کلمه جو
صفحه اصلی

catamite


معنی : مفعول، بچه خوشگل، بچه بی ریش
معانی دیگر : پسربچه ی مفعول، پسر کونی، مابون، مکیاز، مخنث، کونی

انگلیسی به فارسی

بچه خوشگل، بچه بی‌ریش، کونی


کاتامیت، مفعول، بچه خوشگل، بچه بی ریش


انگلیسی به انگلیسی

• boy used in homosexual acts

مترادف و متضاد

مفعول (اسم)
object, catamite, passive sodomite

بچه خوشگل (اسم)
catamite

بچه بی ریش (اسم)
catamite


کلمات دیگر: