1. The teacher used to beguile her pupils with fairy tales.
[ترجمه ترگمان]معلم برای گول زدن شاگردان خود با قصه های پریان به کار می رفت
[ترجمه گوگل]این معلم با استفاده از داستان های پریا، دانش آموزان را تحریک می کرد
2. Nothing can beguile the old man.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند پیرمرد را فریب دهد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند پیر مرد باشد
3. Beijing has a multitude of attractions to beguile the foreign tourist.
[ترجمه ترگمان]پکن از جاذبه های بسیاری برای فریب گردشگران خارجی برخوردار است
[ترجمه گوگل]پکن دارای جاذبه های فراوانی برای گردشگری خارجی است
4. He used his newspapers to beguile the readers into buying shares in his company.
[ترجمه ترگمان]او از روزنامه ها برای تشویق خوانندگان به خرید سهام در شرکت خود استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او روزنامه های خود را برای خوانندگان به خرید سهام در شرکت خود استفاده کرد
5. Games are usually used to beguile small children.
[ترجمه ترگمان]بازی های معمولا برای گول زدن کودکان کوچک به کار می روند
[ترجمه گوگل]بازی ها معمولا برای خندیدن بچه های کوچک استفاده می شود
6. They are playing cards to beguile the time.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای گذراندن وقت ورق بازی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها کارت های بازی می کنند تا زمان را تحریک کنند
7. The tapestries continue to beguile all those who visit the cathedral.
[ترجمه ترگمان]The برای گول زدن همه کسانی که از کلیسای جامع دیدن می کنند، به راه خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]هلی کوپترها همچنان به همه کسانی که از کلیسای جامع دیدن می کنند خشمگین هستند
8. They sang songs to beguile the long winter evenings.
[ترجمه ترگمان]برای گذراندن شب های طولانی زمستانی آواز می خواندند
[ترجمه گوگل]آنها آواز خوانی را برای تعطیلات زمستان طولانی آواز خواندند
9. Beguile sb. into doing sth.
[ترجمه ترگمان]beguile کردن کار کردن را انجام داد
[ترجمه گوگل]Beguile SB به انجام sth
10. To beguile some of the time in Malvern, they went to the cinema.
[ترجمه ترگمان]برای گذراندن بعضی از وقت در Malvern به سینما می رفتند
[ترجمه گوگل]بعضی از زمان ها را در Malvern به نمایش می گذارند و به سینما می روند
11. When dreams of your presence slumbers beguile.
[ترجمه ترگمان]وقتی که خواب وجود شما را در خواب می بینم
[ترجمه گوگل]هنگامی که رویاهای اسمهای حضور شما را تحریک می کنند
12. I see that men still know how to beguile us women with false words.
[ترجمه ترگمان]می بینم که مردان هنوز نمی دانند که چگونه با کلمات دروغین زنان را فریب دهند
[ترجمه گوگل]من می بینم که مردان هنوز می دانند که چگونه زنان ما را با کلمات غلط معرفی می کنند
13. When dreams of your presence my slumbers beguile.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که خواب خواب مرا در خواب دید
[ترجمه گوگل]هنگامی که رویاهای حضور شما، اسم های من را تحمل می کنند
14. And this I say, lest any man should beguile you with enticing words.
[ترجمه ترگمان]و من می گویم که مبادا هر مردی با این کلمات فریبنده، شما را فریب دهد
[ترجمه گوگل]و این را می گویم، تا هر کس با کلمات دل انگیز شما را تحریک کند
15. Whose fresh repair if now thou not renewest, beguile the world, unless some mother.
[ترجمه ترگمان]اگر کسی مادر را فریب دهد، این تعمیر تازه برای چه کسی است
[ترجمه گوگل]اگر دوباره تازه کار نکنی، جهان را تحمل کن، مگر اینکه مادر باشد