کلمه جو
صفحه اصلی

casket


معنی : تابوت، جعبه کوچک جای جواهرات، جعبه کوچک، جعبه جواهر، کاست، صندوق یا تابوت
معانی دیگر : صندوقچه، صندوقه، جعبه ی جواهرات (یا سایر چیزهای بهادار)، قوطی مرصع یا مزین، (امریکا) تابوت (به ویژه تابوت مجلل و گرانبها)

انگلیسی به فارسی

جعبه کوچک، جعبه جواهر، صندوق یا تابوت


جعبه، تابوت، جعبه کوچک جای جواهرات، جعبه کوچک، جعبه جواهر، کاست، صندوق یا تابوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a box in which a dead person is buried; coffin.
مترادف: coffin
مشابه: sarcophagus

(2) تعریف: a small box or chest, esp. for valuable possessions or documents.
مترادف: box, chest
مشابه: case, coffer, container, receptacle, vault
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: caskets, casketing, casketed
• : تعریف: to enclose in a casket.
مشابه: box, coffer

• coffin; box, chest
a casket is a small box in which you keep valuable things.
a casket is also a coffin; used in american english.

مترادف و متضاد

تابوت (اسم)
kist, chest, casket, coffin, sarcophagus, eternity box

جعبه کوچک جای جواهرات (اسم)
casket, jewel box, jewel case, cassette

جعبه کوچک (اسم)
pyx, casket

جعبه جواهر (اسم)
casket

کاست (اسم)
casket, cassette, sagger

صندوق یا تابوت (اسم)
casket

burial box


Synonyms: bin, carton, case, chest, coffer, crate, funerary box, pine box, pinto, sarcophagus, wood overcoat


جملات نمونه

1. During the festivities a beautifully decorated casket was brought into the hall and much admired by everyone.
[ترجمه ترگمان]در طی این مراسم، یک تابوت زیبای تزیین شده به تالار وارد شد و همه مورد تحسین همگان قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در طول جشن ها یک گلدان زیبایی تزئین شده به سالن آورده شده و از همه مورد تحسین قرار گرفته است

2. The casket was placed on trestles before the high altar.
[ترجمه ترگمان]تابوت روی نیمکت مقابل محراب قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]حصیر در محوطه قبل از محراب بالا قرار گرفت

3. No one had gone up to the casket itself to pay their respects.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به تابوت نرفته بود تا ادای احترام کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس برای پرداختن به احترام خود به صندوق خود نرسیده است

4. As with the Casket Letters, conflicting theories concerning the event have proliferated ever since.
[ترجمه ترگمان]در مورد ادبیات casket، نظریات متناقض مربوط به این رویداد از آن زمان به بعد گسترش یافته است
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد نامه های کابینت، نظریه های متضاد مربوط به این رویداد تا کنون گسترش یافته است

5. The white casket was covered with a spray of irises, orchids and apricot-colored roses.
[ترجمه ترگمان]تابوت سفید با اسپری زنبق، گل ارکیده و گل زردآلو پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]گودال سفید با اسپری ایرویز، ارکیده و گل رز زردآلو پوشیده شده بود

6. Before the undertaker closes the casket, he asks us if we want to say good-bye.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه تابوت ساز تابوت را ببندد، از ما می پرسد که آیا می خواهیم خداحافظی کنیم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه کلاهبردار کلاه را ببندد، ما از ما میپرسد که ما می خواهیم به خوبی بگوئیم

7. His bones lay in an engraved gold casket, with his armour, sceptre and shield close by.
[ترجمه ترگمان]استخوان های او در جعبه طلای حکاکی شده با زره و چوب و سپر و سپر در کنار هم قرار داشتند
[ترجمه گوگل]استخوان های او در یک گلدان طلای حک شده قرار می گیرند، با زره، پیچ و تاب و سپر نزدیک

8. Seth promised that the casket would be given to the person who fitted inside it perfectly.
[ترجمه ترگمان]سث قول داده بود که تابوت به کسی داده شود که کاملا مجهز باشد
[ترجمه گوگل]سث قول داد که حصیری به فردی که کاملا داخل آن قرار دارد، داده شود

9. The sides of the casket are richly ornate in artistic enamel work and includes cameo paintings of the Kenilworth and Larne clubhouses.
[ترجمه ترگمان]کناره های تابوت در کاره ای هنری هنری بسیار مزین است و شامل نقاشی های cameo و Larne clubhouses می شود
[ترجمه گوگل]دو طرف کابینت در کار مینای هنری غنی شده اند و شامل نقاشی هایی از مجسمه های Kenilworth و Larne می شوند

10. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه ترگمان]در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود
[ترجمه گوگل]در گودال یک کوره کوچک یافت شد که قلب سنت را شامل می شد

11. Because of the bullet wounds, the casket had been closed, which was a relief for him.
[ترجمه ترگمان]به خاطر زخم های گلوله، تابوت در بسته بود، که برایش مایه آرامش بود
[ترجمه گوگل]به دلیل زخم گلوله، حباب بسته شده بود، که برای او امداد بود

12. Of course, Jill is not there in the casket.
[ترجمه ترگمان] البته، \"جیل\" توی تابوت نیست
[ترجمه گوگل]البته، جیل در جعبه وجود ندارد

13. Germain in Argentan. In the casket was found a small reliquary which contained the heart of the Saint.
[ترجمه ترگمان]\"Germain\" توی \"Argentan\" در تابوت جعبه کوچکی پیدا کردند که قلب سنت مران را در آن قرار داده بود
[ترجمه گوگل]جرمان در آرژانتین در گودال یک کوره کوچک یافت شد که قلب سنت را شامل می شد

14. Apparently, the casket would fit down into the vault especially purchased to house it underground.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا تابوت در زیر زمین قرار گرفته و به خصوص خریداری خواهد شد که در زیر زمین قرار دارد
[ترجمه گوگل]ظاهرا، گهواره به طاق، به خصوص خرید شده برای آن را در زیر زمین مناسب

15. You be surprised what people want in the casket with them.
[ترجمه ترگمان]تعجب می کنی که مردم توی تابوت چی میخوان
[ترجمه گوگل]شما شگفت زده خواهید شد که مردم در جعبه با آنها می خواهند

پیشنهاد کاربران

Casket : تابوت
همون coffin هست با یکمی تفاوت ظاهری
A coffin is tapered at the shoulder with a removable lid. A casket is rectangular in shape and has a hinged lid.

تابوت که مجلل تر از coffin است.

casket ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: جاتابوتی
تعریف: صندوقی چوبی یا سنگی یا فلزی که جسد یا تابوت اصلی را در آن قرار میدادند


کلمات دیگر: