• : تعریف: to join a party, cause, or movement because it seems assured of success, as during an election.
• follow the lead of other people, do as everyone else is doing
پیشنهاد کاربران
نان را به نرخ روز خوردن از قافله عقب نماندن به اکثریت پیوستن
همرنگ جماعت شدن
از غافله عقب نماندن
to join or follow something once it is successful or popular join others in doing something or supporting a cause that is fashionable or likely to be successful
به نقل از هزاره: فرصت طلبی کردن رنگ عوض کردن به هر سازی رقصیدن
این اصطلاح برای زمانی به کار میرود که فردی به منظور همفکر و همسو شدن با دیگران، به یک گروه، دسته، جامعه و . . . . خاص ملحق می شود. به عنوان مثال:
Steve Job’s charismatic product launches caused a lot of young people to jump on the Apple bandwagon
راه اندازی کاریزماتیک خط تولید محصولات استیو جابز، منجر به این شد که بسیاری از جوانان امریکایی به سمت کمپانی اپل متمایل بشوند ( یا به عبارت دیگر به افرادی که از محصولات شرکت اپل استفاده میکنند، بپیوندند ) .