1. admonitory remarks
اظهارات هشدار دهنده
2. The sergeant lifted an admonitory finger at us.
[ترجمه ترگمان]گروهبان انگشتش را به طرف ما دراز کرد
[ترجمه گوگل]سرباز یک انگشت قابل اطمینان را به ما انداخت
3. This is of an admonitory nature.
[ترجمه ترگمان]این طبیعت admonitory است
[ترجمه گوگل]این یک ماهیت قابل اعتماد است
4. But, " he held up a stubby, admonitory finger, "there are other considerations.
[ترجمه ترگمان]اما \"او یک انگشت استخوانیش را بالا نگه داشت،\" ملاحظات دیگری هم وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما، 'او یک انگشت قاعده، انگشت محکم نگه داشته است'، ملاحظات دیگر وجود دارد
5. Did not forget to add the admonitory information that warns addressee to revise an address in the message.
[ترجمه ترگمان]فراموش نکنید که اطلاعاتی را که به مخاطب هشدار می دهد که آدرس را در پیغام مورد بازبینی قرار دهد، اضافه کنید
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که اطلاعات احتیاطی را که مخاطب را هشدار می دهد تا یک آدرس را در پیام تجدید نظر کند اضافه کنید
6. She shot an admonitory glance at her son, who said: "Immensely, sir.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی حاکی از توبیخ آمیز به پسرش انداخت و گفت: - به شدت قربان
[ترجمه گوگل]او نگاهی قاطعانه به پسرش زد که گفت: 'عالی، آقا
7. Regard demonstrative part as admonitory information, this specification can add automatically at the news word that all giving out later.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی می تواند به صورت خودکار به عنوان اطلاعات سرزنش کننده مورد توجه قرار گیرد، این ویژگی می تواند به طور خودکار به کلمه اخبار اضافه کند که بعدا همه چیز را افشا می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به بخش تظاهرات به عنوان اطلاعات قابل احترام، این خصوصیات می تواند به طور خودکار در کلمه ی اخبار اضافه شده که همه آن را بعدا منتشر می کنند
8. Occasionally, he can add admonitory sex explanatory note for the picture that his suspects.
[ترجمه ترگمان]گهگاه، او می تواند توجه جنسی خود را به تصویر مظنونین خود اضافه کند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او می تواند توجهات توضیحی جنسیتی را برای تصویری که مظنون به آن است، اضافه کند
9. He spoke in Tibetan, and his delivery was stern and admonitory, like a forbidding, old-fashioned father reprimanding his children.
[ترجمه ترگمان]او با سم لر صحبت می کرد، و وضع حمل او خشن و توبیخ آمیز بود، مانند پدری که forbidding از مد افتاده باشد
[ترجمه گوگل]او در تبتی سخن می گفت، و تحویل او سخت و دلسوز بود، مانند یک پدر و مادر قدیمی ممنوعه که فرزندانش را مجازات می کرد
10. When the accomplished mode system loses its analytic and admonitory forces, the situation of current theory become the motive force that we think and structure new ethical theories further.
[ترجمه ترگمان]وقتی که سیستم حالت انجام شد، نیروهای تحلیلی و سرزنش خود را از دست می دهد، وضعیت نظریه فعلی به نیروی محرک تبدیل می شود که ما فکر می کنیم و اصول اخلاقی جدید را بیشتر ساختار می دهیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که سیستم حالت پیشرفته نیروهای تحلیلی و محرمانه خود را از دست می دهد، وضعیت نظریه فعلی به نیروی حرکتی تبدیل می شود که ما فکر می کنیم و نظریه های اخلاقی جدیدی را ساختیم
11. This often is force of arterial internal pressure lifts suddenly, make the organ of sense of pain of hemal wall is behaved excitingly, it is the admonitory signal of cerebral hemorrhage.
[ترجمه ترگمان]این اغلب نیرویی است که فشار درونی شریانی به طور ناگهانی از بین می رود، و اندام احساس درد دیوار hemal را به نحو هیجان آوری انجام می دهد، نشانه سرزنش خونریزی مغزی است
[ترجمه گوگل]این اغلب ناشی از افزایش نیروی فشار داخلی شریانی است که باعث می شود ارگان احساس درد دژنرالکترولیتی هیجان انگیز عمل کند، این سیگنال قابل قبول خونریزی مغزی است
12. At last, Narcissa hurried up a street named Spinner's End, over which the towering mill chimney seemed to hover like a giant admonitory finger.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، نارسیسا به سرعت از یک خیابان به نام بگاند بالا رفت، که به نظر می رسید دودکش آسیاب بادی همچون انگشتی عظیم در هوا شناور است
[ترجمه گوگل]در نهایت، Narcissa یک خیابان به نام Spinner's End را پرتاب کرد که بیش از آن به نظر می رسید که یک دودکش از نوع غول پیکر مانند یک انگشت قابل اعتماد غول پیکر است
13. Accordingly, the literature in English that has come down to us from this period (1150-1250) is almost exclusively religious or admonitory.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، ادبیات انگلیسی که از این دوره به ما رسیده (۱۱۵۰ - ۱۲۵۰)تقریبا منحصرا مذهبی یا ملامت ناپذیر است
[ترجمه گوگل]بر این اساس، ادبیات انگلیسی که از این دوره (1250-1150) به ما رسیده است تقریبا منحصرا مذهبی یا قابل احترام است
14. Research from Surrey University has found that women tend to let their partners snore, while men are more likely to give an admonitory prod.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات دانشگاه Surrey پیدا کرده است که زنان تمایل دارند با خرخر کردن شریک خود ادامه دهند در حالی که مردان به احتمال بیشتری به او انگیزه می دهند
[ترجمه گوگل]تحقیقات از دانشگاه Surrey نشان می دهد که زنان تمایل دارند که شرکای خود را خراب کنند، در حالی که مردان احتمال بیشتری دارند که محصولات پیشگویی کنند
15. Objective To standardize the warning languages and the patterns in admonitory plates.
[ترجمه ترگمان]هدف استاندارد کردن زبان های هشداری و الگوهای هشداردهنده
[ترجمه گوگل]هدف: برای استاندارد کردن زبان های هشدار دهنده و الگوها در صفحات قابل اعتماد