمام بود
8. All around me the bedlam continued but I was looking inward.
[ترجمه ترگمان]چیز دیگری در اطرافم موج می زد، اما من به داخل نگاه می کردم
[ترجمه گوگل]همه چیز در اطرافم ادامه داشت اما من به داخل نگاه می کردم
9. And she was off into her bedlam of mythology once more.
[ترجمه ترگمان]و یک بار دیگر در تیمارستان او گم شد
[ترجمه گوگل]و او یک بار دیگر به اسلحه ی او تبدیل شد
10. The bedlam in no way flustered Boxer Sullivan.
[ترجمه ترگمان]داد و بیدادها در هیچ وجه flustered سالیوان نبود
[ترجمه گوگل]بطلم به هیچ وجه فاکسر سولیوان را فریب داد
11. If you want to find a bedlam, that's the market.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهی چیز دیگری پیدا کنی، این بازار است
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید یک بستنی را پیدا کنید، این بازار است
12. So I think you'll see, you know, less bedlam, more characters.
[ترجمه ترگمان]خوب، می دانید، من فکر می کنم که شما می دانید، کم تر چیز دیگری می شود، شخصیت دیگری هم هست
[ترجمه گوگل]بنابراین من فکر می کنم شما می بینید، می دانید، شخصیت های بیشتر و کم اهمیت تر
13. It was bedlam at our house on the morning of the wedding.
[ترجمه ترگمان]در خانه ما، صبح روز عروسی، چیز دیگری بود
[ترجمه گوگل]در صبح روز عروسی در خانه ما خواب می بیند
14. M : Operation Bedlam is DEAD! Do you understand, 007?
[ترجمه ترگمان]M: است! متوجه شدی، ۰۰۷؟
[ترجمه گوگل]M Operation Bedlam DEAD! آیا میفهمی، 007؟