چک حقوق ماهیانه، چک یا حواله ی دستمزد
paycheck
چک حقوق ماهیانه، چک یا حواله ی دستمزد
انگلیسی به فارسی
چک حقوق ماهیانه، چک یا حوالهی دستمزد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a bank check in payment of wages or salary.
• (2) تعریف: wages or salary.
• مشابه: pay
• مشابه: pay
• salary voucher, check that is given as a salary payment
جملات نمونه
1. She deposited her paycheck every Saturday.
[ترجمه صادقی] او هر شنبه حقوق خود را واریز میکند. ( به حساب پس اندازشواریز میکند )
[ترجمه ترگمان]او هر شنبه حقوقش را به او سپرده بود[ترجمه گوگل]او هر روز شنبه چک را چک می کند
2. They've worked for about two weeks without a paycheck.
[ترجمه صادقی] انها حدود ۲ هفته بدون حقوق کارکرده اند
[ترجمه ترگمان]دو هفته است که کار کرده اند[ترجمه گوگل]آنها در حدود دو هفته بدون مشکلی کار کرده اند
3. Paycheck dependency is sometimes an incurable disease.
[ترجمه ترگمان]وابستگی Paycheck گاهی یک بیماری غیرقابل درمان است
[ترجمه گوگل]وابستگی Paycheck گاهی اوقات بیماری قابل درمان است
[ترجمه گوگل]وابستگی Paycheck گاهی اوقات بیماری قابل درمان است
4. Many women seek automatic paycheck deductions after the court agreement, when they realize their ex-husbands are not making payments.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان به دنبال کسورات حقوق خود پس از توافق دادگاه هستند، زمانی که متوجه می شوند شوهران سابق آن ها پرداخت ها را انجام نمی دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان پس از توافقنامه دادگاه به دنبال کسرهای پرداختی خودکار هستند، زمانی که متوجه شویم که همسران سابق آنها پرداخت نمی کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان پس از توافقنامه دادگاه به دنبال کسرهای پرداختی خودکار هستند، زمانی که متوجه شویم که همسران سابق آنها پرداخت نمی کنند
5. A single large paycheck had thrown into doubt not only the compensation system but also the long-standing pecking order within Salomon Brothers.
[ترجمه ترگمان]یک چک حقوقی بزرگ نه تنها به سیستم جبران خسارت وارد شده بود بلکه نظم بلند پایه را نیز در بین سالومون برادرز قرار می داد
[ترجمه گوگل]یک چک پرداخت بزرگ فقط به سیستم جبران خسارت وارد شد، بلکه نظم طولانی مدت را نیز در برادران سالومون برانگیخت
[ترجمه گوگل]یک چک پرداخت بزرگ فقط به سیستم جبران خسارت وارد شد، بلکه نظم طولانی مدت را نیز در برادران سالومون برانگیخت
6. That measly little paycheck barely covered the rent.
[ترجمه ترگمان]این پول فقط اجاره رو کم می کنه
[ترجمه گوگل]این دستمزد کمی کوچک، به سختی هزینه اجاره را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]این دستمزد کمی کوچک، به سختی هزینه اجاره را پوشش می دهد
7. Most of my paycheck just goes to living expenses.
[ترجمه ترگمان]بیشتر چک حقوق من صرف هزینه های زندگی می شود
[ترجمه گوگل]بیشتر حقوق و دستمزد من صرف هزینه های زندگی می شود
[ترجمه گوگل]بیشتر حقوق و دستمزد من صرف هزینه های زندگی می شود
8. A steady paycheck also impresses serious people when you want to buy a house or own a car-or even make a trip.
[ترجمه ترگمان]چک ثابتی نیز به افراد جدی وقتی که می خواهید یک خانه بخرید یا اتومبیل خود را بخرید یا حتی یک سفر بسازید را نیز تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]اگر شما بخواهید یک خانه یا یک ماشین را بخرید یا حتی یک سفر را انجام دهید، یک معافیت دائمی نیز تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اگر شما بخواهید یک خانه یا یک ماشین را بخرید یا حتی یک سفر را انجام دهید، یک معافیت دائمی نیز تحت تاثیر قرار می گیرد
9. He pledged not to accept a paycheck until the Bears won a game.
[ترجمه ترگمان]او قول داد که چک چک را قبول نکند تا اینکه خرس ها یک بازی را برنده شوند
[ترجمه گوگل]او قول داد که چک پرداخت را بپذیرد تا خرس ها یک بازی را به دست آورند
[ترجمه گوگل]او قول داد که چک پرداخت را بپذیرد تا خرس ها یک بازی را به دست آورند
10. Steph was accustomed to a regular paycheck.
[ترجمه ترگمان]استف به حقوق منظمی عادت داشت
[ترجمه گوگل]استاف به یک چک برگشت منظم عادت کرد
[ترجمه گوگل]استاف به یک چک برگشت منظم عادت کرد
11. For tomorrow the paycheck might turn to a pink slip.
[ترجمه ترگمان]برای فردا حقوقش به صورت برگه صورتی رنگی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]برای فردا ممکن است چکش به یک لغزش صورتی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]برای فردا ممکن است چکش به یک لغزش صورتی تبدیل شود
12. All that work for this miserable paycheck!
[ترجمه ترگمان]اون همه کار واسه این چک حقوقی! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه گوگل]همه چیز را برای این paycheck بدبختی کار می کنند!
[ترجمه گوگل]همه چیز را برای این paycheck بدبختی کار می کنند!
13. Your paycheck is deposited directly into your account for greater security.
[ترجمه ترگمان]حقوق شما به خاطر امنیت بیشتر در حساب شما قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هزینۀ پرداخت شما به طور مستقیم به حساب شما برای امنیت بیشتر سپرده می شود
[ترجمه گوگل]هزینۀ پرداخت شما به طور مستقیم به حساب شما برای امنیت بیشتر سپرده می شود
14. But whatever the size of his paycheck, Wunderlich is still a professional athlete.
[ترجمه ترگمان]اما هر چه اندازه چک حقوق او بیشتر باشد، Wunderlich هنوز یک ورزش کار حرفه ای است
[ترجمه گوگل]اما Wunderlich هر اندازه اندازه چکشش هنوز یک ورزشکار حرفه ای است
[ترجمه گوگل]اما Wunderlich هر اندازه اندازه چکشش هنوز یک ورزشکار حرفه ای است
15. Meaningful work always pays dividends beyond the paycheck when we embrace it with energy and commitment.
[ترجمه ترگمان]کار Meaningful همیشه سود سهام فراتر از چک را می دهد زمانی که ما آن را با انرژی و تعهد در آغوش می گیریم
[ترجمه گوگل]کار معنی دار همیشه وقتی که ما آن را با انرژی و تعهد در نظر می گیریم، سود پرداخت می کنیم
[ترجمه گوگل]کار معنی دار همیشه وقتی که ما آن را با انرژی و تعهد در نظر می گیریم، سود پرداخت می کنیم
پیشنهاد کاربران
چک حقوق، چک دستمزد
دریافتی یا حقوق در قالب چک
دریافت حقوق چک را بگیر رو خلاص
فیش حقوقی
Noun - countable - AmE :
مقدار حقوق دریافتی هر شخص
Pay packet
مقدار حقوق دریافتی هر شخص
Pay packet
چک حقوقی
کلمات دیگر: