کلمه جو
صفحه اصلی

beery


معنی : مست ابجو، ابجودار، مانند ابجو
معانی دیگر : آبجو مانند، آبجویی

انگلیسی به فارسی

مست آبجو، مانند آبجو، آبجودار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: beerier, beeriest
مشتقات: beeriness (n.)
(1) تعریف: like beer, esp. in taste or smell.

(2) تعریف: produced or affected by beer.

- beery wit
[ترجمه ترگمان] wit و beery،
[ترجمه گوگل] شرم آور

• resembling beer, of beer; affected by beer; slightly drunk, tipsy

مترادف و متضاد

مست ابجو (صفت)
beery

ابجودار (صفت)
beery

مانند ابجو (صفت)
beery

جملات نمونه

1. They spent many beery hours talking of their dreams for the future.
[ترجمه ترگمان]آن ها ساعت های متمادی صرف گفتگو درباره رویاهایشان برای آینده کردند
[ترجمه گوگل]آنها ساعت های زیادی را صرف صحبت کردن از رویاهای خود برای آینده صرف کردند

2. She leaned away from his stale beery breath.
[ترجمه ترگمان]به نفس beery مانده خود دور شد
[ترجمه گوگل]او از نفس نفس بیرون آمد

3. I'd beery reluctant to ascribe this purely to heading author Dr.
[ترجمه ترگمان]میل ندارم که این را فقط به عنوان نویسنده به دست بیاورم
[ترجمه گوگل]من می خواهم این موضوع را صرفا به عنوان نویسنده ی دکتر بپذیرم

4. One evening a row broke out when Jed Mantree slipped a beery hand into Ellen's dress.
[ترجمه ترگمان]یک روز بعد از ظهر یک ردیف ردیف شد که جد Mantree دست beery را در لباس الن لغزاند
[ترجمه گوگل]یک شب یک ردیف شروع شد زمانی که جاد Mantree دست aleery به لباس الن را تسریع کرد

5. The place was stifling, full of smoke and the unique beery smell of an English pub.
[ترجمه ترگمان]مکان خفه کننده بود، پر از دود و بوی ناک یک میخانه انگلیسی
[ترجمه گوگل]این محل خفگی بود، پر از دود و بوی منحصر به فرد بوی انگور انگلیسی است

6. Faulkner's first movie job was writing the script for a wrestling movie starring comedian Wallace Beery.
[ترجمه ترگمان]اولین فیلم movie s مشغول نوشتن فیلمنامه یک فیلم کشتی با بازی comedian والاس beery بود
[ترجمه گوگل]اولین فیلم کار فاکنر نوشتن اسکریپت برای یک فیلم کشتی با بازی کمدین والاس میر بود

7. Police even detained and interrogated members of the Hash House Harriers, a beery running club, suspicious that the flour they used to mark their runs might be part of a terrorist attack.
[ترجمه ترگمان]پلیس حتی اعضای گروه Hash House، یک باشگاه ورزشی beery، را بازداشت و مورد بازجویی قرار داد و مظنون است که هر نوع آرد که برای علامت گذاری their استفاده می کنند ممکن است بخشی از یک حمله تروریستی باشند
[ترجمه گوگل]پلیس حتی بازداشت و اعتراض اعضای خانه حش خانه، یک باشگاه پرطرفدار، مشکوک است که آردی که آنها استفاده می کنند تا علامت گذاری می کنند، ممکن است بخشی از یک حمله تروریستی باشد


کلمات دیگر: