1. carving knife
چاقوی گوشت بری
2. a neat way of carving up a chicken
راه ماهرانه برای قطعه قطعه کردن مرغ
3. He acquired the craft of wood carving in his native town.
[ترجمه ترگمان]او با حکاکی کردن قطعات چوبی در شهر زادگاهش پیدا شد
[ترجمه گوگل]او هنر کاشی چوب را در شهر بومی خود به دست آورد
4. The carving is a superb piece of craftsmanship.
[ترجمه ترگمان]کنده کاری یک قطعه عالی از مهارت است
[ترجمه گوگل]حکاکی یک قطعه عالی از مهارت است
5. He set up a workshop for his carving.
[ترجمه ترگمان]یک کارگاه برای حکاکی او درست کرد
[ترجمه گوگل]او یک کارگاه برای حکاکی خود را راه اندازی کرد
6. He has set about carving up the company which Hammer created from almost nothing.
[ترجمه ترگمان]او شروع به کنده کاری روی شرکتی کرده است که از تقریبا هیچ چیز ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]او درباره شرکتی که شرکت هامر از تقریبا هیچ چیز ایجاد کرده است، تصمیم گرفته است
7. All the furniture in the room had much carving.
[ترجمه ترگمان]تمام اثاث اتاق حکاکی شده بود
[ترجمه گوگل]تمام مبلمان در اتاق بسیار کنده کاری بود
8. They have been accused of carving up the industry for their own benefit.
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به حکاکی این صنعت برای منفعت خودشان بوده اند
[ترجمه گوگل]آنها متعهد شده اند صنعت را به نفع خود متهم کنند
9. They have begun carving the country up like a pie.
[ترجمه ترگمان]شروع کردن به حکاکی کردن این کشور مثل یه پای
[ترجمه گوگل]آنها شروع به حک کردن کشور مانند یک کیک کردند
10. It is a rough-hewn carving of a cat's head.
[ترجمه ترگمان]حکاکی روی سر یک گربه است
[ترجمه گوگل]این یک حکاکی خشن قهوه ای از گربه است
11. Against all odds, he succeeded in carving out a career in the media.
[ترجمه ترگمان]در مقابل همه احتمالات، او موفق شد شغلی در رسانه ها پیدا کند
[ترجمه گوگل]در برابر همه شکست ها، او موفق به کشف یک شغل در رسانه ها شد
12. This carving is believed to be the only existent image of Saint Frideswide.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که این کنده کاری تنها تصویر موجود از سن Frideswide است
[ترجمه گوگل]بر این باورند که این حکاکی تنها تصویر موجود از Saint Frideswide است
13. There is some fine carving on the facade.
[ترجمه ترگمان]کمی کنده کاری روی نما وجود دارد
[ترجمه گوگل]برخی از دکوراسیون زیبا روی نما است
14. The men practised various traditional crafts, such as carving toys out of bone.
[ترجمه ترگمان]مردان صنایع دستی سنتی مانند کنده کاری روی استخوان را تمرین می کردند
[ترجمه گوگل]این مردان صنایع مختلف سنتی را انجام دادند، مانند اسباب بازی های حکاکی از استخوان
15. Spear a piece of fish with a carving fork and dip it in the batter.
[ترجمه ترگمان]که یک تکه ماهی با چنگال حکاکی شده و آن را در خمیر فرو می برد
[ترجمه گوگل]یک قطعه ماهی را با یک چنگال برش بزنید و آن را در خمیر بشویید