beauty parlor

1. She had a facial at the beauty parlor.

[ترجمه ترگمان] اون یه چهره توی سالن زیبایی داشت
[ترجمه گوگل]او در اتاق زیبایی صورت داشت

2. They took long lunches and went to barbershops, beauty parlors, bathhouses, and tearooms during working hours.

[ترجمه ترگمان]آن ها ناهار زیادی صرف کردند و به barbershops، parlors زیبایی، حمام ها و tearooms در طول ساعات کاری رفتند
[ترجمه گوگل]آنها طول می کشد ناهار و به ساعت آرایشگاه، سالن های زیبایی، bathhouses، and tearooms رفتند

3. Beauty Parlor: A place that can add some confidence to not so confident women.

[ترجمه ترگمان]زیبایی Parlor: جایی که می تواند کمی اعتماد به نفس زنان را به خود جلب کند
[ترجمه گوگل]سالن زیبایی مکانی که می تواند برخی از اعتماد به نفس را به زنان تا حد اعتماد به نفس اضافه کنید

4. Dai: "Angel Beauty Parlor" impresses me most. It appears in several of your works. It seems that you prefer places like red-light district.

[ترجمه ترگمان]دای: \"فرشته زیبایی Parlor\" بیشتر مرا تحت تاثیر قرار داد در چندین مورد از آثار شما ظاهر می شود به نظر می رسد که شما مکان هایی مانند منطقه نور قرمز را ترجیح می دهید
[ترجمه گوگل]دای فرشته زیبایی سالن مرا تحت تأثیر قرار می دهد این در چندین اثر شما ظاهر می شود به نظر می رسد که شما مکان هایی مانند منطقه قرمز نور را ترجیح می دهید

5. One day I came home from the beauty parlor, tired as a dog.

[ترجمه ترگمان]یک روز من از سالن زیبایی به خانه برگشتم و مثل سگ خسته شدم
[ترجمه گوگل]یک روز من از سالن زیبایی به خانه رسیدم، به عنوان یک سگ خسته شدم

6. Our hair - dressing and Beauty parlor with good service and historical reputation is awaiting your visit.

[ترجمه ترگمان]آرایش موی ما، اتاق پذیرایی زیبا با خدمات خوب و شهرت تاریخی منتظر دیدار شما است
[ترجمه گوگل]موهای ما - سونا و سالن زیبایی با خدمات خوب و شهرت تاریخی در انتظار بازدید شماست

7. She had her hair styled at the beauty parlor.

[ترجمه ترگمان]موهایش را در سالن زیبایی زینت داده بود
[ترجمه گوگل]او موهایش را در سالن زیبایی مدل کرد

8. Be an essential nice assistant of beauty parlor!

[ترجمه ترگمان]! دستیار خوبی برای پذیرایی زیبایی باش
[ترجمه گوگل]دستیار زیبایی سالن زیبایی باشید!

9. Beauty parlor not only sells corporeal products, but also sells immaterial services to customers.

[ترجمه ترگمان]اتاق زیبایی نه تنها محصولات جسمانی را می فروشد بلکه خدمات غیرمادی را نیز به مشتریان می فروشد
[ترجمه گوگل]سالن زیبایی نه تنها محصولات فیزیکی را به فروش می رساند بلکه خدمات غیرمستقیم را به مشتریان نیز می فروشد

10. Please recommend a good beauty parlor to me.

[ترجمه ترگمان]لطفا یک اتاق نشیمن قشنگ را به من توصیه کنید
[ترجمه گوگل]لطفا یک سالن زیبایی برای من توصیه کنید

11. This could become a very expensive trip beauty parlor!

[ترجمه ترگمان]این می تونه یه اتاق پذیرایی خیلی گرون بشه
[ترجمه گوگل]این می تواند تبدیل به یک گریم سالن زیبایی بسیار گران قیمت!

12. Is there a beauty parlor near here?

[ترجمه ترگمان]اینجا اتاق پذیرایی زیبایی هست؟
[ترجمه گوگل]آیا در اینجا یک سالن زیبایی وجود دارد؟

13. I went to the beauty parlor and went and bought a couple things.

[ترجمه ترگمان]به اتاق پذیرایی زیبا رفتم و چند تا چیز خریدم
[ترجمه گوگل]من به سالن زیبایی رفتم و رفتم و چند چیز را خریدم

14. Welcome to our beauty parlor.

[ترجمه ترگمان] به اتاق نشیمن زیبای ما خوش اومدی
[ترجمه گوگل]به سالن زیبایی ما خوش آمدید

15. Linda Leung said she swept and washed down the sidewalk every morning in front of her beauty parlor on Wentworth.

[ترجمه ترگمان]او هر روز صبح در سالن زیبایی با ونت ورث حرف می زد
[ترجمه گوگل]لیندا لئونگ گفت: هر روز صبح در جلوی سالن زیبایی خود در ونتورث، جارو کرد و پیاده رو را کنار زد

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران