1. Her eyes were bedewed with tears.
[ترجمه ترگمان]چشمانش با اشک مرطوب بود
[ترجمه گوگل]چشمان او با اشک بود
2. Her cheeks were bedewed with tears.
[ترجمه ترگمان]گونه هایش از اشک مرطوب بود
[ترجمه گوگل]گونه هایش با اشک بود
3. She has shed tears . Tear, bedew her pale skirt.
[ترجمه ترگمان]اشک می ریزد و در حالی که دامن pale را به هم می زد، گفت:
[ترجمه گوگل]او اشک ریخت زانو زده، دامن کم رنگ خود را
4. Sit on the bus, scenery of seeing outside the window float slowly and stream of people coming and going hurriedly, think of we bit at qq, tears is it bedew the eyelash to can't help.
[ترجمه ترگمان]در اتوبوس بنشینید، منظره ای که بیرون از پنجره مشاهده می شود، آهسته و آهسته در حال حرکت است و به سرعت حرکت می کنند و به فکر فرو می رویم و به فکر فرو می رویم
[ترجمه گوگل]بنشینید در اتوبوس، مناظر دید در خارج از پنجره به طور آهسته شناور و جریان از مردم می آیند و عجله می کنند، فکر می کنم ما کمی در QQ، اشک مژه های مژه ای است که نمی تواند کمک کند
5. Real wood door plank can use cleanness of furniture water candle to maintain, crystal door plank can use flannelette bedew water or neuter cleaner is wiped.
[ترجمه ترگمان]تخته در چوب واقعی می تواند از پاکیزگی شمع آب و شمع برای حفظ، استفاده کند، تخته در بلور می تواند از آب bedew bedew یا cleaner neuter استفاده کند
[ترجمه گوگل]دیوار چوب واقعی چوب می تواند از پاک کردن شمع های آب برای نگهداری استفاده کند، تخته سیاه کریستال می تواند از آب فنجان آب استفاده کند یا پاک کننده های نایاب پاک شود