کلمه جو
صفحه اصلی

foreseeable


قانون ـ فقه : قابل پیش بینى

انگلیسی به فارسی

پیش بینی شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of foresee.

- If these problems had been foreseeable, we might not have undertaken the project.
[ترجمه ترگمان] اگر این مشکلات قابل پیش بینی بود، ما نمی توانستیم پروژه را انجام دهیم
[ترجمه گوگل] اگر این مشکلات پیش بینی شده بود، ممکن است پروژه را نداشته باشیم

• may be foreseen, able to be predicted
when you talk about the foreseeable future, you are referring to the period of time in the future during which it is possible to say what will happen.

جملات نمونه

1. in the foreseeable future
در آینده ی قابل پیش بینی

2. I'll certainly carry on living here for the foreseeable future.
[ترجمه ترگمان]من مطمئنا برای آینده اینجا زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]من مطمئنا برای آینده قابل پیش بینی اینجا زندگی خواهم کرد

3. It seems to me that this crime was foreseeable and this death preventable.
[ترجمه ترگمان]به نظرم این جنایت قابل پیش بینی و قابل پیش گیری است
[ترجمه گوگل]به نظر من این جنایت پیش بینی شده بود و این مرگ قابل پیشگیری بود

4. Things will continue as they are for the foreseeable future.
[ترجمه ترگمان]در آینده نزدیک، اوضاع همچنان ادامه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]چیزهایی که برای آینده قابل پیش بینی هستند ادامه خواهند داشت

5. The situation is likely to continue for the foreseeable future.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت احتمالا برای آینده نزدیک ادامه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]وضعیت احتمالا در آینده قابل پیش بینی است

6. Now, and for the foreseeable future, the world is awash in plutonium.
[ترجمه ترگمان]اکنون، و برای آینده نزدیک، جهان لبریز از پلوتونیوم است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، و در آینده قابل پیش بینی، جهان در پلوتونیوم به سر می برد

7. In Britain for the foreseeable future the ultimate purchaser of 80% or more of health care will continue to be the Treasury.
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا برای آینده نزدیک، خریدار نهایی ۸۰ درصد یا بیشتر مراقبت های بهداشتی به خزانه کشور ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]در بریتانیا برای آینده قابل پیش بینی، خریدار نهایی 80٪ و یا بیشتر از خدمات بهداشتی همچنان خزانه داری خواهد بود

8. Nevertheless for the foreseeable future a considerable proportion of elderly people will require care at specific periods of their lives.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، برای آینده نزدیک، نسبت قابل توجهی از افراد مسن در دوره های خاصی از زندگی خود به مراقبت نیاز خواهند داشت
[ترجمه گوگل]با این وجود برای آینده قابل پیش بینی، تعداد قابل توجهی از سالمندان در دوره های خاص زندگی خود نیاز به مراقبت دارند

9. Would the death be reasonably foreseeable?
[ترجمه ترگمان]آیا مرگ به طور منطقی به نظر می رسید؟
[ترجمه گوگل]آیا مرگ منطقی قابل پیش بینی است؟

10. Your insurance policy should take into account all foreseeable circumstances.
[ترجمه ترگمان]سیاست بیمه شما باید تمام شرایط قابل پیش بینی را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]بیمه شما باید تمام شرایط قابل پیش بینی را در نظر بگیرد

11. She will not be well enough to work in the foreseeable future .
[ترجمه ترگمان]او به اندازه کافی خوب نخواهد بود که در آینده نزدیک کار کند
[ترجمه گوگل]او در آینده قابل پیش بینی نخواهد بود

12. The statue will remain in the museum for the foreseeable future.
[ترجمه ترگمان]این مجسمه برای آینده نزدیک در موزه باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]مجسمه در آینده قابل پیش بینی در موزه باقی خواهد ماند

13. We will not be hiring anyone else in the foreseeable future.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ فرد دیگری را در آینده نزدیک استخدام نخواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما دیگر در آینده قابل قبول نخواهیم بود

14. It's unlikely that the hospital will be closed in the foreseeable future.
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که این بیمارستان در آینده نزدیک بسته شود
[ترجمه گوگل]بعید است که بیمارستان در آینده قابل پیش بینی باشد

پیشنهاد کاربران

محتمل

متصور

قابل تحقق

In the foreseeable future :
خیلی زود
به زودی
Fairly soon

قابل رویت - قابل پیش بینی

نه چندان دور


کلمات دیگر: