1. An old bearskin rug lay on the floor.
[ترجمه ترگمان]یک پوست خرس پیر روی زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک فرش قدیمی خرس بر روی زمین گذاشته شد
2. The belt, like my bearskin necklace which I am wearing somewhat uncomfortably under my shirt, has spiritual value.
[ترجمه ترگمان]کمربند، مثل گردن بند پوست خرس که من تا حدی زیر پیراهنم پوشیده شده، ارزش معنوی دارد
[ترجمه گوگل]کمربند، مانند گردنبند خرس خرس من که تا حدودی ناخوشایند پوشیدن پیراهن من است، ارزش معنوی دارد
3. Throwing back its bearskin cover, he lowered her carefully to the mattress and stood looking down at her.
[ترجمه ترگمان]پوست خرس پوست خرس را عقب زد و با احتیاط او را روی تشک انداخت و ایستاد و به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او را با پوشش پوشش خرس عرقستان پرتاب کرد، او را به دقت به آرایشگاه پایین آورد و به او نگاه کرد
4. Two civilians in bearskin coats were leaning on the camera when Billy and Weary came by.
[ترجمه ترگمان]دو غیر نظامی در پالتوی پوست خرس، هنگامی که بیلی و خسته وارد شدند، به دوربین تکیه کرده بودند
[ترجمه گوگل]دو بیگانه در کت و شلوار کت و شلوار بر روی دوربین متمرکز بودند، زمانی که Billy و Weary آمدند
5. On Saturday, 400 soldiers in scarlet tunics and bearskin hats marched in London to celebrate the official birthday of Queen Elizabeth II.
[ترجمه ترگمان]در روز شنبه، ۴۰۰ سرباز با پیراهن قرمز و کلاه های پوست خرس در لندن راهپیمایی کردند تا جشن تولد ملکه الیزابت دوم را جشن بگیرند
[ترجمه گوگل]روز شنبه، 400 تن از سربازان تونیک قرمز و کلاه خرس کوهی در لندن برای جشن تولد رسمی ملکه الیزابت دوم سفر کردند
6. Don't sell the bearskin before the bear was caught!
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه خرس گیر بیفتد، پوست خرس را بفروشد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه خرس گرفتار شد، پوست خرس را نزنید!
7. With its faux bearskin and leopard throws, a dark-green and gold wall treatment and lacy corset lamps, the overdone look is strangely enchanting.
[ترجمه ترگمان]با پوشش faux خرس و پلنگ، یک نوع رنگ سبز تیره و طلایی و چراغ توری (corset)، به طرز عجیبی جذاب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]با استفاده از گلوله های مصنوعی خرس و لئوپارد، یک درمان دیواری تیره و سبز و لامپ های کرستی لبه دار، نگاه غریزی به طرز عجیبی دلربا است
8. "Home, " said Pierre, throwing open the bearskin coat over his broad, joyously breathing chest in spite of ten degrees of frost.
[ترجمه ترگمان]پی یر پالتو پوست خرس را که با وجود ده درجه یخ بندان، در سینه داشت باز کرد و گفت: خانه!
[ترجمه گوگل]پیر، گفت: 'پیر، باز کردن کت خرس مخفی بیش از سینه خود را گسترده و شاداب تنفس با وجود 10 درجه یخ
9. His jerkin was a ragged bearskin, worn and greasy.
[ترجمه ترگمان]نیم تنه او پوست خرس کهنه ای بود که فرسوده و چرب شده بود
[ترجمه گوگل]jerkin او خرس کشیده خرس بود، پوشیده و چرب
10. There : bearskin cap and hackle plume.
[ترجمه ترگمان]کلاه پوست خرس و کلاه زره دار
[ترجمه گوگل]وجود دارد کلاه خنده دار و کتک زدن
11. Two old ladies, neatly and gloved a bearskin hatted sentry .
[ترجمه ترگمان]دو خانم پیر با جامه های پوشیده از پوست خرس که پوست خرس داشتند
[ترجمه گوگل]دو خانم قدیمی، منظره ای و یک گلدان خرس کتانی پوشیدند
12. These dealers were labelled "bearskin jobbers " and later, "bears.
[ترجمه ترگمان]این دلالان برچسب \"خرس پوست خرس\" و بعد \"خرس خرس\" را داشتند
[ترجمه گوگل]این نمایندگی ها به نام 'bearbersin' و بعد، 'خرس'
13. Cars and houses, bearskin rugs to lie before my fire.
[ترجمه ترگمان]ماشین و خانه ها، پوست خرس روی فرش تا جلوی آتش من دراز بکشند
[ترجمه گوگل]ماشین ها و خانه ها، فرش های خرس قهوه ای در پیش من آتش زدند
14. People do not want to see a black face under a bearskin.
[ترجمه ترگمان]مردم نمی خواهند چهره سیاه را زیر پوست خرس ببینند
[ترجمه گوگل]مردم نمیخواهند چهره سیاه پوست را زیر پوست خرس ببینند
15. B. L. I had these passionate blouse-ripping fantasies, the sort where you dissolve on a bearskin rug and explode with ecstasy.
[ترجمه ترگمان]و آل - - - - - - - - - - من این بلوز پر شور و ripping را داشتم که در آن روی فرش پوست خرس حل می شد و از خوشحالی منفجر می شد
[ترجمه گوگل]ب ل من این فانتزی های بلوز پرشور را داشتم، نوعی که در آن روی یک فرش خرس قهوه ای ریختم و با طعم و مزه منفجر شدم