کلمه جو
صفحه اصلی

con artist


معنی : فریبکار، مردرند

انگلیسی به فارسی

هنرپیشه، مردرند، فریبکار


انگلیسی به انگلیسی

• con man, swindler, fraud, crook, trickster, cheat, charlatan

مترادف و متضاد

فریبکار (اسم)
impostor, deceiver, cheater, con artist, thimblerigger

مردرند (اسم)
con artist, wise guy

جملات نمونه

1. The con artist bamboozled her out of $600.
[ترجمه مهدیه فرزانه] این حقه باز 600 دلار از او کلاهبرداری کرد
[ترجمه ترگمان]این هنرمند حقه باز او را از ۶۰۰ دلار اخراج کرد
[ترجمه گوگل]هنرمند هنرمند او را از 600 دلار دور کرد

2. He's a real con artist .
[ترجمه ترگمان]او یک هنرمند واقعی است
[ترجمه گوگل]او یک هنرپیشه واقعی است

3. Hayes is part-time con artist, part-time investigator.
[ترجمه ترگمان]هایس یک کارآگاه پاره وقت است که نیمه وقت است
[ترجمه گوگل]هیز مدرک کارشناسی ناپیوسته است، پژوهشگر نیمه وقت

4. Bob dos his living as a con artist.
[ترجمه ترگمان]باب dos به عنوان یک هنرمند حقه باز زندگی می کند
[ترجمه گوگل]باب زندگی خود را به عنوان هنرمند قرارداد زندگی می کند

5. Danny used to be a short - con artist who excelled at card tricks and pick - pocketing.
[ترجمه ترگمان]دنی عادت داشت نقاش کوتاهی باشد که در حقه های کارت و جیب بری مهارت داشت
[ترجمه گوگل]دنی یکی از هنرمندانی بود که در ترفندهای کارت پیشرفت کرده بود و جک را انتخاب میکرد

6. She refused to marry that con artist.
[ترجمه ترگمان]از ازدواج با آن هنرمند سر باز زد
[ترجمه گوگل]او حاضر به ازدواج با هنرپیشه کن نیست

7. She turned out to be a con artist of the highest order.
[ترجمه ترگمان]اون تبدیل شد به یه کلاهبرداری بزرگ از بالاترین درجه
[ترجمه گوگل]او معلوم شد که هنرمند متعلق به بالاترین درجه است

8. I've just been sucked in by a con artist.
[ترجمه ترگمان]من فقط توسط یه هنرمند کلاهبردار مکیده شده بودم
[ترجمه گوگل]من فقط توسط هنرمند مشغول خوردن شده ام

9. Bob makes his living as a con artist.
[ترجمه ترگمان]باب زندگی خود را به عنوان یک هنرمند در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]باب زندگی خود را به عنوان هنرمند قرارداد زندگی می کند

10. The con artist replaced the original with a fake Rembrandt.
[ترجمه ترگمان]این هنرمند حقه باز، نسخه اصلی را با یک Rembrandt دروغین جای داد
[ترجمه گوگل]هنرمند قرارداد اصلی را با یک رامبراند جعلی جایگزین کرد

11. The con artist was posing as an investment banker.
[ترجمه ترگمان]این هنرمند حقه باز در حال ژست دهی به عنوان یک بانکدار سرمایه گذاری بود
[ترجمه گوگل]هنرپیشه هنرمند به عنوان یک سرمایه گذار سرمایه گذاری کرد

12. The con artist angled his way into the dinner party.
[ترجمه ترگمان]The سر راهش را به مهمانی شام باز کرد
[ترجمه گوگل]هنرمند مشغول به کار خود در مهمانی شام رفت

13. Thorn is determined to prove that Bilko is not just a con artist but a crook.
[ترجمه ترگمان]تورن مصمم است که ثابت کند که Bilko تنها یک هنرمند حقه باز نیست بلکه یک کلاه برداری است
[ترجمه گوگل]Thorn مصمم است تا اثبات کند که Bilko فقط یک هنرمند متعصب نیست بلکه یک کلاهبردار است

14. Mel Stewart brings an appealing believability to the role of veteran con artist Blue.
[ترجمه ترگمان]مل استیوارت، نقش جذاب تری در نقش هنرمند کهنه کار آبی به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]ملودی استوارت، نقش قابل توجهی را در نقش هنرمند جان هنری آبی به ارمغان می آورد

پیشنهاد کاربران

دغل باز

بدل کار

کسی که با جلب اعتماد مردم آنها را سرکیسه میکند
the term con artist is short for confidence artist , a swindler who exploits the confidence of his targets

- - they gain your confidence just long enough to get their hands on your money
"the debonair con artist lives by scamming rich women"

Noun - countable - informal :
شیاد
کلاهبردار
کسی که با فریب دادن و جلب اعتماد دیگران، آنها را سرکیسه می کند

کلاش/ شارلاتان/ گوش بر/ پاچه ور مالیده /دغل / رند/ کلاهبردار/ شیاد/ حقه باز
SYNONYM= con - man/hustler
e. g. : never ever lend him money. he is a con - artist


کلمات دیگر: