1. i'd admire to go along
خیلی دلم می خواست من هم بروم.
2. one cannot but admire him
آدم نمی تواند از تحسین او خودداری کند.
3. i dislike him personally but i admire his poetry
از خود او بدم می آید ولی اشعار او را تحسین می کنم.
4. A fool always finds a bigger fool to admire him.
[ترجمه Pejman] یک احمق همیشه یک احمق بزرگتر را برای تحسین کردن پیدا میکند
[ترجمه ترگمان]یه احمق همیشه یه احمق بزرگ تر پیدا می کنه که تحسینش کنه
[ترجمه گوگل]یک احمق همیشه احمق بزرگتر به او تحسین می شود
5. If the eye do no admire, the heart will not desire.
[ترجمه لیدا وهابی] اگر چشم چیزی را تحسین نکند، قلب آن را آرزو نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر چشم تحسینش نکند، قلب میل ندارد
[ترجمه گوگل]اگر چشم را تحسین نکنید، قلب تمایل نخواهد داشت
6. When I was young, I admired clever people. Now that I am old, I admire kind people.
[ترجمه ترگمان]وقتی جوون بودم مردم باهوش رو تحسین می کردم حالا که پیر شدم مردم رو تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]وقتی جوان بودم، افراد باهوش را تحسین می کردم حالا که من پیر هستم، افراد مهربان را تحسین می کنم
7. She never ceased to admire the stoical courage of those in Northern Ireland.
[ترجمه ترگمان]او هرگز شهامت stoical کسانی را که در شمال ایرلند بودند تحسین نمی کرد
[ترجمه گوگل]او هرگز متوقف به شجاعت استئوکی از کسانی که در ایرلند شمالی را تحسین کرده بودند، متوقف نشد
8. You had to admire the slick presentation of last night's awards ceremony.
[ترجمه ترگمان]تو باید مراسم اهدای جوایز دیشب رو تحسین کنی
[ترجمه گوگل]شما مجبور به تحسین برانگیز بودن مراسم اهدای جوایز گذشته باشید
9. I admire his passionate belief in what he is doing.
[ترجمه ترگمان]من عقیده او را در مورد آنچه انجام می دهد تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]من اعتقاد پرشور خود را در آنچه که انجام می دهد تحسین می کنم
10. I admire her for her bravery.
[ترجمه شقایق] من شجاعت او را تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من او را به خاطر شجاعت او تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]من او را برای شجاعت او تحسین می کنم
11. He is a noble man, we all admire him.
[ترجمه ترگمان]او مرد شریفی است همه ما او را تحسین می کنیم
[ترجمه گوگل]او مرد شریف است، ما همه او را تحسین می کنیم
12. You have to admire the way he handled the situation.
[ترجمه ترگمان]تو باید طرز برخورد اون رو تحسین کنی
[ترجمه گوگل]شما باید به نحوی رفتار کنید که اوضاع را کنترل کنید
13. We admire his working so hard.
[ترجمه ترگمان]ما کارش رو خیلی سخت تحسین می کنیم
[ترجمه گوگل]ما به سختی کار خود را تحسین می کنیم
14. I don't agree with her, but I admire her for sticking to her principles.
[ترجمه ترگمان]من با او موافق نیستم، اما او را به خاطر اینکه به اصول اخلاقی او چسبیدم تحسین می کنم
[ترجمه گوگل]من با او موافق نیستم، اما او را تحسین میکنم تا به اصول خود برسد
15. I admire her dedication to the job.
[ترجمه مهسا غلامی] مهسا غلامی :معم بچه ها را به بانظمی تحسین میکند. The teacher regularly praises the children
[ترجمه ترگمان]من فداکاری اون رو تحسین می کنم که کار رو انجام بدم
[ترجمه گوگل]او را به کار خود تحسین می کنم